
هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
معرفی کامل شاخص MACD برای ارزهای دیجیتال + نحوه نمودارخوانی
MACD (مکدی) مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence به معنی همگرایی واگرایی میانگین متحرک است. این یک اُسیلاتور است که به طور گسترده توسط تریدرها برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد.
مکدی یک ابزار دنبال کننده روند است که از میانگینهای متحرک برای تعیین حرکت آنی یک سهم، ارز دیجیتال یا یک دارایی قابل ترید دیگر استفاده میکند.
این اسیلاتور توسط Gerald Appel در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسعه داده شد. این شاخص وقایع قیمتی را که قبلا روی دادهاند را پیگیری میکند. MACD در طبقه اسیلاتورهای Lagging (تاخیری) قرار میگیرد (این نوع شاخصها، سیگنالها را بر اساس دادهها یا حرکت قیمت گذشته ارائه میدهند).
MACD میتواند برای اندازه گیری حرکت آنی بازار و روندهای احتمالی قیمت مفید باشد. بسیاری از تریدرها از این شاخص برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
قبل از بررسی عمیق مکانیزمهای MACD، لازم آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال است که مفهوم میانگینهای متحرک را درک کنیم؛ به تعریفی ساده، یک میانگین متحرک (MA) خطی است که ارزش میانگین دادههای قبلی را در خلال یک دوره از قبل تعریف شده ارائه می دهد. در فضای بازارهای مالی، میانگینهای متحرک در میان مشهورترین شاخصها برای تحلیل تکنیکال هستند.
میانگینهای متحرک را می توان به دو نوع مختلف تقسیم بندی کرد: میانگینهای متحرک ساده (SMA) و میانگینهای متحرک نمایی (EMA)؛ میانگینهای متحرک ساده، همه ورودیهای داده را به طور مساوی میسنجند و میانگینهای متحرک نمایی، اهمیت بیشتری به ارزش دادههای اخیر (نقاط قیمتی جدیدتر) میدهند.
MACD چگونه کار میکند؟
شاخص مکدی با تفاضل دو میانگین متحرک نمایی ایجاد میشود و خط اصلی (MACD Line) را ایجاد میکند. این خط برای محاسبه یک میانگین نمایی دیگر به کار میرود که خط سیگنال را شکل میدهد.
علاوه بر اینها، هیستوگرام MACD نیز وجود دارد که بر اساس تفاوت بین آن دو خط محاسبه میشود. این هیستوگرام همراه با دو خط دیگر، در بالا و پایین خط مرکز نوسان میکنند که به این خط، خط صفر هم گفته میشود.
بنابراین شاخص MACD متشکل از سه عنصر است که در حول خط صفر حرکت میکنند:
- خط MACD: به تعیین حرکت آنی رو به بالا یا رو به پایین بازار (روند بازار) کمک میکند. این خط در اثر تفاضل دو میانگین متحرک نمایی محاسبه میشود.
- خط سیگنال: یک میانگین متحرک نمایی از خط MACD است (معمولا میانگین متحرک نمایی دوره ۹). ترکیب خط سیگنال با خط مکدی، میتواند در تشخیص برگشتهای احتمالی یا نقاط ورود و خروج مفید باشد.
- هیستوگرام: یک ارائه گرافیکی از همگرایی و واگرایی خط MACD و خط سیگنال است. به عبارت دیگر، هیستوگرام بر اساس تفاوت بین این دو خط محاسبه میشود.
خط MACD
به طور کلی، میانگینهای متحرک نمایی بر طبق قیمتهای بسته شدن یک دارایی اندازه گیری میشوند. به صورت پیش فرض، دورههایی که برای محاسبه این دو میانگین متحرک نمایی به کار میروند، معمولا دورههای ۱۲ (سریعتر) و دورههای ۲۶ (کندتر) هستند.
دوره را میتوان با روشهای مختلفی سازمان داد (دقیقه، ساعت، روز، هفته، ماه). اما در این مقاله بر تنظیمات روزانه متمرکز میشویم. هنوز هم شاخص MACD ممکن است برای مطابقت با استراتژیهای ترید مختلف سفارشی (Custom) شود. (منظور از سفارشیسازی، تغییر عددهای میانگینهای متحرک است.)
با در نظر گرفتن دورههای زمانی استاندارد، خط MACD ، خود با تفاضل میانگین متحرک نمایی ۲۶ روز از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روز محاسبه میشود.
MACD Line= 12d EMA – 26d EMA
همانطور که بیان شد، خط مکدی در بالا و پایین خط صفر نوسان میکند و این چیزی است که تقاطعهای خط مرکز را تشکیل میدهد. تریدرها از روی این تقاطعها، متوجه میشوند که چه زمانی میانگین متحرک نمایی ۱۲ روز و ۲۶ روز، موقعیت نسبی خود را تغییر میدهند.
خط سیگنال
معمولا خط سیگنال از میانگین متحرک نمایی ۹ روز خط اصلی محاسبه میشود و در نتیجه بینش بیشتری در مورد حرکت های قبلی فراهم میکند.
Signal Line= 9d EMA of MACD Line
زمانی که خط MACD و خط سیگنال برخورد میکنند، معمولا به عنوان سیگنال برگشت روند تلقی میشوند؛ مخصوصا وقتی که آنها در انتهای نمودار مکدی اتفاق میافتند (بسیار بالاتر یا بسیار پایینتر از خط صفر). البته مکدی همیشه سیگنالهای صحیح نمیدهد؛ زیرا قیمت همیشه بر طبق اعداد انتخابی این شاخص عمل نمیکنند.
هیستوگرام MACD
هیستوگرام یک ثبت بصری از حرکات نسبی خط MACD و خط سیگنال است. هیستوگرام به بیان ساده، با تفاضل یکی از این دو خط از دیگری محاسبه میشود:
MACD histogram= MACD Line – Signal Line
هیستوگرام به جای اضافه کردن یک خط متحرک سوم، از یک نمودار میلهای ساخته شده است و از لحاظ بصری خواندن و تعبیر آن را آسانتر میکند. توجه داشته باشید که میلههای هیستوگرام چیزی در مورد حجم ترید آن دارایی نشان نمیدهد.
تنظیمات MACD
همانطور که قبلا نیز اشاره شد، تنظیمات پیش فرض اسیلاتور MACD ، بر اساس میانگینهای متحرک نمایی دورههای ۹، ۲۶ و ۱۲ است؛ اما تحلیلگران تکنیکال و کارشناسان چارت، میتوانند دورهها را برای حساسیت بیشتر و شخصی سازی، تغییر دهند. به عنوان مثال، تنظیمات مکدی ۵, ۳۵, ۵ ، معمولا در بازارهای مالی سنتی، همراه با تایم فریمهای طولانیتر مانند هفتگی یا ماهانه مورد استفاده قرار میگیرد.
شایان توجه است که به دلیل نوسان بالای بازارهای ارز دیجیتال، افزایش حساسیت شاخص MACD ممکن است خطرناک باشد؛ زیرا احتمالا منجر به سیگنالهای غلط بیشتر و اطلاعات گمراه کننده میشود.
نحوه خواندن نمودارهای MACD
MACD همچنان که از نامش بر میآید، به پیگیری رابطه بین میانگینهای متحرک میپردازد؛ ارتباط بین این دو خط را میتوان به عنوان همگرایی یا واگرایی توصیف کرد. همگرایی (واگرایی منفی) زمانی رخ میدهد که روند ادامه پیدا میکند. تشخیص همگرایی به این صورت است که MACD دقیقا همان چیزی را نشان میدهد که در نمودار اتفاق افتاده است. واگرایی برعکس همگرایی است؛ یعنی چیزی که این شاخص نشان میدهد، برعکس چیزی است که روی نمودار است. در نمودار بالا، واگرایی را به صورت واضح مشاهده میکنیم.
سیگنالهای مربوط به شاخص مکدی مرتبط به قطع خطوط هستند. به این صورت که خط MACD از بالا یا پایین خط مرکز عبور میکند و یا این که از بالا یا پایین خط سیگنال عبور میکند.
توجه داشته باشید که هر دو تقاطعهای خط مرکز و خط سیگنال ممکن است چندین بار اتفاق بیافتند و سیگنالهای اشتباه و فریبنده زیادی را ایجاد کنند؛ مخصوصا در ارتباط با داراییهای پرنوسان مانند ارزهای دیجیتال، این امر بسیار رایج است. بنابراین نباید تنها به شاخص MACD متکی بود.
تقاطعهای خط مرکزی
قطع خطوط مرکزی وقتی روی میدهند که خط MACD در ناحیه مثبت یا منفی حرکت میکند. وقتی که از بالای خط مرکزی عبور میکند، مکدی سیگنال مثبت میدهد؛ این یعنی زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه بیشتر از میانگین ۲۶ روزه است.
بر عکس، MACD منفی وقتی نشان داده میشود که خط مکدی از پایین خط مرکز عبور میکند و این زمانی است که میانگین ۱۲ روزه کمتر از میانگین ۲۶ روزه است. به عبارت دیگر، خط مکدی مثبت، نشان دهنده حرکت آنی رو به بالای قوی است، در حالی که مکدی آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال منفی نشان دهنده حرکت قوی به سمت پایین است.
تقاطع خط سیگنال
وقتی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور میکند، تریدرها آن را به عنوان موقعیت خرید احتمالی تعبیر میکنند. از طرف دیگر وقتی که این خط از زیر خط سیگنال میگذرد، تریدرها آن را یک موقعیت فروش تلقی میکنند.
در حالی که تقاطع سیگنال میتواند مفید باشد، اما باید توجه داشت که همیشه قابل اعتماد نیست. همچنین باید توجه داشته باشید که آنها در کجای نمودار اتفاق میافتند. این میتواند روشی برای تقلیل ریسک باشد.
به عنوان مثال، اگر تقاطع خرید را نشان دهد، اما خط مکدی در زیر خط مرکزی باشد، شرایط بازار ممکن است هنوز هم بازار خرسی تلقی شود. بر عکس، اگر تقاطع خط سیگنال نشان دهنده یک نقطه فروش احتمالی باشد اما خط MACD مثبت باشد، شرایط بازار هنوز گاوی تعبیر میشود. در چنین سناریویی، دنبال کردن سیگنال فروش، احتمالا ریسک بیشتری خواهد داشت.
MACD و واگراییهای قیمت
همراه با قطع خط سیگنال و خط مرکزی، شاخص MACD ممکن آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال است سیگنال واگرایی را از طریق حرکت شاخص مکدی و حرکت قیمت (Price Action) آن دارایی فراهم کند.
به عنوان مثال، اگر حرکت قیمت یک ارز دیجیتال قله بالاتری را ثبت کند و در همان حال MACD قله پایینتری را ثبت کند، واگرایی خواهیم داشت. این نشان دهنده این است که علیرغم افزایش قیمت در آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال نمودار، حرکت گاوی در مکدی، به اندازه قبل قدرتمند نمانده است. واگراییها معمولا به عنوان موقعیتهای معکوس شدن قیمت تعبیر میشوند؛ زیرا آنها قبل از بر عکس شدن قیمت میآیند.
همچنین اگر خط MACD دو کف افزاینده را تشکیل دهد، ولی قیمت دو کف کاهش قیمت را نشان دهد، این نیز واگرایی است و به ما میگوید که علیرغم کاهش قیمت، فشار خرید قویتر شده است.
کلام آخر
وقتی که صحبت از تحلیل تکنیکال میشود، مکدی یکی از مفیدترین ابزارهای موجود است. نه تنها استفاده از آن آسان است، بلکه در شناسایی روندهای بازار و حرکت آنی بازار بسیار موثر است.
یکی از روشهایی که میتوان از سیگنالهای اشتباه مکدی جلوگیری کرد، تنظیم اعداد بزرگتر است. با اعداد بزرگتر، این اسیلاتور سیگنالها را با تاخیر بیشتری ارائه میدهد؛ اما درصد اشتباه آنها کمتر میشود. چرا که سیگنالهای مکدی، مانند اکثر اندیکاتورها و اسیلاتورهای تحلیل تکنیکال، همیشه درست نیست و سیگنالهای گمراه کننده و غلط زیادی ایجاد میکند، مخصوصا در ارتباط با داراییهای پرنوسان مثل ارزهای دیجیتال، روند ضعیف یا حرکت قیمت بدون روند (Range) این اشتباهات بسیار رایج است. در نتیجه بسیاری از تریدرها از مکدی در کنار دیگر شاخصها مانند RSI استفاده میکنند تا ریسک را کاهش دهند و سیگنالها صحیح بیشتری دریافت کنند.
پیداکردن واگرایی ها با اندیکاتور AO Divergence
در تحلیل تکنیکال پیداکردن واگرایی ها و همگرایی ها بسیار اهمیت دارد وبرای پیدا کردن این واگرایی ها یکی از بهترین ابزار AO_Divergence می باشد.
این اندیکاتور در نرم افزار متاتریدر 5 کار می کند (مفید تریدر) و نصب و راه اندازی آن بسیار ساده می باشد.
برای استفاده از اندیکاتور AO_Divergence ابتدا باید این اندیکاتور را از لینک زیر دانلود بفرمایید.
آموزش نکات مهم بورسی به همراه نتایج روزانه فیلترهای مهم در کانال تلگرام هوش فعال
@hooshefaal
فیلم آموزش و سیگنال گیری از اندیکاتور واگرایی AO_Divergence
دانلود اندیکاتور AO_Divergence
پس از دانلود فایل آن را از حالت فشرده خارج سازید و نرم افزار متاتریدر را باز کنید و سپس بر روی فایل اندیکاتور کلیک کنید تا به صورت اتو ماتیک به متاتریدر اضافه شود.
روی فایل اتنتخاب شده کلیک کنید
پس از وارد کردن اندیکاتور به نرم افزار متاتریدر اندیکاتور AO Divergence را به چارت مورد نظر خود اضافه کنید.
تصویر چارت زمانی که اندیکاتور AO Divergence به آن اضافه شده است
تنظیمات مربوط به اندیکاتور AO Divergence
برای بدست آوردن نتایج مناسب در بازار سهام ایران باید اندیکاتور را طبق موارد پایین تنظیم کنید البته شما در موارد نیاز می توانید این اعداد را تغییر دهید و نتایج مناسب تری را بدست بیاورید.
ابتدا مانند تصویر بر روی چارت کلیک راست می کنیم و گزینه اندیکاتور ها را انتخاب می کنیم اندیکاتور AO Divergence انتخاب کرده و بر روی property کلیک می کنیم در پنجره باز شده در تب INPUT گرینها را تغییر می دهیم.
گزینه ها طبق موارد زیر تغییر کنند
- FAST MA : 7
- SLOW MA : 26
چگونگی استفاده از اندیکاتور AO Divergence
این اندیکاتور هم بر روی نمودار واگرایی ها را نشان می دهد و هم بر روی خود اندیکاتور به این صورت که اگر واگرایی منفی ایجاد شده باشد با رنگ قرمز و فلش رو به پایین هم در نمودار و هم در اندیکاترو سیگنال آن را اعلام می کند و هم زمانی که واگرایی مثبت ایجاد شده با رنگ سبز و فلش رو به بالا آن را اعلام می کند طبق تصویر زیر.
نمایش واگرایی ها و همگرایی ها با استفاده از اندیکاتور AO Divergence
نویسنده : مهندس مصطفی اجارستاقی
لطفا نظر خود را درباره موضوع فوق با ما به اشتراک بگذارید تا ما بتوانیم محتوای ارزشمند تری برای شما خلق کنیم. و ضمنا اگر انتقادی یا پیشنهادی برای بهبود عملکرد ما دارید با ما به اشتراک بگذارید .
آموزش واگرایی مکدی
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.
آموزش واگرایی مکدی چیست ؟
آموزش واگرایی مکدی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است
واگرایی معمولی (Regural Divergence )
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی پایین تر سقف قبلی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق می شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود نمی شود اما اندیکاتور می تواند کف جدید پایین تر از کف قبلی بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد.
شاید دوست داشته باشید
نحوه استفاده از فیبوناچی
ژانویه 15, 2018
تشخیص روند بازار
ژانویه 18, 2018
واگرایی چیست؟ – تعریف واگرایی و کاربردهای آن
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی (مثل رمزارز) در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مثل یک اوسیلاتور یا دیگر دادههای تحلیلی مربوطه حرکت میکند. واگرایی به شما هشدار میدهد که قیمت (روند) جاری در حال تضعیف است و در برخی موارد، ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
واگرایی بر دو نوع است: مثبت و منفی. واگرایی مثبت، دلالت بر امکان بالارفتن قیمت دارد. واگرایی منفی، نشانهای بر امکان پایینتر رفتن قیمت است.
دایورجنس یا واگرایی، ممکن است بین قیمت یک دارایی و تقریباً تمام دادهها یا اندیکاتورهای تکنیکال یا فاندامنتال آن رخ دهد. ولی عموماً فقط معاملهگران تکنیکال از واگرایی استفاده میکنند تا موقعیتهایی را که جهت قیمت در حال عوض شدن است، تشخیص دهند.
واگرایی مثبت، بر این واقعیت دلالت دارد که به زودی قیمت حرکت خود آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال را به سمت موقعیتهای بالاتر شروع میکند. این نوع واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سمت پایین حرکت میکند ولی یکی از اندیکاتورهای تکنیکال، به سمت بالا حرکت میکند و سیگنال حرکت گاوی را انتقال میدهد.
واگرایی منفی، به پایین رفتن قیمت در آینده دلالت دارد. این نوع واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت به سمت بالا حرکت میکند ولی یکی از اندیکاتورهای تکنیکال، به سمت پایین حرکت میکند و نشانهایست بر یک حرکت خرسی در قیمت.
واگرایی به تنهایی نمیتواند مبنای تصمیمگیری معاملهگر باشد، چرا که هیچگونه سیگنالی مبنی بر معامله زمانی ارائه نمیدهد. ممکن است واگرایی مدت زمان مدیدی به حیات خود ادامه دهد ولی هیچ تغییر جهتی در قیمت رخ ندهد.
این گونه نیست که در تمام مواردی که جهت قیمت تغییر میکند، واگرایی هم اتفاق بیافتد. فقط در برخی موارد تغییر جهت قیمت، واگرایی نیز رخ میدهد.
واگرایی چه میگوید؟
در تحلیل تکنیکال، واگرایی ممکن است نشانهای بر حرکت مثبت یا منفی قیمت باشد. واگرایی مثبت، زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی، یک کف جدید ایجاد میکند ولی یکی از اندیکاتورها (مثلاً Money Flow) کفی بالاتر ایجاد کرده است. برعکس، واگرایی منفی زمانی رخ میدهد که قیمت، یک سقف جدید درست درست کرده ولی اندیکاتور موردنظر، یک سقف پایینتر ایجاد کرده است.
معاملهگرها برای ارزیابی مومنتوم قیمت یک دارایی و نیز برای ارزیابی احتمال تغییر جهت قیمت از واگرایی استفاده میکنند. به عنوان مثال، سرمایهگذارها در نمودار قیمت از اوسیلاتورهایی چون RSI (Relative Strength Index) استفاده میکنند.
اگر قیمت دارایی یک سقف جدید ایجاد کند، در حالت ایدهآل، RSI نیز سقف جدیدی ایجاد میکند. اگر دارایی، سقفهای جدیدی ایجاد کند ولی سقفهای ایجاد شده توسط RSI، سطح پایینتری داشته باشند، این نشانگر ضعیف شدن روند قیمت است. به این واگرایی، واگرایی منفی گفته میشود. در این حالت، معاملهگر، میتواند درباره خروج خود از موقعیت یا تعیین حد ضرر برای مواردی که کاهش قیمت اتفاق میافتد، تصمیمگیری کند.
واگرایی مثبت، عکس این موقعیت است. تصور کنید قیمت یک دارایی، کف پایینی ایجاد کند ولی RSI، کفهای بالاتری ایجاد نماید. در این حالت، سرمایهگذارها نتیجه میگیرند که کفهای پایینتری که در قیمت دارایی در حال ایجاد شدن است، مومنتوم خود به سمت پایین را از دست دادهاند و در ادامه ممکن است تغییر جهت قیمت اتفاق بیافتد.
واگرایی یا دایورجنس، یکی از کاربردهای مهم اندیکاتورهای مختلف، به ویژه اوسیلاتورهاست.
تفاوت بین واگرایی و تأیید
واگرایی مواقعی رخ میدهد که نمودار قیمت و نمودار یک اندیکاتور، واقعیتهای متفاوتی را ابراز میدارند. تأیید اما زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور و قیمت یا چند اندیکاتور مختلف، همگی واقعیت یکسانی را به معاملهگر بیان میکنند. در حالت ایدهآل، معاملهگرها برای ورود به معامله و ماندن در آن به تأیید نیاز دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کند، معاملهگر به نشانهای از سوی اندیکاتورها نیاز دارد که ادامه حرکت قیمت را مورد تأیید قرار میدهد.
محدودیتهای استفاده از واگرایی
یک سرمایهگذار برای این که تأیید ادامه یک روند یا معکوس شدن آن را پیش از وقوع آن دریافت کند، پیش از آن که صرفاً با تکیه بر واگرایی وارد معاملات شود، باید از ترکیب اندیکاتورها و تکنیکهای مختلف تحلیل قیمت استفاده کند. واگرایی به تنهایی نمیتواند مبین تمام موارد تغییر جهت قیمت باشد. لذا، در کنار واگرایی باید از دیگر ابزارهای تحلیل قیمت و ابزارهای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک استفاده شود.
همچنین، وقتی واگرایی اتفاق میافتد، این به معنای آن نیست که جهت حرکت قیمت حتماً تغییر میکند یا تغییر جهت در آینده نزدیک حتماً اتفاق خواهد افتاد. واگرایی، میتواند برای مدت زمان مدیدی به حیات خود ادامه دهد لذا، تکیه بر واگرایی صرف، در صورتی که قیمت در جهت مورد انتظار حرکت نکند، میتواند منجر به ضررهای قابل ملاحظه شود.
توصیه مهم ما به شما
توصیه ما به شما این است که پیش از آن که پول ارزشمند خود را وارد بازارهای واقعی کنید، با استفاده از ابزارهای مختلف موجود برای انجام معاملات آزمایشی (مثل ابزار موجود در سایت Trading View، از مهارت خود در کسب سود در بازارها اطمینان حاصل کنید.
هرچند تا زمانی که پول واقعی خود را در معرض خطر قرار ندادهاید، حس و حال یک معامله واقعی را درک نخواهید کرد، ولی قویاً توصیه میکنیم که برای جلوگیری از ضررهای عمده و از دست رفتن پول و اعتماد به نفستان، حتماً مدتی به صورت آزمایشی در بازارها فعالیت کنید و از مهارتهای خود در انجام معاملات، اطمینان حاصل کنید.