از معاملات خود بیشتر بهره ببرید

فرهنگ مفاهیم و اصطلاحات تخصصی بازارهای مالی و اقتصادی
چیست؟
خرید و فروش هم زمان یک دارایی در بازار های متفاوت برای کسب سود از تفاوت قیمت ها آربیتراژ گفته میشود. به عبارتی سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود اما قیمت های یکسانی ندارد.
وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد میکند که موجب میشود قیمت ها به طرز قابل توجهی از ارزش منصفانه و واقعیشان در درازمدت منحرف نشود.
درک آربیتراژ
فرض کنید قیمت خودرو صفرکیلومتر در کارخانه ۲۰ میلیون تومان و در نمایشگاه ۲۱ میلیون تومان است. شما میتوانید با خرید فوری خودرو از کارخانه و فروش آن به خریدار نهایی ۱ میلیون تومان سود کنید. به این سود، سود آربیتراژی گفته میشود . شرکت های بینالمللی که سهامشان در بورس کشورهای مختلف عرضه شده است نیز میتوانند سود آربیتراژ داشته باشند. به این صورت که ممکن است سهام شرکتی در بورس ژاپن به قیمتی معامله شود که با قیمت آن در بورس آمریکا متفاوت باشد. سرمایه گذارانی که از این اختلاف قیمت مطلع باشند میتوانند از این فرصت برای کسب سود استفاده کنند.
البته با توجه به پیشرفت تکنولوژی، کسب سود از قیمت گذاری اشتباه در بازار بسیار مشکل شده است. بیشتر معامله گران از سیستمهای کامپیوتری استفاده میکنند تا نوسانات ابزارهای مالی مشابه را رصد کنند. در مورد هر قیمت گذاری اشتباه و ناکارآمدی معمولاً به سرعت اقدامات لازم انجام میگیرد و فرصت کسب سود از آن، اغلب در عرض چند ثانیه حذف میشود. این بازار ها از کارایی بیشتری برخوردار هستند.
اهمیت ARBITRAGE چیست؟
معامله گران آربیتراژ در مسیر کسب سود، کارایی (Efficiency) بازارهای مالی را افزایش می دهند. با خرید و فروش آن ها، تفاوت قیمت بین دارایی های یکسان یا مشابه کمتر می شود. قیمت دارایی هایی با قیمت پایین تر افزایش می یابند، در حالی که دارایی های با قیمت بالاتر عرضه می شوند و قیمت آن ها کاهش می یابند. به این ترتیب آربیتراژ ناکارآمدی در قیمت گذاری بازار را برطرف می کند و نقدشوندگی را به بازار می افزاید.
آربیتراژ کننده
تعریف آربیتراژ کننده(Arbitrageur)چیست؟
آربیتراژ کننده ها گروهی از سرمایه گذاران به حساب میآیند که از عدم کارایی در بازار استفاده میکنند و با انجام معاملات همزمانی که به نوعی یکدیگر را خنثی میکنند، بازده بدون ریسک کسب میکنند. یک آربیتراژ کننـده به طور مثال به دنبال اختلاف قیمت بین سهام شرکت هایی است که در بیش از یک بازار سهام خرید و فروش میشوند. آنها با خرید سهام شرکتی که در یکی از بازارها مثلاً بورس توکیو کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده و فروش استقراضی سهام همان شرکت در بازاری دیگر نظیر بورس لندن به قیمت بالاتر، با قبول کمترین میزان ریسک (حتی بدون هیچ ریسکی) سودهای زیادی به دست میآورند.
توضیحاتی در مورد آربیتراژ کننده
آربیتراژ کننده ها معمولاً سرمایه گذاران بسیار با تجربهای هستند، چراکه فرصتهای آربیتراژ به سختی یافت میشوند و نیازمند سرعت عمل بسیار در انجام معاملات هستند. آربیتراژ کنندهها همچنین نقش مهمی در عملیات بازار سرمایه برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار ایفا میکنند. به عبارتی همچنان که تلاش آنها در استفاده از عدم کارایی بازار در قیمت گذاری سهام است، با فعالیتهای خود کمک میکنند تا قیمت واقعی سهام شناسایی و اختلاف قیمت در بازارهای مختلف از بین برود. در بورس اوراق بهادار تهران سازوکار و ابزار لازم برای آربیتراژ کننده ها وجود ندارد.
تعریف آلفا(Alpha) چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند.
ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در از معاملات خود بیشتر بهره ببرید صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
آلفای جنسن
تعریف آلفا چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است. مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند. ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد. بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد از معاملات خود بیشتر بهره ببرید شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
بررسی کامل صرافی پنکیک سواپ (PancakeSwap) + آموزش ترید و سهام گذاری
در این مطلب از سلسله مقالات ارز دیجیتال دنیای ترید به معرفی و بررسی کامل یکی دیگر از صرافیهای پرطرفدار، صرافی پنکیک سواپ (PancakeSwap) میپردازیم. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول به تمامی پرسشهای شما پیرامون ماهیت صرافی پنکیک سواپ، امنیت، کارمزد، توکن بومی، دلیل محبوبیت و مزایا و معایب این صرافی پاسخ می دهیم. بخش دوم اختصاص دارد به آموزش صفر تا صد صرافی پنکیک سوآپ از جمله موارد زیر:
نحوه ورود به صرافی پنکیک سواپ،ثبت نام در صرافی پنکیک سواپ، خرید و فروش از صرافی پنکیک سواپ، آموزش کار با صرافی پنکیک سواپ، احراز هویت پنکیک سواپ، اموزش استیکینگ در پنکیک سواپ، Lp در پنکیک سواپ، کار با پنکیک سواپ در اندروید، راه اندازی پنکیک سواپ برای اندروید، ارز دیجیتال پنکیک سواپ و آینده آن،خرید توکن از صرافی پنکیک سواپ با اتصال به تراست ولت، صرافی پنکیک سواپ برای ایرانیان، ایا صرافی پنکیک سواپ ایران را تحریم کرده؟
همچنین سؤال بسیاری از شما کاربران عزیز در رابطه با پنکیک سواپ، «نحوه اتصال تراست ولت به پنکیک سواپ» است که در یک ویدیوی آموزشی به زبان ساده به آن پاسخ داده ایم.
اگر به دنبال یک صرافی غیر متمرکز خوب برای ترید هستید، با دقت این مقاله و آموزشهای آن را بخوانید و آنها را با حوصله، مرحله به مرحله انجام دهید؛ زیرا دنیای ارزهای دیجیتال و بخصوص توکنهای دیفای بسیار پربازده هستند و شما با اندکی آموزش و سرمایهگذاری حساب شده میتوانید همانند سرمایهداران بزرگ سودهای خوبی در این بازار به دست بیاورید.
صرافی پنکیک سواپ چیست؟
صرافی پنکیک سواپ (PancakeSwap) یک صرافی غیرمتمرکز (DEX) است که روی اسمارت چین بایننس راه اندازی شده و توسط این زنجیره هوشمند پشتیبانی میشود. غیرمتمرکز یعنی تحت مدیریت فرد یا نهاد خاصی نیست، بنابراین نه احراز هویت (KYC) دارد و نه ثبت نام. شما میتوانید به صورت ناشناس به میلیونها سرمایهگذار متصل شوید.
پس تکلیف 2 سؤال مهم نحوه ثبت نام در پنکیک سواپ و نحوه احراز هویت (KYC) در پنکیک سواپ همان ابتدا مشخص است: صرافی پنکیک سواپ غیر متمرکز است. پس نه ثبت نام دارد و نه احراز هویت. تمامی تریدرها می توانند بدون محدودیت از آن استفاده کنند.
فرق پنکیک سواپ با صرافی های سنتی
تفاوت مهمی که صرافی پنکیک سواپ با صرافی های سنتی دارد این است که از اردر بوک استفاده نمی کند و در عوض از یک مدل بازارساز خودکار (AMM) استفاده می کند. مکانیسم این مدل بدین صورت است که سفارشات خرید و فروش شما را مستقیماً با سفارشات تریدرهای دیگر در یک استخر پنکیک سواپ مطابقت می دهد. سپرده های کاربران وارد استخر پنکیک سواپ می شود. پنکیک سواپ برای تأمین نقدینگی استخر، مشوق کارمزد را به کار برده است. برای مثال کاربران می توانند با سپرده گذاری یک توکن مثلا توکن کیک در استخر پنکیک سواپ، اگر این توکن مبادله شود، به اندازه سهم خود از کارمزد این تبدیل را در قالب توکن های نقدینگی که به اختصار LP نامیده می شوند، دریافت کنند. کاربران می توانند از توکن های LP برای پرداخت بخشی از کارمزدها استفاده کنند. بنابراین پنکیک سواپ دو کاربرد دارد:
- تریدر می تواند از آن برای تبدیل مستقیم ارز دیجیتال استاندارد BEP20 استفاده کند
- با استیکینگ در پنکیک سواپ، پاداش سهام گذاری در قالب توکن های LP دریافت کند.
ارز های موجود در پنکیک سواپ
فلسفه اصلی ایجاد این صرافی، تسهیل مبادلات همتا به همتای ارز های موجود در پنکیک سواپ دیجیتال است. در این صرافی میتوان یک ارز را مستقیماً به ارز دیگر تبدیل کرد. این در حالیست که در صرافی های سنتی ابتدا باید ارز را به تتر و سپس به ارز دیگر تبدیل کرد. اما یک سؤال اساسی در اینجا مطرح می شود:
چه توکن هایی در پنکیک سواپ خرید و فروش می شود؟ آیا می توان همه توکن ها را در پنکیک سواپ مبادله کرد؟
پاسخ منفی است. همانطور که ذکر شد، پنکیک سواپ روی اسمارت چین بایننس راه اندازی شده است. پس فقط توکنهای استاندارد BEP-20 را به یکدیگر سواپ (یا تبدیل) می کند. بنابراین ارزهای موجود در پنکیک سواپ همگی باید استاندارد BEP-20 داشته باشند. در نتیجه شما نمی توانید با پنکیک سواپ توکن های شبکه دیگر مانند ترون یا اتریوم را به یکدیگر تبدیل کنید. همچنین نمی توانید توکنی غیر از استاندارد BEP-20 را در استخر پنکیک سواپ استیک یا سپرده گذاری کنید.
صرافی پنکیک سواپ بزرگترین اپلیکیشن غیر متمرکز در اسمارت چین بایننس است. این صرافی در ماه سپتامبر 2021 ادعا کرد که با بیش از 2.8 میلیون کاربر و 9.9 میلیارد ارزش کل قفل شده، محبوبترین پلتفرم غیرمتمرکز است. آخرین نسخه عرضه شده PancakeSwap V2 است و 1426 جفت ارز را پوشش میدهد.
در حال حاضر، این صرافی به یکی از رقبای صرافیهای برتر مانند سوشی سواپ و یونی سواپ تبدیل شده است.
تاریخچه صرافی پنکیک سواپ
صرافی پنکیک سواپ در سپتامبر 2020 تأسیس شد. تیم توسعه دهنده پنکیک سواپ ناشناس است ولی به نظر میرسد هدف از تأسیس این صرافی، ارائه کارمزد تراکنش پایین و سرعت تراکنش بالاتر از شبکه اتریوم است. به همین دلیل این صرافی بر روی اسمارت چین بایننس راه اندازی شد که در مقایسه با شبکه اتریوم، تراکنشهای سریعتر با کارمزدهای پایینتری دارد.
در زمان راه اندازی صرافی پنکیک سواپ، تقریباْ تمامی اپلیکیشنهای دیفای روی شبکه اتریوم قرار داشتند و کاربران از کارمزدهای بالای این شبکه و سرعت پایین آن ناراضی بودند؛ به همین علت، این صرافی به محض تأسیس، نظر معاملهگران را به خود جلب کرد.
پنکیک سواپ به پشتوانه سرویسهای اقتصادی و پرسرعت خود، شاهد رشد سریع حجم معاملات و ارزش کل قفل شده (TVL) از گذشته تا کنون بوده است. این صرافی در ماه فوریه 2021، به یکی از بزرگترین صرافیهای غیرمتمرکز از لحاظ حجم معاملات تبدیل شد و در رقابت کامل با یونی سواپ، صرافی محبوب شبکه اتریوم قرار گرفت.
صرافی پنکیک سواپ در یک نگاه
کیک (CAKE)
موارد استفاده از توکن
سپردهگذاری، پاداش، رأی گیری در مجمع عمومی
اسمارت چین بایننس
علت محبوبیت صرافی پنکیک سواپ چیست؟
محبوبیت صرافیهای غیرمتمرکز مانند صرافی پنکیک سواپ چندین علت دارد:
- برقراری ارتباط مستقیم میان خریدار و فروشنده بدون نیاز به واسطه؛
- عدم نیاز به ارائه اطلاعات شخصی و احراز هویت؛
- گسترش سرورهای آنها در سراسر جهان و کاهش خطر خرابی سرور؛
- مصونیت در مقابل حملات سایبری و هک؛
با وجود تمامی این مزایا، معمولاً دفترچه سفارشات صرافیهای غیرمتمرکز نسبت به همتایان متمرکز، نقدینگی کمتری دارند. تنها زمانی تبدیل ارز انجام می شود که توکن درخواستی در استخر پنکیک سواپ موجود باشد.
کارمزدهای معاملاتی صرافی پنکیک سواپ (PancakeSwap)
بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز کارمزدهای متفاوتی از معاملهگران سفارش گذار و سفارش بردار دریافت میکنند. اما بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز هیچ گونه هزینه معاملاتی دریافت نمیکنند. این امر باعث افزایش روز افزون طرفداران صرافیهای غیرمتمرکز میشود.
همانطور که ذکر آن رفت، پنکیک سواپ یک صرافی غیرمتمرکز است، اما برخلاف بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز، کارمزد معاملاتی دریافت میکند، این صرافی دارای نرخ ثابت کارمزد 0.2 درصد برای هر تراکنش است. یعنی صرفنظر از اینکه معاملهگر سفارشگذار باشد یا سفارش بردار، باید به ازای هر تراکنش 0.2 درصد کارمزد پرداخت کند؛ کارمزد این صرافی بسیار ناچیز بوده و در برابر صرافیهای غیرمتمرکزی که روی شبکه اتریوم فعالیت میکنند، بسیار اندک است.
کارمزد برداشت صرافی پنکیک سواپ
پنکیک سواپ مانند بیشتر صرافیهای غیر متمرکز، غیر از کارمزدهای شبکه، هیچ کارمزد انتقال یا برداشتی از حساب کاربر کسر نمیکند. پرداخت کارمزدهای شبکه ضروری و در تمامی صرافیها متداول است. این کارمزدها به صرافی پرداخت نمیشود و صرف پرداخت حقوق ماینرهای بلاکچین مربوطه میشود. هزینه شبکه بسته به ترافیک شبکه در ساعات یا روزهای مختلف متفاوت است.
امنیت صرافی پنکیک سواپ (PancakeSwap)
برخلاف صرافیهای متمرکز که معمولاً سرورهای آنها در نقاط جغرافیایی محدودی متمرکز است، معمولاْ سرورهای صرافیهای غیرمتمرکز در سراسر جهان پراکنده هستند. این عدم تمرکز سرورها در یک نقطه، منجر به کاهش خطر خرابی سرور می شود و همچنین بدان معناست که صرافیهای غیرمتمرکز، عملاً در برابر حملات هکرها مصون هستند. علت این است که اگر یکی از سرورها از سیستم خارج شود، تأثیر کمی روی کل شبکه خواهد گذاشت. این در حالیست که اگر هکر یا بد افزاری موفق شود به یک سرور در صرافی متمرکز نفوذ کند، قادر خواهد بود آسیبهای مهمی به سرور وارد کند.
همچنین در صرافیهای غیر متمرکز کنترل دارایی معاملهگر دست شخص خاصی نیست. بر این اساس، حتی اگر بر فرض محال، یک هکر به نحوی موفق به هک صرافی شود، هرگز قادر نخواهد بود به وجوه مشتریان دسترسی پیدا کند. این در حالیست که معمولاً کنترل داراییهای مشتریان در یک صرافی متمرکز، در اختیار مسئولان آن صرافی است. یعنی تا زمانی که کاربر دارایی خود را به کیف پول شخصی خود، در خارج از صرافی انتقال ندهد، کنترل کامل آنها را در دست نخواهد داشت. بنابراین در صورت هک یک صرافی متمرکز، اگر وجوه کاربر در کیف پول داخلی صرافی موجود باشد، به راحتی قابل سرقت است.
پنکیک سواپ ادعا دارد که یک صرافی غیرمتمرکز است. اما دقت داشته باشید که این صرافی ورژن بایننسی یونی سواپ است و بسیار مشابه این صرافی کدنویسی شده است و با توجه به اینکه این روزها برنامههای غیر متمرکز ورژن اتریومی هدف حملات سایبری و هک گسترده شدهاند، باید در مواجه با این صرافی اندکی دست به عصا پیش رفت. با اینحال باید گفت با اینکه این پلتفرم هنوز نسبتاً جدید است، تاکنون هک نشده است.
ارز دیجیتال پنکیک سواپ
ارز دیجیتال صرافی پنکیک سواپ چیست؟
ارز دیجیتال پنکیک سواپ کیک (CAKE) نام داشته و یک توکن استاندارد BEP20 است که در اصل، در اسمارت چین بایننس راه اندازی شده است.
یکی از اصلیترین وظیفههای CAKE تشویق کاربران به سپردهگذاری و در نتیجه تأمین نقدینگی پلتفرم صرافی پنکیک سواپ است. کاربران میتوانند برای کسب پاداش سپردهگذاری، توکنهای کیک خود را در یکی از استخرهای پنکیک سواپ سپردهگذاری و قفل کنند.
کیک کارکردهای دیگری نیز دارد، از جمله کشت سود، سپردهگذاری، شرکت در برنامههای شرطبندی صرافی پنکیک سواپ و رأی دادن در تصمیمات اصلی و حاکمیتی مجمع دورهای پنکیک سواپ.
صرافی پنکیک سواپ برای ایرانیان
ایا صرافی پنکیک سواپ ایران را تحریم کرده؟
صرافی پنکیک سواپ یک صرافی غیرمتمرکز است. یعنی تحت کنترل یا اداره شخص یا نهاد خاصی نیست. در این پلتفرم سرمایهگذاران می توانند بدون محدودیت و تحریم از سراسر جهان، بی واسطه به یکدیگر متصل میشوند. در صرافی پنکیک سواپ خبری از ثبت نام و احراز هویت (KYC) نیست. این صرافی امکان مبادله و انتقال مبالغ بالایی از داراییهای دیجیتال را به صورت کاملاً ناشناس فراهم میکند. در نتیجه ایرانیان نیز مانند سرمایهگذاران سراسر جهان میتوانند بیدغدغه از این پلتفرم استفاده کنند. در حال حاضر، استفاده از صرافیهای غیر متمرکز راه حل مناسبی برای دور زدن تحریمهای بانکی آمریکا به شمار میرود. در نتیجه صرافی پنکیک سواپ تحریم نیست.
مقایسه صرافی پنکیک سواپ و یونی سواپ
تفاوت صرافی پنکیک سواپ با یونی سواپ چیست؟ کدامیک برای ترید بهتر است. توکن کدامیک از این صرافی ها ارزش سرمایه گذاری را دارد؟
در ادامه دو صرافی غیرمتمرکز پنکیک سواپ و یونی سواپ با یکدیگر مقیسه می شوند.
عملکرد صرافی پنکیک سواپ درست همانند صرافی یونی سواپ است؛ هر دو صرافی غیر متمرکز هستند و از لحاظ معاملات و استخر نقدینگی مشابه یکدیگر هستند.
یونی سواپ محبوبترین صرافی غیرمتمرکز بر روی شبکه اتریوم است که همانند پنکیک سواپ از مدل بازارساز خودکار (AMM) استفاده میکند؛ یعنی به جای استفاده از از معاملات خود بیشتر بهره ببرید دفتر سفارشات، از استخر نقدینگی بهره میبرد و توکن بومی خود را به عنوان پاداش برای تأمین کنندگان نقدینگی اختصاص میدهد.
یونی سواپ زنجیره مادر صرافی پنکیک سواپ است که به جای اسمارت چین بایننس از بلاکچین اصلی اتریوم برای اجرای شبکه خود استفاده میکند. از آنجایی که یونی سواپ یکی از اولین پروتکلهای دیفای بسیار موفق است، اکثر صرافیهای غیرمتمرکز به نوعی وام دار این صرافی هستند و ویژگیهای اصلی خود را از این پلتفرم الهام گرفتهاند.
هر دو صرافی یونی سواپ و پنکیک سواپ با بهره بردن از مدل AMM نیاز به وجود طرف دوم از معاملات خود بیشتر بهره ببرید معامله را از میان برداشتهاند. در نتیجه، در این مدل، زمان کمتری برای اجرای معامله لازم است. همچنین این دو صرافی مانند تمامی صرافیهای غیرمتمرکز، با حذف نیاز به احراز هویت و شناخت مشتری، امکان مبادله مستقیم توکن را برای افراد بیشتری فراهم میکنند.
صرافی یونی سواپ تا سپتامبر 2021 ، بیش از 6.3 میلیارد دلار ارزش کل سرمایه قفل شده را به ثبت رسانده است. این پروتکل بیش از 1.5 میلیون کاربر تمام وقت و 386 میلیارد دلار حجم معامله دارد. آخرین نسخه این صرافی غیرمتمرکز، پروتکل Uniswap V3 است که در ماه می 2021 بر روی شبکه اصلی راه اندازی شد.
برتری صرافی پنکیک سواپ نسبت به یونیسواپ
با وجودیکه یونیسواپ در میان تمامی صرافیهای غیرمتمرکز پیشکسوت است و در این زمینه حق آب وگل دارد، پنکیک سواپ سرویسهای ارزشمندتری نسبت به این صرافی ارائه میدهد.
مهمترین مزیت صرافی پنکیک سواپ بهرهبرداری از شبکه سریع بایننس اسمارت چین است. این شبکه نه تنها نسبت به اتریوم سرعت تراکنش بالاتری دارد، بلکه کارمزد ناچیزی دریافت میکند. البته مشکل کامزد شبکه اتریوم تاحدودی پس از هارد فورک لندن رفع شد، اما هنوز کارمزدها بالاست. بنابراین میتوان صرافی پنکیک سواپ را از رقبای جدی یونی سواپ به شمار آورد.
با اینحال، یونی سواپ با تعداد توکنهای بیشتری که در لیست خود دارد، همچنان مقتدرانه جایگاه خود را حفظ کرده است.
آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن
همان طور که می دانید رقابت همیشه در بازار داغ بوده است و ربودن گوی سبقت از یکدیگر در این مسیر کاری بس دشوار است. اما اگر مسیر را به درستی بیابید، طی کردن یک مسیر سربالایی می تواند لذت بخش هم باشد، زیرا بعد از هر شیب تندی، یک استراحت درست و حسابی در انتظار است. برای این که معاملات بی نقصی داشته باشید و از شر اشتباهات کوچک و بزرگ خود در بازار مالی خلاص شوید، باید بر آموزه های خود بیفزایید. لازمه ی این کار آموختن استراتژی های متفاوت و آنالیز دیتاهای مختلف است. یکی از قدیمی ترین، در عین حال پیشرفته ترین و اساسی ترین این استراتژی ها ولوم تردینگ است. در ادامه با این مقوله آشنا خواهید شد و نحوه ی به کار گیری آن را خواهید آموخت! با ما همراه باشید.
در این ویدیو سرکار خانم نورا آقاجانی روانشناس بالینی و روان درمانگر به بررسی مقوله ترس و ترید پرداخته اند، اگر شما هم جزء افرادی هستید که از ترید کردن هراس دارند توصیه میکنیم این ویدیو را ببینید.
ولوم تریدینگ (volume trading) چیست؟
ولوم در واقع نشان می دهد که چه مقدار دارایی در یک بازه ی زمانی مشخص معامله شده است. این معامله شامل خرید و فروش می باشد، بازه ی زمانی نیز می تواند دربرگیرنده ی ۱ دقیقه معامله و یا یک روز تریدینگ کامل باشد. این حجم معمولا به شکل یک نمودار نشان داده می شود که هر میله در آن دو رنگ مختلف دارد. معمولا این دو رنگ در بیشتر پلتفورم ها سبز و قرمز هستند که رنگ سبز نشان دهنده ی سهام هایی می باشد که قیمت بالاتر از قبل بسته شده است و رنگ قرمز برای آن هایی که قیمت پایین تر از قبل بسته شده است.
رنگ ها در نمودار تنها نشان دهنده ی بسته شدن بازار در آن زمان است. با آشنایی با این موضوع می توانید جهش بزرگی در معاملات خود بکنید. ولوم تریدینگ یا حجم معاملاتی به معامله کنندگان کمک می کند تا اهمیت برخی حرکات و اتفاقات را در بازار دریابند. ولوم برای خیلی از معامله گرها نقش مهمی در معاملاتشان بازی می کند اما توسط بسیاری از معامله گران خرد و جزئی، نادیده گرفته می شود که این مسئله دلایلی دارد و بعدا به آن ها خواهیم پرداخت.
چرا ولوم تریدینگ اهمیت دارد؟
با استفاده از آنالیز کردن حجم معاملات، می توانید سلامت آن معاملات را بررسی کنید. این تکنیک از قدیمی ترین تکنیک های بررسی و آنالیز کردن در بازار مالی می باشد. حتی به جرات می توان گفت که این تکنیک از پراستفاده ترین روش های آنالیز معاملات است. پلتفورم های معاملاتی ممکن است فاقد یک سری شاخص های خاص باشند، اما به سختی پلتفورمی را پیدا می کنید که فاقد شاخص حجم معاملاتی یا همان ولوم باشد.
ختم کلام، شاخص ولوم، ساده ترین شاخص بررسی معاملات خرید و فروش برای افراد است. اما نکته ی مهم این است که این شاخص می تواند فریب دهنده باشد و شما را به اشتباه بیندازد. توانایی آنالیز کردن صحیح این شاخص می تواند برای شما سود بسیاری بیاورد.
افزایش حجم معاملات معمولا سبب افزایش قیمت مورد معامله می شود، اما ضرورتا این مورد همیشه هم اتفاق نمی افتد. علی رغم تفکر سنتی و عمومی، بالارفتن و پایین آمدن قیمت ها نیاز به تغییر حجم های واضح در معاملات ندارند. به خصوص با وجود الگوریتم های متعددی که این روزها برای بررسی سطوح قیمتی و تصمیم گیری ها وجود دارند.
در این مقاله به شما کمک می کنیم که چگونه از شاخص ولوم برای تعیین مسیر درست معاملات خود استفاده کنید و از آن بهره ببرید.
ولوم تریدینگ زیر ذره بین
زیر نظر گرفتن بلند مدت ولوم هر چیزی به شما در درک پیشرفت ها و سقوط ها در بازار مالی کمک می کند. به این چند نکته در ولوم تریدینگ توجه کنید؛
- همان طور که گفته شد ولوم معاملات انجام شده در یک بازه ی زمانی را اندازه گیری می کند.
- ولوم می تواند به عنوان قدرت یک بازار در نظر گرفته شود، زیرا معمولا بازارهایی که حجم معاملاتی آن ها بالاست، سالم و قوی به نظر می آیند.
- وقتی که در حجم بالای معاملات، قیمت ها در حال افت هستند، ترند در حال قدرت گرفتن به سمت پایین است.
- وقتی قیمت ها در حجم در حال کاهش معاملات، افزایش هایی دارند، مراقب باشید! ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.
یک راهنمای ساده برای به کارگیری ولوم تردینگ در معاملاتمان
هنگام در نظر گرفتن ولوم، معمولا راهنماهایی برای بررسی قدرت و ضعف مورد مذکور در بازار وجود دارند. به عنوان یک تریدر، معمولا تمایل داریم در معاملاتی شرکت کنیم که ضعف در آن ها نیست و بیشتر در موضع قدرت هستند. حتی گاهی منتظر حرکت در جهت مخالف روندهای ضعیف باشیم. راهنمایی که برای شما در نظر گرفته ایم، ممکن است در همه ی شرایط نتوانند نجات دهنده باشند، اما به طور کلی در ولوم تریدینگ صدق می کنند.
۱. تایید روند یا ترند کانفرمیشن (trend confirmation)
بازار در حال صعود باید حجم های بالای معاملات را نیز تجربه کند. برای این که قیمت ها افزایش پیدا کند، خریداران باید اشتیاق خریداری داشته باشند و تعداد معاملات بالا رود. این که قیمت ها در حال افزایش باشد و حجم معاملات کاهش پیدا کند، انگیزه برای خرید کاهش پیدا می کند و البته این تهدید وجود دارد که ممکن است پتانسیل بازار تغییر کند. بهتر است بدانید که افت قیمت ( یا افزایش آن) همراه با حجم کم معاملات سیگنال خوبی نیست. افزایش یا کاهش قیمت در ولوم بالا می تواند نشانه ی قوی تری از قدرت بازار باشد.
۲. ولوم و حرکات خیلی شدید (exhaustion moves and volume)
در بازارهای در حال سقوط و در حال پیشرفت، حرکات شدیدی را مشاهده می کنیم. این ها معمولا حرکات شدید در قیمت هستند که همراه با افزایش شدید در ولوم همراه هستند که می تواند سیگنالی برای پایان آن ترند باشد. شرکت کنندگانی که منتظر بودند، می ترسند از این حرکات و تغییرات شدید عقب بمانند و باعث ایجاد تغییرات شدید در تعداد خریداران می شوند. در قیمت کف آن سهام و یا ارز، افت قیمت تریدرها را مجبور به معامله می کند و سبب ایجاد واریانس و همچنین افزایش ولوم می شود. بعد از این صعود شاهد کاهش حجم معاملات خواهیم بود. اما این که ولوم در روزها و هفته های بعد چگونه رفتار خواهد کرد را توسط راهنماهای دیگر پیش بینی خواهیم کرد.
۳. علائم بولیش (bullish signs)
ولوم علاوه بر نقش های دیگری که دارد می تواند در تشخیص بولیش ساین ها نیز نقش داشته باشد. به عنوان مثال، تصور کنید که ولوم در اثر یک افت قیمت افزایش پیدا می کند و بعد قیمت رو به افزایش می گزارد. حرکت قبلی آن کاهشی بوده است و اکنون قیمت رو به افزایش است. اگر کاهش قیمت از کاهش قیمت قبلی پایین تر نیاید و ولوم یا حجم معاملات در کاهش دوم کاهش بیابد، به این علامت، علامت بولیش می گویند. (بول یا همان گاو نر در اصطلاح به فردی گفته می شود که باور دارد ارزش بازار با گذر زمان بهبود خواهد یافت. این ها برخلاف بر ها یا خرس ها هستند که باور دارند قیمت بازار به طور کلی در حال افت است.)
۴. ولوم و قیمت معکوس
وقتی که برای مدت طولانی قیمت در حال افزایش و یا کاهش بوده است، اگر قیمت تغییرات اندک داشته و با ولوم بسیار زیاد همراه باشد، می تواند نوید یک تغییر جهت در قیمت را بدهد. معمولا چنین برداشت می شود که قیمت رفتار متفاوتی از آنچه تا کنون داشته است، نشان خواهد داد.
۵. حجم و برک آوت (افزایش های ناگهانی) و برک آوت های دروغین (false breakouts)
در ابتدای اولین افزایش ناگهانی در نمودار، افزایش ولوم تریدها نشان دهنده ی اطمینان و قدرت بازار است. تغییرات اندک در حجم و یا حتی کاهش ولوم در زمان افزایش ناگهانی، احتمال بالای یک برک آوت دروغین را نشان می دهد.
۶. تاریخچه ی ولوم
نگاه شما به ولوم باید نسبتا جدید باشد، یعنی باید تاریخچه ی اخیر آن را بررسی کنید. اگر بخواهید دیتای امروز ولوم را با دیتای ولومی ۵۰ سال پیش چک کنید، به نظر کار هوشمندانه ای نمی رسد. هرچه دیتای ولومی مورد بررسی شما جدیدتر باشد، نتیجه گیری های شما مرتبط تر به اوضاع کنونی خواهد بود و تصمیمات شما نیز قابل اعتمادتر می باشند.
نکته ی مهم: ولوم معمولا شاخص نقدینگی یک مارکت در نظر گرفته می شود. مارکت هایی که ولوم بیشتری دارند، نقدینگی بیشتری دارند و برای تریدهای کوتاه مدت و معاملات در بازه ی زمانی اندک مناسب ترند. در واقع، خریداران و فورشندگان بی شماری برای انجام معامله در دسترس هستند.
سه شاخص ولومی در تریدینگ
شاخص های حجم فرمول های ریاضی هستند که بصورت شمایی در بیشتر پلتفورم های نمودار مورد استفاده نشان داده می شوند. هر شاخص از فرمول خاصی استفاده می کند که اندکی با دیگری تفاوت دارد. تریدرها باید شاخصی را بیابند که بیشتری ارتباط را با حوزه ی فعالیتی آن ها دارد و بیشتری کمک را به آنان در تصمیم گیری های اقتصادی آن ها می کند.
توجه داشته باشید که شاخص ها در معاملات ضروری نیستند، اما می توانند کمک بسیاری در تصمیم گیری ها به شما بکنند. شاخص های ولوم بسیاری برای کمک به شما وجود دارند که می توانید از میان آن ها انتخاب کنید. در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.
ولوم آن بالانس (on balance volume)
ولوم آن بالانس یا به اختصار OBV شاخصی ساده اما کاربردی است. وقتی که بازار بالاتر بسته می شود، حجم اضافه می شود (با یک عدد اختیاری آغاز می شود) و هنگامی که بازار پایین تر بسته می شود، حجم کاهش پیدا می کند. این شاخص یک مجموعه ی کلی را نشان می دهد و می گوید کدام بازارها در حال انباشت (خرید) هستند. این شاخص همچنین واگرایی ها را نشان می دهد، به عنوان مثال هنگامی که قسمت افزایش می یابد اما حجم یا ولوم با سرعت کمتری در حال افزایش است و یا حتی شروع به کاهش می کند.
برای اطلاعات بیشتر مقاله مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال را بخوانید.
چایکین مانی فلو یا جریان پول چایکین (chaikin money flow)
افزایش قیمت باید با افزایش حجم و ولوم همراه باشد. این شاخص بر افزایش حجم تمرکز دارد آن هم زمانی که قیمت ها در قسمت بالا یا پایین محدوده روزانه خود به پایان می رسند و سپس ارزشی را برای قدرت مربوطه ارائه می دهند. وقتی قسمت های پایانی در بالای محدوده ی روزانه ی خود هستند و حجم در حال افزایش است، ارزش بالا خواهد بود. وقتی قیمت های پایانی در زیر محدوده ی روزانه ی خود باشند، ارزش منفی خواهد بود. این شاخص بیشتر می تواند برای معاملات کوتاه مدت و همچنین به عنوان شاخصی کوتاه مدت در نظر گرفته شود زیرا در حال نوسان است و واگرایی ها را نشان می دهد.
نوسانگر کلینگر (klinger oscillator)
یکی دیگر از سیگنال ها و نشانه هایی که می تواند در تریدینگ به شما کمک کند، نوسان های بالا و پایین خطر صفر است. در این شاخص ما می توانیم به طور خلاصه دیتایی را ببینیم که نشان دهنده ی خرید و فروش در یک زمان مشخص است.
سخن آخر
ولوم ترندینگ یکی از ساده ترین و کاربردی ترین شاخص هایی است که می توانید از آن برای تصمیم گیری بهتر و پیش بینی با کارایی بیشتر در بازارمالی استفاده کنید. راهنماهای بسیاری برای بررسی قوت و ضعف بازار می توانند استفاده شوند تا به اطلاع ما برسانند که آیا حجم یا ولوم تایید کننده ی روند افزایشی و یا نزولی قیمت است و یا این که نوید دهنده ی تغییر رفتار در بازار می باشد. به طور خلاصه، ولوم تریدینگ می تواند کمک شایانی به شما در سودآوری معاملات بکند اما توجه داشته باشید که به روش های سنتی آن را تفسیر نکنید و به شاخص های مختلفی که در رابطه با آن ارائه می شود، توجه کنید و مطالعات خود را در زمینه ی آن گسترش دهید.
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعهای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان سادهتر به بازاری که در آن داراییهای مالی مانند سهام، سپردههای سرمایهگذاری، طرحهای بازنشستگی، انواع بیمه نامهها و اوراق بهادار معامله میشود، بازار مالی گفته میشود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا میکند.
در واقع این بازارها شرایطی را فراهم میکنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسانبورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.
کاربرد بازارهای مالی
بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظامهای اقتصادی فراهم میکنند که مهمترین آنها عبارتند از:
- تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایهگذاران
- کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
- تقویت نقدشوندگی در نظامهای مالی
- ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
- هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
- بهبود شفافیت در فعالیتهای اقتصادی
- کمک به اعمال سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت
انواع بازارهای مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دستهی مختلف طبقهبندی میشوند:
بازارهای مالی بر اساس حق مالی
بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دستهی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم میشوند:
بازار بدهی (Debt Market)
به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله میشود، بازار بدهی میگویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکتها، دولتها، بانکها، شهرداریها و سایر سازمانها باشد.
بازار سهام (Stock Market)
به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانونمند مانند بورس؛ توزیع و مبادله میشود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته میشود. این بازار یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد است، زیرا به شرکتها این امکان را میدهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایهگذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله
بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دستهی بازار پول و سرمایه تقسیم میشوند:
بازار پول (Money Market)
به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله میشوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین میشود، بازار پول میگویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول میباشد.
بازار سرمایه (Capital Market)
به بازاری که خرید و فروش داراییهای مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام میشود، بازار سرمایه میگویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل میکند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
- بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق میافتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله میشوند، بازار اولیه میگویند.
- بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم میکند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی
بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانونمندی به چهار دستهی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم میشوند:
بازارهای رسمی
بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمانیافته است که قوانین و شرایط سختگیرانهای را برای پذیرش شرکتها اعمال میکند؛ در واقع شرکتها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار میگیرند و سپس در این بازار پذیرفته میشوند.
بازار خارج از بورس
به بازاری که اوراق بهادار شرکتهای پذیرفته نشده در بورس در آن معامله میشود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانهزنی میگویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسانتری را برای پذیرش شرکتها در نظر گرفته است.
بازار سوم
معمولاً سازمانها و موسسات بزرگ سرمایهگذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.
بازار چهارم
شرکتها و سازمانهایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکتها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله میشوند.
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری
بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دستهی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم میشوند:
بازار آتی (Future Market)
به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله میشود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.
بازار نقدی (Spot Market)
به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شدهاست، بازار نقدی میگویند. بازار نقدی در نقطهی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطهای از زمان انجام میشود، به آن بازار نقطهای نیز میگویند.
آشنایی با انواع تحلیل در بازار فارکس | ۳ تحلیل مهم در فارکس
بسیاری از افرادی که سابقه فعالیت در بازار را فارکس دارند، معامله در این بازار را شبیه قمار میدانند و موفقیت در آن را به شانس نسبت میدهند. اگر از این افراد در مورد دانش مالیشان سؤال کنید، به موضوعات پیش پا افتادهای اشاره میکنند که هیچ نقشی در پیشبینی صحیح بازار ارز ندارد. در واقع، اگر خود شما نیز بدون دانش روز و بدون آگاهی از تحلیل در بازار فارکس وارد آن شوید، ممکن است محیط معاملهگری آن را شبیه کازینوها ببینید. اما زمانی که با آگاهی و دانش وارد این بازار شوید، میبینید که موفقیت و سود بردن از آن، صرفاً به تحلیلهای صحیح شما از بازار بستگی دارد و هر چقدر دانش مالی خود را ارتقا دهید، نتیجه بهتری از معامله در این بازار خواهید گرفت. در ادامه میخواهیم انواع تحلیل در بازار فارکس را مورد بررسی قرار دهیم تا مسیر پیوستن به بزرگترین بازار مالی جهان برای شما شفاف و روشن شود. پس اگر نسبت به شیوه صحیح معامله در فارکس کنجکاو هستید، با ما همراه باشید.
مقدمهای بر ماهیت بازار فارکس و اهمیت معامله در آن
فارکس «Forex» را میتوان بزرگترین بازار مالی جهان در نظر گرفت که حجم معاملات روزانه آن به بالای چند تریلیون دلار هم میرسد. در این بازار، تمام ارزهای رایج جهان مانند دلار، یورو، ین، پوند، فرانک، روپیه، ریال، درهم و … مورد معامله قرار میگیرد. افراد از سراسر جهان میتوانند با افتتاح حساب کاربری در یکی از کارگزاریهای فارکس که تحت عنوان بروکر «Broker» شناخته میشوند، وارد بازار فارکس شوند و در آن معامله کنند. فارکس هیچ مکان فیزیکی ندارد و افراد صرفاً بهصورت آنلاین میتوانند در آن به ترید بپردازند. فارکس یک بازار ۲۴ ساعته است که در ۵ روز کاری (دوشنبه تا جمعه) میتوان در آن به تحلیل و معامله مشغول شد. ایرانیان بسیاری با تکیه بر دانش تحلیل توانستهاند نتایج خوبی از فعالیت در فارکس بگیرند.
اما آمارها نشان میدهد که حداکثر فعالان فارکس جزء بازندههای این بازار هستند؛ چراکه از روی احساسات هیجانی به باز کردن پوزیشنهای معاملات میپردازند و از دانش مالی کافی برخوردار نیستند. شما میتوانید با فراگیری این دانش، با آغاز اولین معاملات خود در فارکس، سودهای خوبی را نصیب خود کنید. هیچ تریدر موفق نمیتواند منکر اهمیت بالای دانش مالی در موفقیت فارکس شود. پس با پی بردن به انواع تحلیل در بازار فارکس، آموزش مالی خود را آغاز کنید.
انواع شیوههای تحلیلی در بازار فارکس کدامند؟
تحلیل در بازار فارکس به دو شیوه کلی انجام میشود. البته این دو شیوهی کلی در دیگر بازارهای مالی مانند بورس، کریپتو و …. نیز وجود دارد و افراد میتوانند برحسب موقعیت معاملاتی خود از این دو شیوه بهره بگیرند که تعریف و ویژگیهای آنها به قرار زیر است:
برای تحلیل بازار به شیوهی تکنیکال، باید نمودارهای قیمت ارز را مورد بررسی قرار دهید. سابقه قیمتها، روند حرکت آنها، نقاط مقاومت و حمایت از جمله اطلاعاتی هستند که میتوانند با حاصل شدن از نمودارها، به ما کمک کنند تا قیمتهای آتی ارزها را حدس بزنیم. البته در تحلیل تکنیکال از استراتژیهای تحلیلی دیگری نیز کمک میگیرند. همچنین اندیکاتورها، اسیلاتورها و دیگر ابزارهای تحلیلی نیز در انجام تحلیل تکنیکال و پیشبینی قیمت جفت ارزهای فارکس نقش بسزایی دارند. لازم به ذکر است که تحلیل تکنیکال علاوهبر بازار فارکس، در تمام بازارهای مالی دیگر نیز کاربرد دارد. در واقع، اگر یک تریدر یاد بگیرد از روی نمودارهای قیمت به پیشبینی بازار بپردازد، این کار را میتواند در دیگر محیطهای مالی غیر فارکس هم انجام دهد و به نتیجهی مطلوب برسد. از جمله نکات و ویژگیهای تحلیل تکنیکال در فارکس میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- به تریدرهایی که تحلیل تکنیکال را به عنوان شیوه تحلیل در بازار فارکس انتخاب کردهاند، معاملهگران تکنیکال میگویند و کار آنها رصد کردن نمودارهای مختلف بازار است.
- تحلیل تکنیکال برپایهی این اصل استوار است که: «تاریخ در بازار تکرار میشود!». بنابراین تحلیلگران تکنیکال معتقدند که نمودارهای قیمت میتواند حتی اطلاعات بنیادی ارزها در فارکس را نیز در بر بگیرد و این تحلیلگران صرفاً به بررسی نمودارها و الگوهای قیمت اکتفا میکنند.
- به کمک تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) در تحلیل تکنیکال میتوان حرکات قیمتی بالقوه و همچنین شرایط فعلی قیمتها را حدس زد.
- تحلیل تکنیکال بیشتر به احتمالات وابسته است و کمتر به پیشبینی میپردازد. چراکه هر تریدر ممکن است تحلیل متفاوتی از نمودارهای یکسان ارز در فارکس داشته باشد!
- از جمله استراتژیهای معاملاتی رایج در تحلیل تکنیکال میتوان به استرتژی فشردگی باند بولینگر، استراتژی RSI، استراتژی اسکالپ و …. اشاره کرد.
برای فراگیری شیوهی محبوب و رایج تحلیل تکنیکال میتوانید روی دورههای آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست حساب کنید که جزو بهترین و بهروزترین دورههای آموزش فارکس به زبان فارسی هستند.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یکی دیگر از شیوههای تحلیل در بازار فارکس است که برعکس تحلیل تکنیکال، ربط چندانی به نمودارها و اندیکاتورها ندارد. تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بیشتر براساس گزارشها و دادههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی صورت میگیرد. با توجه به اینکه هرگونه اتفاق یا خبر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میتواند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر روی نوسان قیمت ارزها تأثیر داشته باشد، پس به کمک تحلیل فاندامنتال میتوان، تأثیر این نوسانات بر بازار ارز را بررسی کرد. علاوهبر بررسی عوامل دخیل در نوسانات، تحلیل بنیادی میتواند در تعیین ارزش ذاتی ارزها نیز به تحلیلگران کمک کند. تحلیل بنیادی، همانطور که از نام آن هم پیداست، به بررسی تمام عوامل ریشهای و بنیادی داراییهای موجود در هر بازار میپردازد. از جمله نکات و ویژگیهای مربوط به تحلیل فاندامنتال میتوان موارد زیر را نام برد:
- افراد و تریدرهایی که برای تحلیل در بازار فارکس، شیوهی تحلیل فاندامنتال را انتخاب میکنند، به عنوان تریدرها یا معاملهگران بنیادی یا فاندامنتال شناخته میشوند که کار آنها بررسی تمامی موارد بنیادی و ریشهای تأثیرگذار بر قیمت ارزها در فارکس است.
- برای استفاده از تحلیل بنیادی باید درک صحیحی از چگونگی تأثیر اخبار اقتصادی، سیاسی و … روی قیمت ارزها داشته باشید که این درک با مطالعهی اقتصاد کلان ممکن میشود.
- اولین اصلی که در تحلیل بنیادی مورد توجه قرار میگیرد، بررسی وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف است تا قیمت ارز آنها در فارکس کشف شود. اقتصاد بد یک کشور به معنی ارزش کمتر ارز آن کشور و اقتصاد قوی یا رو به رشد یک کشور نیز به معنای افزایش نرخ ارز آن در بازارهای جهانی چون فارکس خواهد بود.
- تحلیل تکنیکال به مراتب پیچیدهتر و زمانبرتر از تحلیل تکنیکال است و بررسی آن به انرژی بیشتری نیاز دارد. این در حالی است که نتایج حاصل از این تحلیل نیز به مراتب صحیحتر و ریشهایتر از نتایج تحلیل تکنیکال هستند.
بهصورت کلی میتوان تحلیل بنیادی را برای چشماندازهای بلندمدت بازار و تحلیل تکنیکال را برای چشماندازهای کوتاهمدت بازار فارکس بهکار گرفت. البته در ادامه خواهیم گرفت که کدام شیوه تحلیلی برای شما مناسبتر است.
تحلیل احساسات معاملهگران در فارکس چیست؟
اگرچه بیشتر افراد تصور میکنند که تحلیل در بازار فارکس، فقط محدود به دو تحلیل کلی تکنیکال و فاندامنتال است، اما در حقیقت یک نوع دیگر از تحلیل نیز وجود دارد که ترجیح دادیم به خاطر ماهیت متفاوتی که دارد، آن را بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم. تحلیل احساسات معاملهگران یا «Sentiment Analysis» شیوهای دیگر برای تحلیل در بازار فارکس است که برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای باید از آن نیز آگاهی داشته باشید. تحلیل احساسات معاملهگران، همانطور که از نام آن هم پیداست به بررسی رفتار معاملهگران فارکس میپردازد. اگرچه در تحلیلهای تکنیکال و بنیادی میتوان تا حد زیادی به بررسی قیمتها و پیشبینی آنها پرداخت، اما گاهی نمودارها و وضعیت اقتصادی نمیتوانند اطلاعات چندان دقیقی را در اختیار ما قرار دهند. به همین خاطر باید منبع دیگری را نیز برای بررسی در نظر بگیریم که در شرایط خاص از بازار عقب نمانیم!
معمولاً از روی رفتار کلی معاملهگران برای خرید یا فروش کلی یک جفتارز خاص در فارکس میتوان در مورد آیندهی قیمت آن جفتارز نتیجهگیری کرد. البته نتیجهگیری مثبت یا منفی در مورد رفتار کلی معاملهگران برای استقبال از خرید یا فروش یک جفتارز، به کمک دادههای تکنیکال و فاندامنتال، دقیقتر مسیر میشود. بنابراین باید این نوع از تحلیل را نیز به عنوان یک شیوهی دیگر تحلیل در بازار فارکس در نظر گرفت و به فراگیری آن پرداخت.
کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسبتر است؟
برای پاسخ به این سؤال که « کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس برای ما مناسبتر است؟» باید ببینیم که نظرات تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در مورد شیوههای تحلیلشان چگونه است. قطعاً اگر شما از یک معاملهگر تکنیکال بپرسید که کدام شیوه تحلیل در بازار فارکس بهتر است، او به شما خواهد گفت که: «هر تحلیل دیگر بهجز تحلیل تکنیکال در فارکس علافی محض است. در واقع، وقتی شما تنها با بررسی نمودارها میتوانید بفهمید که اوضاع از چه قرار است، چرا باید بروید و کلیه گزارشات و دادههای مربوط به بخش اقتصاد و سیاست ملتها را بررسی کنید؟!!» آنگاه ممکن است قانع شوید که تحلیل تکنیکال به عنوان بهترین شیوه تحلیل در بازار فارکس، انتخاب بی چونوچرای شما برای فعالیت در این بازار است. اما عجله نکنید، قبل از انتخاب، نظر یک معاملهگر بنیادی را هم جویا شوید.
حالا اگر شما سؤال قبلی خود را از یک تریدر بنیادی بپرسید، به احتمال زیاد به شما خواهد گفت که: «نمودارها خطوط به دردنخوری هستند که هیچ اطلاعاتی را بدست نمیدهند. تحلیلگران تکنیکال هم افراد خیالپردازی هستند که از روی این خطوط بهدردنخور به معامله میپردازند!» آنگاه حتماً سردرگم میشوید و با خود فکر میکنید که کاش نظر کسی را جویا شوم که احساسات معاملهگران را بررسی میکند. اگر از چنین شخصی هم سؤال خود را تکرار کنید، قطعاً به شما پیشنهاد میدهد که بنشینید و رفتار معاملهگران تکنیکال و بنیادی را بررسی کنید و از روی رفتار آنها به صعودی یا نزولی بودن بازار پی ببرید!!
ستونهای تحلیلی سهگانه فارکس
در قسمت قبل بالاخره متوجه نشدیم که کدام تحلیل فارکس برای ما مناسبتر است، چراکه هیچکدام از تحلیلهای نامبرده بهتر از دیگری نیستند. اگرچه بیشتر تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در برابر هم جبهه میگیرند، اما در حقیقت هرکدام از آنها نیز برای این که از نتیجهی تحلیل خود مطمئنتر شوند، به دادههای تکنیکال یا بنیادی همدیگر سرک میکشند. اما شما این اشتباه را تکرار نکنید و به یک تحلیلگر تکنیکال یا فاندامنتال محض تبدیل نشوید که نسبت به استفاده از یک شیوهی تحلیل خاص افراط میکند. بهجای آن، به یک تحلیلگر انعطاف پذیر تبدیل شوید که در موقعیتهای لازم از دادههای تکنیکال، فاندامنتال و همچنین احساسات اکثریت معاملهگران برای معاملات خود بهره میگیرد. برای درک بهتر هریک از شیوهها تحلیلی نامبرده میتوان کاربرد آنها را بهصورت زیر بیان کرد:
- تحلیل تکنیکال به ما کمک میکند تا با بررسی نمودارها و سابقه قیمت جفتارزها در بازار بتوانیم دیدگاه کلی نسبت به روند بازار بدست بیاوریم که این دیدگاه کلی سبب میشود تا یک چشمانداز از حرکات بالقوه و آینده بازار برای ما شکل بگیرد.
- تحلیل بنیادی به ما این امکان را میدهد تا گوشه چشمی هم به اوضاع اقتصادی و سیاسی کشورها داشته باشیم، تا اگر یکدفعهای اتفاق سیاسی، اقتصادی یا حتی اجتماعی خاصی مانند جدا شدن انگلستان از اتحادیه اروپا، وقوع انقلاب در یک کشور یا جنگ لفظی بین دو کشور خاص روی داد و این اتفاقات بر قیمتها تأثیر گذاشت، از بازار عقب نمانیم.
- تحلیل احساسات معاملهگران نیز به ارزیابی نتایج حاصل از تحلیل تکنیکال و بنیادی میانجامد تا بتوانیم اشکالات بررسیهای خود را پیدا کرده یا از انجام آنها مطمئن باشیم!
سخن نهایی
با توجه به مطالب عنوان شده، ممکن است فراگیری هرسه شیوهی تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و تحلیل احساسات بازار برای شما دشوار باشد. به همین خاطر ما به شما توصیه میکنیم تا ابتدا آموزش معامله در فارکس خود را با تحلیل تکنیکال که شیوهای ساده، قابل فهم و لذتبخش است شروع کنید. سپس با باز کردن اولین پوزیشنهای معاملاتی خود در فارکس و کسب سود از آنها، حالا به آموزشهای تحلیل بنیادی و رصد کردن احساسات معاملهگران بپردازید تا بتوانید هر بار عملکرد بهتری در فارکس داشته باشید. بهطوری که با یادگیری هر استراتژی تازه بتوانید مقدار زیانهای خود را کاهش داده و سود بیشتری دریافت نمایید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که یک تریدر حرفهای باید یک شاگرد مادامالعمر باقی بماند و همیشه در حال یادگیری شیوههای تازه باشد!!
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “آموزش سرمایه گذاری در فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم: