مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت - خط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در میان ابزارهای تحلیل تکنیکی پرکاربرد و تحلیل بنیادی جایگاه ویژه ای دارند. ضمن اینکه استراتژی های مبتنی بر آنها نه تنها توسط مبتدی ها بلکه توسط معامله گران کاملاً با تجربه که ابزارهای زیاد دیگری نیز در اختیار دارند و از تجربۀ معاملاتی بسیار زیادی برخوردارند نیز مورد استفاده قرار می گیرد. اما چرا این خطوط ساده تا این حد مورد استفادۀ سرمایه گذاران قرار می گیرند؟ بیایید در این باره باهم فکر مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ کنیم.
سطوح حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت در واقع محدوده های شرطی ای هستند که هر معامله گر بطور فردی آنها را توسط اوج ها و کف های قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص تعریف می کند. این محدوده ها با خطوط مشخص می شوند تا همۀ ریسک ها محاسبه شوند و دستورهای معاملاتی به درستی تعیین گردند. بهتر است که حمایت و مقاومت را به شکل محدوده هایی در نمودار تصور کنیم. لازم به ذکر است که خطوط مقاومت و حمایت در چهارچوب های زمانی مختلف به شکل های کاملاً مختلف ترسیم می شوند. خطوط حمایت و مقاومت در چهارچوب های زمانی بزرگ تر مانند H1 و H4 و D1 و بالاتر اعتبار بیشتری دارند و به راحتی شکسته نمی شوند درحالیکه خطوط حمایت و مقاومت در M1 و M5 و M15 نسبتاً راحت تر شکسته می شوند. قانون خاصی وجود ندارد و کارشناسان نیز به توافق نرسیده اند که خطوط حمایت و مقاومت را باید از بدنه های الگوهای شمعی ترسیم کرد یا از سایه های الگوهای شمعی.
دلایل ایجاد محدوده های حمایت و مقاومت
برای درک این موضوع که سطوح حمایت و مقاومت چگونه ایجاد می شوند و چگونه باید از آنها استفاده کرد باید این پدیده را از منظر روانشناختی بررسی کنیم. ایجاد روند بازار به تسلط یکی از سه گروه زیر در بازار بستگی دارد:
- خرس ها (فروشنده ها - که موقعیت های معاملاتی فروش باز می کنند)
- گاوها (خریدارها - که موقعیت ها معاملاتی خرید باز می کنند)
- مرددها (که هنوز وارد بازار نشده اند)
تصور کنید که قیمت در نزدیکی یک خط حمایت نوسان دارد. خرس ها (فروشنده ها) اقدام به فروش دارائی ها می کنند، گاوها (خریدارها) بطور فعال اقدام به خرید می کنند و سپس قیمت شروع به رشد می کند. در چنین وضعیتی، فروشنده ها از فروش خودداری می کنند و به محض اینکه قیمت به خط حمایت برسد آنها سفارش هایشان را می بندند تا این شانس را داشته باشد که بدون سود و بدون زیان از بازار خارج شوند. گاوها (خریدارها) بابت این سناریو خوشحال هستند زیرا با افزایش قیمت سود می کنند و در اولین اصلاح حرکتی قیمت به سمت خط حمایت آنها مجدداً خرید می کنند زیرا اعتقاد دارند که قیمت پس از رسیدن به سطح حمایت دوباره برمی گردد و رشد می کند. آن معامله گرهایی که هنوز وارد بازار نشده اند مشاهده می کنند که روند افقی تبدیل به روند صعودی شده است و به لحظۀ اصلاح قیمت و خط حمایتش توجه می کنند و منتظر موقعیت خرید می مانند. به این ترتیب به وضوح روحیۀ خرید بین معامله گران را مشاهده می کنیم حتی اگر یک حرکت جزئی به سمت خط حمایت وجود داشته باشد. به محض اینکه این اتفاق رخ دهد تعداد بسیار انبوهی از فعالان بازار فوراً خرید انجام می دهند یعنی در این لحظه موجی از تقاضای شدید شکل می گیرد بطوریکه عرضه تا آن اندازه نیست و بنابراین قیمت طبق آنچه انتظار می رفت بالا می رود. اگر بجای خط حمایت یک خط مقاومت وجود داشته باشد در آن صورت این وضعیت برعکس خواهد بود بطوریکه عرضه به شدت افزایش پیدا می کند اما تقاضا کم است. طبق این مثال مشاهده کردیم که یک ارتباط مستقیم بین نسبت عرضه/تقاضا و سطوح حمایت/مقاومت وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب به خطوط حمایت/مقاومت می گویند سطوح عرضه/تقاضا.
نحوۀ معامله با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت چگونه است؟
دلایل ایجاد محدوده های حمایت و مقاومت را بیان کردیم و اکنون نگاهی می اندازیم به استراتژی های معاملاتی مبتتنی بر سطوح حمایت و مقاومت. هرگاه قیمت در نمودار به خط حمایت یا مقاومت برسد انتظار می رود که دو حالت رخ دهد. حالت اول این است که به آن خط برخورد کند و برگردد. حالت دوم این است که از آن خط عبور کند. به این ترتیب معامله گرها بر اساس سطوح حمایت/مقاومت 3 نوع معامله را در نظر می گیرند: معامله بر اساس برگشت قیمت پس از برخورد به سطوح حمایت و مقاومت (معاملۀ درون کانال افقی)، معامله بر اساس یک سطح گریز و یک نوع تلفیقی از معامله (که به شما اجازه می دهد بسته به وضعیت کنونی بازار از این دو استراتژی بطور جایگزین استفاده کنید). در ادامه، این دو استراتژی کلیدی را بررسی می کنیم:
معاملۀ درون کانال افقی
با توجه به مثال بالا می توان تصور کرد که اگر در زمانیکه قیمت به خط حمایت می رسد یک انباشتگی شدید از پتاسیل خرید وجود داشته باشد در آن صورت قیمت به خط حمایت می رسد اما برمی گردد و رشد می کند در آن صورت شما می توانید خرید کنید و توقف ضرر (Stop Loss) را پایین خط حمایت قرار دهید. هرگاه قیمت به سمت خط مقاومت حرکت کند و روحیۀ فروش بر بازار غالب باشد در آن صورت به محض اینکه قیمت به مقاومت برسد معامله گران بطور فعالانه اقدام به فروش می کنند. در نتیجه قیمت پس از رسیدن به خط مقاومت، برمی گردد و ریزش پیدا می کند. در این صورت توقف ضرر را باید بالای خط مقاومت قرار داد. با استفاده از دستورهای کسب سود (Take Profit) و حد ضرر متحرک (trailing stop) می توان ریسک زیان ها را کاهش داد و به موقع کسب سود کرد. در 70 درصد مواقع، قیمت در بازار در یک کانال افقی بین سطوح حمایت و مقاومت در رفت و برگشت و بین سطوح نوسان دارد. این وضعیت بسیار برای اسکالپرها و معامله گرانی که معاملات کوتاه مدت انجام می دهند جذاب است. این نوع از معامله گران سود کم هر معامله را با تعداد زیاد معاملات جبران می کنند.
معاملۀ گریز
اگر حجم معاملات در بازار بالا باشد و یک حرکت روند قوی وجود داشته باشد گریز قیمت از خط حمایت یا از خط مقاومت رخ می دهد. در این حالت قیمت پس از رسیدن به خط حمایت یا مقاومت برنمی گردد بلکه از آن عبور می کند. معامله گران روند از این رفتار قیمت حداکثر منفعت را می برند.
- اگر قیمت رشد کند از سطح مقاومت رد شود و سپس مجدداً اصلاح حرکتی داشته باشد و ریزش پیدا کند و دوباره به همان سطح برسد اما نتواند از آن عبور کند و دوباره رشد داشته باشد و یک کانال صعودی ایجاد شود در آن صورت سطح مقاومت تبدیل به یک سطح حمایت شده است.
- اگر قیمت افت کند و از سطح حمایت رد شود و سپس مجدداً رشد کند و به سمت آن سطح برگردد از آنجائیکه قیمت همیشه قادر نیست آن سطح را بکشند لذا پس از برخورد به آن سطح دوباره برمی گردد و ریزش پیدا می کند و یک کانال نزولی ایجاد می شود. به این ترتیب سطح حمایت سابق پس از رخ دادن گریز قیمت تبدیل به یک سطح مقاومت شده است.
- در برخی مواقع نیز پس از اینکه گریز قیمت رخ می دهد یعنی قیمت از سطح حمایت یا مقاومت رد می شود، پس از مدتی قیمت طی یک حرکت اصلاحی به سمت همان سطح برمی گردد و از آن عبور می کند و دوباره در کانال قبلی اش قرار میگیرد. به این حالت، گریز کاذب می گویند.
نکات کلیدی معاملۀ حمایت و مقاومت
- معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت برای همۀ انواع بازارها، ارز و سهام و کالا، مناسب است. همچنین در همۀ چهارچوب های زمانی نمودارها کاربرد دارد.
- مبانی این نوع از معامله ساده و آسان هستند.
- با استفاده از اندیکاتورهای خطوط میانگین متحرک (moving averages) و خطوط روند (trend lines) می توان در هر چهارچوب زمانی در نمودار، محدوده های حمایت و مقاومت را مشخص کرد. ضمن اینکه خطوط میانگین متحرک و روند خودشان در اغلب مواقع به عنوان سطوح حمایت/مقاومت عمل می کنند.
- سطوح حمایت/مقاومت یک ابزار جهانی برای تحلیل تکنیکی هستند. این خطوط تحت تاثیر چیزی قرار نمی گیرند لذا اکثر معامله گران توسط آنها هدایت می شوند.
- هرچقدر قیمت به یک سطح حمایت/مقاومت برسد اما نتواند از آن عبور کند، آن سطح قوی تر است. هرچند شما باید بسیار مراقب باشید تا به موقع متوجۀ تغییرات لحظه ای در روند و احتمال وارونه شدن روند بشوید./li>
- اگر چندین بار گریز کاذب رخ دهد نشان دهندۀ پایداری و قدرت آن سطح خواهد بود.
- سطوح فیبوناچی، حداقل دو خط میانگین متحرک که دارای دورۀ زمانی بزرگ با مقادیر عددی رند باشند، الگوریتم خطوط (Lines)، اندیکاتورهای PZ و IchimokuSuppRes، نقاط محوری (Pivot Points)، خطوط بولینگر (Bollinger Bands)، فراکتال ها و بسیاری دیگر می توانند به تشخیص محدوده های حمایت/مقاومت کمک کنند.
در پایان، لازم به ذکر است مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم جدیدی در معامله نیستند. بسیاری از سرمایه گذاران توسط آنها هدایت می شوند و توسط آنها استراتژی های شان را می سازند. هرچند افرادی نیز هستند که اعتقاد دارند سطوحی که مبتنی بر اطلاعات قدیمی باشند برای پیش بینی حرکات آیندۀ بازار مناسب نیستند اما می توان از آنها در تحلیل توسعۀ بازار بهره برد. به همین دلیل هیچ تضمینی دربارۀ رفتار بازار در یک جهت خاص یا مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ جهت دیگر وجود ندارد زیرا عوامل بسیار زیادی وجود دارند که بر بازار تاثیر می گذارند و رفتار میلیون ها فعال بازار قابل پیش بینی نیست.
مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت بدون شک دو مورد از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. این عبارات توسط معامله گران برای اشاره به سطوح قیمت در نمودارها استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند و مانع از ادامه ی حرکت قیمت یک دارایی در جهت خاصی شوند. در ابتدا، توضیح و ایده پشت شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همانطور که متوجه خواهید شد، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آنچه در ابتدا به نظر می رسد، می باشد.
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت سطح قیمتی است که در آن می توان انتظار داشت یک روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا علاقه خرید متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آنها افزایش می یابد و در نتیجه خطوط حمایت تشکیل می شود. در همین حال، مناطق مقاومتی به دلیل شناسایی سودها زمانی به وجود می آیند که قیمت ها افزایش یافته است.
هنگامی که یک منطقه حمایت یا مقاومت شناسایی شد، آن سطوح قیمت می توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کنند، زیرا وقتی قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت می رسد، یکی از این دو کار را انجام می دهد:
- بازگشت قیمت از سطح حمایت یا مقاومت
- شکسته شدن حمایت و مقاومت تا زمان رسیدن به حمایت و مقاومت بعدی
هنگامی که قیمت به سطوح حمایت و مقاومت می رسد، انجام معامله می تواند با ریسک بسیار کمی همراه باشد. چرا که اگر معامله گر در جهت اشتباه وارد معامله شده باشد، سریع متوجه شده و معامله ی خود را می بندد اما اگر در جهت درست وارد معامله شده باشد، حرکت پیش روی قیمت می تواند قابل توجه باشد.
سطوح حمایت ومقاومت افقی
آسانترین حمایت ها یا مقاومت ها، به صورت خطوط افقی می باشند. به عنوان مثال در شکل زیر توجه کنید که قیمت چندین بار در عبور از منطقه ی 39 دلار ناتوان بوده است. در این حالت، معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می نامند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، سطوح مقاومت به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شوند، زیرا این سطوح قیمتی مناطقی را نشان می دهند که یک رالی صعودی در آنها به اتمام رسیده است.
سطوح حمایت در روی دیگر سکه قرار دارند. حمایت به قیمت هایی در نمودار اشاره دارد که از ریزش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری می کند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، توانایی شناسایی سطح حمایت نیز می تواند با فرصت خرید همزمان باشد، زیرا به طور کلی این منطقه ای است که فعالان بازار شروع به بالا بردن قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثالهای بالا نشان میدهند که یک سطح ثابت از افزایش یا کاهش بیشتر قیمت دارایی جلوگیری میکند. این موانع مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ ثابت یکی از محبوبترین شکلهای حمایت و مقاومت است، اما قیمت داراییهای مالی به طور کلی روند صعودی یا نزولی دارد، بنابراین دیدن این موانع قیمتی در طول زمان غیرعادی نیست. به همین دلیل است که مفاهیم روند و خطوط روند هنگام یادگیری حمایت و مقاومت مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی را طی می کند، با کند شدن روند قیمت و شروع به حرکت مجدد به سمت خط روند، سطوح مقاومت شکل می گیرد. این در نتیجه شناسایی سود یا عدم اطمینان کوتاه مدت از ادامه ی روند توسط معامله گران اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصله یک افت جزئی در قیمت سهام را شکل می دهد که منجر به شکلگیری یک سقف کوتاه مدت می شود.
هنگامی که قیمت سهام به سمت حمایت خط روند کاهش می یابد، بسیاری از معامله گران توجه زیادی به قیمت اوراق بهادار خواهند داشت زیرا از نظر تاریخی، این منطقه ای بوده است که از کاهش قابل ملاحظه قیمت دارایی جلوگیری کرده است. برای مثال، همانطور که در نمودار زیر می بینید، یک خط روند می تواند برای چندین سال از قیمت یک دارایی حمایت کند.
از سوی دیگر، زمانی که روند بازار به سمت نزول می رود، معامله گران به دنبال مجموعه ای از قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با یک خط روند به یکدیگر متصل کنند. هنگامی که قیمت به خط روند نزدیک می شود، بیشتر معامله گران مراقب فشار فروش دارایی هستند و ممکن است وارد یک موقعیت فروش شوند زیرا این منطقه ای است که در گذشته قیمت را به سمت پایین سوق داده است.
حمایت و مقاومت یک سطح مشخص، چه با یک خط روند یا از طریق هر روش دیگری کشف شود، هر چقدر که قیمت از نظر تاریخی قادر به شکست آن نباشد، قویتر تلقی میشود. بسیاری از معاملهگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت شناساییشده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژیک استفاده میکنند، زیرا این مناطق اغلب قیمتهایی را نشان میدهند که بیشترین تأثیر را در جهت یک دارایی دارند. اکثر معامله گران در این سطوح به ارزش ذاتی دارایی اطمینان دارند، بنابراین حجم معاملات معمولا در این نقاط بیش از حد معمول افزایش می یابد و ادامه ی حرکت قیمت در جهت قبلی را دشوارتر می کند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگی های مشترک سطوح حمایت و مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است برای حرکت فراتر از یک عدد رند، مانند 50 یا 100 دلار، با مشکل مواجه شود. اکثر معاملهگران بیتجربه تمایل به خرید یا فروش داراییها را زمانی دارند که قیمت آن در یک عدد رند باشد. بیشتر قیمتهای هدف یا حد ضررهای تعیینشده توسط سرمایهگذاران خرد یا بانکهای سرمایهگذاری بزرگ به جای قیمتهایی مانند 50.06 دلار، در سطوح قیمتی رند قرار میگیرند. از آنجایی که بسیاری از سفارشها در یک سطح قرار میگیرند، این اعداد به عنوان موانع قیمتی قوی عمل میکنند. اگر همه مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً 55 دلار انجام دهند، جذب این فروش ها به حجم بسیار زیاد خرید نیاز دارد و بنابراین، سطحی از مقاومت ایجاد می شود.
میانگین های متحرک
اکثر معاملهگران تکنیکال از اندیکاتورهای تکنیکال مختلف، مانند میانگینهای متحرک، برای کمک به پیشبینی حرکت آینده استفاده میکنند، اما این معاملهگران هرگز توانایی این ابزارها برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را درک نمیکنند. همانطور که از نمودار زیر می بینید، میانگین متحرک یک خط دائما در حال تغییر است که داده های قیمت در گذشته را در نظر می گیرد و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در میانگین متحرک، زمانی که روند صعودی است، حمایت می شود و چگونه در هنگام روند نزولی این خط به عنوان مقاومت عمل می کند.
معاملهگران میتوانند از میانگینهای متحرک به روشهای مختلفی استفاده کنند، مانند پیشبینی حرکت صعودی زمانی که قیمت از یک میانگین متحرک کلیدی عبور میکند، یا برای خروج از معاملات زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک میرسد. بیشتر معاملهگران دورههای زمانی مختلفی را در میانگینهای متحرک خود آزمایش میکنند تا بتوانند بهترین دوره ی زمانی را برای سهام مورد نظرشان پیدا کنند. به عنوان مثال در یک سهم ممکن است میانگین متحرک 50 روزه به عنوان یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت عمل کند و در سهم دیگری میانگین متحرک 70 روزه.
سنجیدن اهمیت مناطق حمایتی و مقاومتی
همانطور که گفته شد، مناطق حمایتی و مقاومتی می توانند با نام سقف یا کف نیز شناخته شوند. قیمت یک دارایی را میتوان مانند یک توپ پلاستیکی در نظر گرفت که در یک اتاق پرش می کند و با برخورد به سقف (مقاومت) به پایین برمی گردد و بعد از برخورد به کف (حمایت) دوباره به سمت بالا می رود.
حال تصور کنید که این مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ توپ پلاستیکی در اواسط پرواز به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی، اگر در راه بالا اعمال شود، توپ را از سطح مقاومت عبور می دهد. همینطور در راه پایین، توپ می تواند کف را بشکند. در هر صورت، نیروی اضافی یا اشتیاق گاوها یا خرس ها برای شکستن حمایت یا مقاومت مورد نیاز است. هنگامی که یک سطح مقاومت شکسته می شود، آن سطح در آینده به عنوان یک حمایت برای قیمت سهم در نظر گرفته می شود. برعکس این موضوع برای سطوح حمایتی نیز برقرار می باشد.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که به صورت بصری مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کنند و همچنین سرنخ هایی در مورد اهمیت این سطوح قیمتی ارائه می دهند. به طور دقیق تر، آنها به این موارد نگاه می کنند:
تعداد تماس ها
هر چه قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را بیشتر تست کند و یا به عبارت دیگر، یک سطح با تعداد دفعات بالا به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت عمل کند، آن سطح از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. زمانی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت برمیگردند، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملاتی را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
قدرت حرکت
هنگامی که یک سطح به عنوان حمایت یا مقاومت عمل می کند، هر چه قدرت حرکت قبل از آن بیشتر باشد، این سطح اهمیت بیشتری دارد. به عنوان مثال یک مقاومت که جلوی صعود تند و پر شتاب یک سهم را می گیرد، نسبت به مقاومتی که از صعود بیشتر قیمت در یک حرکت آهسته و بی رمق جلوگیری کرده است، اهمیت بیشتری دارد.
حجم
هر چه خرید و فروش بیشتر در یک سطح قیمتی خاص رخ داده باشد، سطح حمایت یا مقاومت قوی تر خواهد بود. این به آن دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمت را به خاطر میآورند و تمایل دارند دوباره از آنها استفاده کنند. بنابراین یکی دیگر از فاکتورها هنگام مقایسه ی دو سطح مهم، حجم معاملات در آن سطوح می باشد.
زمان
اگر سطوح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشند، مناطق حمایت و مقاومت مهم تر می شوند.
جمع بندی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. مبانی حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایتی است که میتوان آن را کف قیمتی و یک سطح مقاومتی که میتوان آنرا به عنوان سقف در نظر گرفت. قیمتها کاهش (افزایش) مییابند و سطوح حمایت (مقاومت) را آزمایش میکنند، که یا این سطوح حفظ شده و قیمت بالا (پایین) میرود، و یا سطح حمایت (مقاومت) شکسته میشود و قیمت به حرکت خود ادامه داده و احتمالاً تا سطح حمایت (مقاومت) بعدی پایینتر (بالاتر) میرود.
۸ استراتژی معاملاتی فارکس + معرفی بهترین استراتژی فارکس
امروزه انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتالی یکی از سرمایه گذاریهای محبوب و پر سود به حساب میآید. البته شاید همه ما به بازارهای معاملاتی ارزهای دیجیتالی آشنا نباشیم و اطلاعات زیادی در رابطه با نحوه کار کردن در آنها را نداشته باشیم. کی از بازارهای محبوبی که افراد در آن سرمایه گذاری کرده و از این طریق سرمایهای که در اختیار دارند را افزایش میدهند، بازار فارکس است. افزایش سرمایه در فارکس بر مبنای انجام پیشبینیهایی با تعین یک سری از استراتژیهای معاملاتی فارکس صورت میگیرد. اما انواع استراتژیهای معاملاتی در فارکس چیست و چگونه میتوان به شکل صحیح و سود آوری از آنها بهره برد؟ بهترین استراتژیهای معاملاتی در فارکس کدام استراتژیها هستند؟ سادهترین استراتژی فارکس چیست و بهترین استراتژی فارکس چه ویژگیهایی دارد؟ در ادامه این مقاله به این پرسشها و سوالات دیگری از این قبیل که ممکن است ذهن شما را درگیر کرده باشند پاسخ خواهیم داد. برای آشنایی بیشتر با استراتژیهای معاملاتی در فارکس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
مدت زمان که یک معاملهگر در فارکس برای تعیین زمان خریدوفروش یک جفت ارز مشخص میکند را استراتژی معاملاتی فارکس مینامند. انواع مختلفی از استراتژیهای معاملاتی در فارکس وجود دارد که امکان استفاده از آنها برای شما وجود دارد. از جمله استراتژیهای معاملاتی فارکس میتوان به تحلیل تکنیکال یا تحلیل فانتدامنتال اشاره کرد. اما استفاده از یک استراتژی معاملاتی در فارکس چگونه میتواند به بهبود عاملات کمک کند؟ استراتژی فارکس در واقع به ما کمک میکنند تا با تجزیه و تحلیل روند بازار بتوانیم وضعیت آینده آن را به شکل حدودی پیشبینی کنیم و از این طریق، معاملات کم ریسکتری داشته باشیم.
بهترین استراتژی فارکس
برای استفاده از یک استراتژی موفق فارکس لازم است که شما چند عامل مختلف را در کنار هم قرار دهید. استراتژیهای زیادی وجود دارند که شما میتوانید در معاملات فارکس خود از آنها استفاده کنید؛ اما یافتن قابل فهمترین و سادهترین استراتژی فارکس میتواند برای شما بهتر و کارآمدتر باشد؛ چرا که کار کردن با استراتژی انتخابی شما باید برایتان راحت و قابل فهم باشد. در انتخاب بهترین استراتژی فارکس، شما باید به عوامل مختلفی توجه داشته باشید. برای مثال هدف و منبع معامله شما میتواند تاثیر زیادی روی استراتژی انتخابی شما داشته باشد. شما میتوانید با استفاده از ۳ معیار تعیین کنید که آیا استراتژی انتخابی شما موفق و کارآمد است یا خیر؟ با مقایسه مقدار زمان لازم برای معامله، فراوانی فرصتهای معاملاتی و فاصله معمول تا هدف در استراتژیهای مختلف، میتوانید آنها را با یکدیگر مقایسه کند و کارآمدترین استراتژیهای معاملاتی در فارکس را برای خود انتخاب کنید.
انواع استراتژی فارکس
در ادامه شما را با انواع استراتژیهای معاملاتی در فارکس آشنا خواهیم کرد و با دانستن مواردی در رابطه با هر کدام از این استراتژیها از جمله مدت زمان معامله و نسبت ریسک به پاداش معامله، شما میتوانید استراتژی دلخواه خود را انتخاب کنید.
استراتژی معامله بر اساس پرایس اکشن در فارکس
در پرایس اکشن، قیمتهای معاملاتی برای ساخت یک فرمول معاملاتی تکنیکال مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند. شما میتوانید از این استراتژی به تنهایی برای انجام معاملات خود استفاده کنید یا آن را به عنوان یک اندیکاتور مورد استفاده قرار دهید. اصول تحلیل فاندامنتال به ندرت در استراتژیهای معاملاتی در فارکس بر اساس پرایس اکشن استفاده میشوند. اما شما میتوانید از ادغام چند رویداد اقتصادی به عنوان یک فاکتور اثبات کننده در این روند استفاده کنید. استراتژیهای مختلفی را میتوان در دسته پرایس اکشن قرار داد.
شما میتوانید معاملات پرایس اکشن را به صورت کوتاه مدت، متوسط و طولانی مدت مورد استفاده قرار دهید. به علت امکان انجام معاملات در چهارچوبهای زمانی مختلف به واسطه استراتژی پرایس اکشن، این استراتژی توجه معاملهگران زیادی را به خود جلب کرده است و افراد زیادی برای استفاده از آن تمایل نشان میدهند.
از جمله روشهای که برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات پرایس اکشن مورد استفاده قرار میگیرند میتوان به فیبوناچی اصلاحی، استفاده از سایه کندل، تشخیص روند، اندیکاتور و اسیلاتورها اشاره کرد.
استراتژی معامله در مناطق رنج
در استراتژی معامله در مناطق رنج در فارکس، امکان تشخیص نقاط حمایت و مقاومت برای شما وجود خواهد داشت. پس از شناسایی این سطوح، معاملات در حوالی همین نقاط انجام میشوند. زمانی که نوسانات مهم و روند مشخصی در بازار فارکس وجود نداشته باشد، استفاده از این استراتژی برای انجام معاملات میتواند بسیار کارآمد باشد. اصلیترین ابزار در انجام معاملات با استراتژی معامله در مناطق رنج، تحلیل تکنیکال است.
- مدت زمان معامله در معامله در مناطق رنج
از آن جایی که با کمک این استراتژی در هر چهارچوب زمانی میتوان معاملات را انجام داد، مدت زمان انجام معامله در چنین معاملاتی مشخص نیست. اما زمانی که خطوط مقاومتی و حمایتی شما در این معاملات شکسته شوند، بهتر است معامله خود را ببندید.
- مزایا و معایب معامله در مناطق رنج
از جمله مزایای این روش، میتوان به وجود فرصتهای زیاد برای معامله و مطلوب بودن نسبت ریسک به پاداش در آن اشاره کرد. نیاز به انجام سزمایه گذاریهای مدت دار و نیاز به مهارت بالا در انجام تحلیل تکنیکال از معایب استفاده از این استراتژیهای معاملاتی در فارکس هستند.
استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی بسیار راحت بوده و به عنوان سادهترین استراتژی در فارکس شناخته میشود. به علت سهولت این استراتژی، معاملهگران زیادی با هر میزان تجربهای که دارند، به انجام این استراتژی علاقهمند هستند و از آن استفاده میکنند. در این استراتژی شما میتوانید برای به دست آوردن سود و سوددهی موثر از مومنتوم جهتدار در بازارها استفاده کنید.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی را میتوان به دو شکل میان مدت و طولانی مدت مورد استفاده قرار داد. به طور معمول از تحلیلهای تایم فریم و پرایس اکشن میتوان در این استراتژی استفاده کرد.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی، فرصتهای معاملاتی زیادی را برای شما فراهم خواهد کرد و نسبت ریسک به ریوارد مناسب و مطلوبی دارد. اما برای استفاده از ان استراتژی شما باید به خوبی با تحلیلهای تکنیکال آشنا باشید و سرمایهگذاری خود را حتما به صورت مدت دار انجام دهید.
استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
این استراتژی از استراتژیهای معاملاتی در فارکس است که به صورت بلند مدت انجام میشود و تمرکز زیادی روی فاکتورهای فاندامنتال دارد. اما با این وجود شما میتوانید از بعضی روشهای تحلیل تکنیکال از جمله نظریه موج الیوت در این استراتژی استفاده کنید. این استراتژی تنها در بازار فارکس مورد استفاده قرار نمیگیرد و امکان استفاده از آن در تمام بازارهای مختلف از جمله بازارهای سهام وجود دارد.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
مدت زمان انجام این معاملات باید طولانی باشد. این بازه ممکن است گاه هفتهها، ماهها یا سالها به طول بیانجامد. چنان چه پشتکار کافی را برای ورود به معاملات با به کارگیری این استراتژی ندارید، بهتر است به فکر استفاده از آن نیفتید. برای پیشبینی ایدههای معاملاتی در این استراتژی بهتر است به خوبی با تاثیر فاکتورهای اقتصادی بر بازارهای تحلیلی آشنا شوید.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
برای ورود به معاملات با کمک این استراتژی شما به حداقل سرمایه گذاری زمانی نیاز خواهید داشت و نسبت ریسک انجام معاملات با استفاده از این استراتژی بسیار خوب است؛ اما این استراتژی ممکن است معایبی هم برای شما به همراه داشته باشد که از جمله آنها میتوان به وجود فرصتهای معاملاتی با استفاده از این استراتژی و ضرورت تسلط بسیار زیاد به تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال اشاره کرد.
استراتژی معاملهگری روزانه
چنان چه شما این استراتژی را به عنوان استراتژی اصلی خود در فارکس در پیش بگیرید، قادر خواهید بود که ابزارهای مالی را در همان روز مورد معامله قرار دهید. با استفاده از این روش، شما میتوانید چند معامله را در طول روز انجام دهید؛ اما بهتر است توجه داشته باشید که پیش از بسته شدن بازار، تمامی پوزیشنها در آن روز بسته خواهند شد.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملهگری روزانه
معاملاتی که با این مورد از استراتژیهای معاملاتی مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ در فارکس انجام میشوند در همان روز بسته میشوند و مدت زمان انجام معاملات با استراتژی معاملهگری روزانه از چند دقیقه تا چند ساعت متغیر است.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملهگری روزانه
از مزایای استفاده از این روش معاملاتی میتوان به امکان انجام معاملات بیشتر و متوسط بودن نسبت ریسک به پاداش اشاره کرد. معایب استفاده از استراتژی معاملهگری روزانه را میتوان نیاز به سرمایه گذاری زمانی زیاد برای معامله و نیاز به مهارت بسیار قوی در انجام تحلیل تکنیکال دانست.
استراتژی اسکالپ _ نوسان گیری کوتاه مدت
اصطلاحا انجام معاملات زیاد به شکل مکرر برای دریافت سوددهی اندک در فارکس را نوسانگیری یا اسکالپینگ مینامند. در این روش میتوان با باز و بسته کردن مکرر پوزیشنهای مختلف در طول یک روز، سوددهی اندکی داشت. باز و بسته کردن این پوزیشنها را میتوان به دو شکل انجام داد. این دو روش شامل روش دستی و روش به کارگیری الگوریتم با الگوی از پیش تعیین شده هستند. بهتر است این استراتژی را برای آن دسته از جفت ارزها در فارکس استفاده کنید که از نقد شوندگی بیشتری برخوردار هستند. از آن جایی که این استراتژی کوتاه مدت است، اسپرد برد کمتر این جفت ارزها آنها را به خوبی با این سیاست هماهنگ میکند. استراتژی اسکالپ انواع مختلفی دارد که شما میتوانید از بین آنها سادهترین استراتژی اسکالپ را انتخاب کرده و از آن استفاده کنید. اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور استوکستیک، اسکالپ تریدینگ با استفاده از میانگین متحرک، اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور پارابولیک SAR و اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور RSI را میتوان از جمله سادهترین استراتژی اسکالپ دانست.
- مدت زمان معامله در استراتژی اسکالپ_ نوسان گیری کوتاه مدت
مدت زمان معامله در این استراتژی بین ۱ الی ۳۰ دقیقه است و حداقل سودآوری را برای شما به همراه خواهد داشت.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی اسکالپ_ نوسان گیر کوتاه مدت
یک مزیت بسیار مهم این استراتژی این است که تعداد معاملات بیشتری را نسبت به سایر معاملات در فارکس شامل میشود. البته نمیتوان از معایبی مانند نیاز به اختصاص مدت زمان طولانیتر، نیاز به مهارت بالا در تحلیل تکنیکال و نسبت ریسک به ریوارد ضعیف در رابطه با ان استراتژی غافل شد.
استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
در این استراتژی نظری، معاملهگران سعی میکنند که در کنار دریافت سود از بازارهای روندی، از بازارهای رنج هم سود دریافت کنند. ورود به معاملات در این بازار مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ با تعیین سقفها و کفهای قیمتی ممکن است.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
این استراتژی یکی از استراتژیهای میان مدت در فارکس است و شما میتوانید بین چند ساعت تا چند روز پوزیشنهای آن را باز نگه دارید. با این وجود بهتر است برای سوددهی بیشتر از روندهای طولانی مدت استفاده کنید.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
تعداد فرصتهای معاملهای شما در این استراتژی بیشتر است و با انجام این استراتژی شما نسبت ریسک به ریوارد متوسطی را متحمل میشوید؛ اما برای به کارگیری این استراتژی شما باید سرمایه گذاری زمانی بالایی انجام دهید و در زمینه تحلیل تکنیکال قدرتمند باشید.
استراتژی معامله انتقالی
در معامله انتقالی، شما باید یک ارز با نرخ بهره پایین را قرض کرده و آن را در یک ارز با نرخ بهره بالاتر سرمایه گذاری کنید تا به سوددهی مثبت برسید.
- مدت زمان معامله در استراتژی معامله انتقالی
این معاملات میتوانند بسته به شرایط، میان مدت یا طولانی مدت باشند.
- مزایا و معایب استراتژی معامله انتقالی
از مزایای این استراتژی میتوان به نیاز به اختصاص زمان کوتاهتر و نسبت ریسک به ریوارد متوسط اشاره کرد. از معایب این استراتژی میتوان به استفاده انحصاری آن در بازار فارکس و ایجاد فرصتهای معاملاتی کمتر اشاره کرد.
کتاب استراتژیهای معاملاتی فارکس
این کتاب یک کتاب عالی از رابرت ماینر است که میتواند به افراد مبتدی کمک کند تا صفر تا صد ورود به بازار فارکس و خروج از آن را بیاموزند. همچنین افرادی که در بازارهای معاملاتی فارکس موفق به کسب سود و موفقیت زیادی نشدهاند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند. شما با خواندن این کتاب موفق خواهید شد که روند بازار را پیشبینی کرده و بهترین زمان را برای ورود به معاملات و خروج از آنها پیدا کنید. حتی اگر شما یک معاملهگر حرفهای هستید، مطالعه این کتاب میتواند سرعت انجام معاملات شما را چندین برابر کند.
خلاصه مقاله و نتیجه گیری
در این مقاله در رابطه با استراتژی معاملاتی در بازار فارکس با شما صحبت کردیم و به شما گفتیم که یک بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چگونه انجام میشود. همچنین با سادهترین استراتژی فارکس آشنا شدیم. البته توجه داشته باشید که انتخاب یک استراتژی مناسب معاملاتی در فارکس کار راحتی نیست و علاوهبر کسب تجربه، مهارت و دانش کافی، شما به مشورت با یک فرد متخصص و انتخاب استراتژی متناسب با تیپ شخصیتی خود نیاز خواهید داشت.
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “آموزش سرمایه گذاری در فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
حمایت و مقاومت (Support and resistance)
مفاهیم حمایت و مقاومت از اساسی ترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند. این دو تعریف اساساً در هر بازار معاملاتی از جمله سهام، فارکس، طلا یا ارزهای رمزپایه اعمال می شوند و کاربرد های بسیاری دارند. اگرچه درک این مفاهیم ساده است، اما تسلط بر آنها ممکن است کمی پیچیده باشد. شناسایی این سطوح می تواند کاملا ذهنی باشد، در تغییر شرایط بازار متفاوت عمل می کنند و شما باید انواع مختلف آنها را درک کنید. اما مهمتر از همه، شما باید نمودارهای زیادی را مطالعه کنید تا با کسب تجربه کافی بتوانید این سطوح را تشخیص دهید و در معاملات خود آنها را در نظر بگیرید. این راهنما به شما کمک می کند تا شروع کنید.
حمایت و مقاومت چیست؟
در تعریف حمایت و مقاومت مفاهیم ساده ای هستند. زمانی که قیمت به سطحی می رسد که نمی تواند از آن عبور کند، با این سطح مانند نوعی مانع رفتار می کند. حال با توجه به اینکه قیمت در روند افزایشی به مانع برخورد می کند یا در روند کاهشی مفاهیم مقاومت و حمایت معنا پیدا می کند.
حمایت و مقاومت مناطقی از یک نمودار معاملاتی هستند که در طول یک بازه زمانی معین حرکت های نزولی یا صعودی را متوقف می کنند.
زمانی که قیمت دارایی در یک روند افزایشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که نمی تواند از آن عبور کند، مقاومت یا Resistance نامیده می شود. به همین ترتیب زمانی که قیمت دارایی در یک روند کاهشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که روند کاهشی را متوقف میکند حمایت یا Support نامیده می شود.
در مورد حمایت می توان گفت که قیمت “کف” پیدا می کند ، در حالی که در هنگام رسیدن به مقاومت ، قیمت “سقف” پیدا می کند. اساساً ، شما میتوانید حمایت را به عنوان منطقه تقاضا و مقاومت را به عنوان منطقه عرضه در نظر بگیرید.
اگرچه به طور تئوری، حمایت و مقاومت به عنوان خط نمایش داده می شود، اما موارد واقعی معمولاً آنقدر دقیق نیستند که بتوان آنها را به صورت یک خط نشان داد. توجه داشته باشید که بازارها توسط برخی از قوانین فیزیکی هدایت نمی شوند. به همین دلیل است که در نظر گرفتن مناطق حمایت و مقاومت به جای خطوط حمایت و مقاومت منطقی تر و مفیدتر است. می توانید این مناطق را محدوده ای در نمودار قیمت تصور کنید که احتمالاً باعث افزایش فعالیت معامله گران می شود.
در تصویر زیر می توانید یک نمونه از تشکیل سطح حمایتی را مشاهده کنید. توجه داشته باشید که قیمت به طور مداوم وارد منطقه ای می شود که فشار خرید دارایی در آن افزایش پیدا می کند و این باعث می شود قیمت نتواند پایین تر برود. در این محدوده حمایت تشکیل شده است زیرا منطقه چندین بار آزمایش شد و قیمت از آن پایین تر نرفت. از آنجا که خرس ها (فروشندگان) نتوانستند قیمت را پایین تر بیاورند، در نهایت نمودار قیمت دارایی جهش کرد. پس به طور بالقوه انتظار می رود پس از برخورد و تست چند باره سطح حمایت، دارایی روند صعودی بالقوه جدیدی را آغاز کند.
فرض بر این است که سطح حمایت سطح قیمتی است که در آن خریداران تمایل بیشتری به خرید دارایی دارند و فروشندگان برای فروش تردید دارند و در نتیجه تقاضا را بالاتر می برند و قیمت دارایی را نیز به همراه خود بالا می کشانند.
حال بیایید نمونه ای از سطح مقاومت را بررسی کنیم. همانطور که در تصویر زیر میبینید، قیمت در ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت. اما پس از هر تلاش برای آغاز یک روند صعودی ، نتوانست از منطقه مقاومت عبور کند. سطح مقاومت به این دلیل شکل می گیرد که گاوها (خریداران) نتوانستند کنترل بازار را بدست آورند و قیمت را بالاتر ببرند. در نهایت برخورد چندین باره به سطح مقاومت می تواند زمینه ساز حرکت نزولی باشد.
در سطوح مقاومت اغلب شاهد عرضه بیشتر و تقاضای کمتر هستیم که در نهایت قیمت را پایین می آورد.
معامله گران چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنند؟
تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار قیمت استفاده می کنند. همانطور که احتمالا با توجه به تعاریف بالا متوجه شده اید، اینها سطوحی هستند که احتمال تغییر یا توقف در روند اصلی وجود دارد.
روانشناسی بازار سهم بزرگی در شکل گیری و تشخیص سطوح حمایت و مقاومت دارد. معامله گران و سرمایه گذاران سطح قیمتی را که قبلاً منجر به افزایش علاقه و فعالیت معاملاتی شده است، به خاطر می آورند. از آنجا که ممکن است بسیاری از معامله گران در همان سطح مشغول خرید و فروش باشند، این مناطق معمولا نقدینگی بیشتری را به همراه دارند. این امر مناطق حمایت و مقاومت را برای ورود یا خروج معامله گران بزرگ یا نهنگ ها ایده آل می کند.
حمایت و مقاومت در هنگام مدیریت ریسک نیز مفاهیم کلیدی هستند. توانایی شناسایی مداوم و صحیح این مناطق می تواند فرصت های معاملاتی مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ مطلوبی را ایجاد کند. به طور معمول، اگر قیمت به ناحیه حمایت یا مقاومت برسد، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد، یا از منطقه دور می شود و یا از آن عبور می کند و در مسیر روند ادامه می یابد تا به منطقه حمایت یا مقاومت بعدی برسد.
ورود به یک موقعیت معاملاتی در نزدیکی سطح حمایت و یا مقاومت می تواند استراتژی مفیدی باشد. عمدتا نقاط نزدیک این سطوح جایی است که تریدر ها معمولاً یک سفارش توقف ضرر یا استاپ لاس را قرار می دهند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که این سطوح چگونه ممکن است به یکدیگر تبدیل شوند. به عنوان یک قاعده کلی ، یک منطقه حمایتی شکسته شده ممکن است به یک منطقه مقاومت تبدیل شود. برعکس ، اگر ناحیه ای از مقاومت شکسته شود، بعداً، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.
برای مثال در تصویر زیر ناحیه حمایت پس از شکسته شدن به مقاومت تبدیل شده است.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود ، قدرت یک ناحیه حمایت و یا مقاومت است. به طور معمول ، هرچه دفعات کاهش قیمت و آزمایش مجدد یک منطقه حمایتی، بیشتر باشد احتمال شکسته شدن به سمت نزولی بیشتر است. به همین ترتیب، هرچقدر قیمت افزایش یابد و یک منطقه مقاومتی بیشتر آزمایش شود، احتمال شکستن روند صعودی بیشتر است.
چگونه از حمایت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
ورود به موقعیت لانگ: یک معامله گر ارزهای دیجیتال می تواند موقعیتی لانگ (خرد) را درست بالاتر از سطح پشتیبانی قرار دهد. ترفند این است که ارز دیجیتال مورد نظر را به محض اینکه قیمت از سطح حمایت خارج شد، خریداری کنید و منتظر آغاز روند صعودی بمانید.
سفارشات استاپ لاس: در هنگام ثبت سفارش خرید ، یک معامله گر می تواند یک سفارش استاپ لاس را درست زیر سطح حمایت قرار دهد تا در صورت وقوع روند نزولی ضرر را محدود کند.
در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم پشتیبانی آورده شده است :
- سطوح پشتیبانی و مقاومت را با استفاده از یکی از روشهای گفته شده در ادامه این مطلب مشخص کنید.
- سفارش خرید را دقیقاً بالاتر از سطح حمایت قرار دهید. در حالت ایده آل ، معامله گر باید منتظر بماند تا قیمت از خط حمایت عقب نشینی کند.
- یک دستور استاپ لاس درست زیر سطح پشتیبانی قرار دهید تا احتمال ضرر محدود شود.
- سفارش حد سود (Take-profit) را دقیقاً زیر سطح مقاومت قرار دهید. ایده سفارش حد سود ، فروش خودکار دارایی پس از رسیدن به قیمت مورد نظر است.
نکته. توصیه می شود که که از منطقه حمایت به جای خط حمایت استفاده کنید. برای این منظور می توانید دو خط حمایت موازی رسم کنید.
چگونه از مقاومت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
ورود به موقعیت شورت: سطح مقاومت می تواند به یک تریدر کمک کند تا زمان مناسب فروش یا شورت را تشخیص دهد. معامله گر می تواند دقیقاً زیر سطح مقاومت وارد موقعیت شورت شود ، و منتظر باشد تا قیمت پایین بیاید.
خروج از موقعیت های لانگ: برای تریدر هایی که موقعیت های لانگ دارند، اگر یک دارایی رمزنگاری پس از چندین بار تلاش نتواند سطح مقاومت را بشکند ، این نشان دهنده بسته شدن موقعیت های لانگ است.
سیو سود: برای معاملات روزانه ارزهای دیجیتال، سطح مقاومت به معامله گران کمک می کند تا در لحظه مناسب سود خود را سیو کنند. معامله گران می توانند برای فروش نزدیک به سطح مقاومت ، دستور فروش ایجاد کنند.
در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم مقاومت آورده شده است:
- سفارش توقف فروش (stop-sell) را دقیقاً در زیر خط مقاومت قرار دهید.
- برای جلوگیری از ضرر بیش از حد در صورت وقوع روند صعودی ، سفارش توقف خرید (stop-buy) را دقیقاً بالای خط مقاومت قرار دهید.
- پس از رسیدن دارایی به ناحیه پایین مقاومت، یک سفارش خرید ثبت کنید.
توجه داشته باشید که راهنمای استراتژی های گفته شده به عنوان مثالی از چگونگی کار با این شاخص ها می باشد و هر معامله گری باید از استراتژی متناسب با شرایط و دانش خودش استفاده کند.
حمایت و مقاومت روانی یعنی چه؟
یکی از انواع حمایت و مقاومت که بد نیست درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید، حمایت و مقاومت روانی است. این مناطق لزوماً با هیچ الگوی تکنیکالی ارتباط ندارند.
این پدیده طی سالهای گذشته به خوبی شناخته شده است. برخی از معامله گران ممکن است تلاش کنند تا مناطق حمایت یا مقاومت روانی را تعیین کنند. این به معنای قرار دادن سفارشات درست در بالا یا پایین یک منطقه حمایت یا مقاومت پیش بینی شده است.
نگاهی به مثال بالا بیندازید. با نزدیک شدن DXY به 100 ، برخی از معامله گران برای اطمینان از انجام شدن سفارشات ، سفارشات فروش را دقیقاً زیر آن سطح قرار می دهند. از آنجا که بسیاری از معامله گران باور دارند که روند در 100 تغییر می کند و قبل از این سطح سفارشات فروش خود را پایه گذاری میکنند، بازار هرگز به آن نمی رسد و قبل از آن معکوس می شود.
روش های تشخیص مناطق حمایت و مقاومت
چندین روش برای تشخیص این مناطق کلیدی در نمودار قیمت یک دارایی وجود دارد که در ادامه هر یک از آنها را بررسی کرده ایم.
خط روند
یکی از روش های متداول برای یافتن شاخص های حمایت و مقاومت ، تجزیه و تحلیل سقف ها (highs) و کف ها (Lows) در دوره های زمانی خاص است.
سقف ها نشان می دهند که حداکثر سطحی که قیمت در هنگام افزایش به آن می رسد کدام است. در حالی که کف ها نشان دهنده پایین ترین قیمتی هستند که طی روند نزولی ثبت می شود.
اگر برای یک دارایی خاص سقف ها را به یکدیگر و کف ها را به یکدیگر متصل کنید می توانید خط روند را به دست بیاورید و در واقع از الگوهای نمودار و روند قیمت به نفع خود استفاده کنید و مناطق حمایت و مقاومت را که با خطوط روند هم راستا می شوند ، شناسایی کنید.
برای درک بهتر به تصویر زیر نگاهی بیاندازید:
اندیکاتور میانگین متحرک
بسیاری از اندیکاتور ها ممکن است حمایت یا مقاومت در هنگام تعامل با قیمت را ایجاد کنند. یکی از ساده ترین نمونه های این اندیکاتور ها میانگین متحرک است. از آنجا که میانگین متحرک به عنوان پشتیبانی یا مقاومت در برابر قیمت عمل میکند، بسیاری از معامله گران از آن به عنوان شاخصی برای تشخیص سلامت کلی بازار استفاده می کنند. هنگامی که می خواهید معکوس روند یا نقاط محوری را تشخیص دهید ، میانگین های متحرک بسیار مفید هستند.
بسته به انواع شاخص های میانگین متحرک، معامله گران از آنها برای یافتن سطح پشتیبانی و مقاومت طولانی مدت یا کوتاه مدت استفاده می کنند. این شامل میانگین متحرک 10 روزه ، 20 روزه ، 50 روزه ، 100 روزه ، 200 روزه است.
در حالت ایده آل، میانگین های متحرک کوتاه تر (10 ، 20 ، 50) برای معامله گرانی که به دنبال سود سریع هستند مناسب است، در حالی که میانگین متحرک طولانی تر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب است.
تصویر زیر میانگین متحرک 200 روزه را نشان می دهد که به عنوان سطح حمایتی قیمت بیت کوین عمل می کند.
سطوح فیبوناچی
سطوح مشخص شده توسط ابزار اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) نیز می توانند به عنوان حمایت و مقاومت عمل کنند. به عنوان مثال در تصویر زیر می توانید مشاهده کنید، سطح 61.8٪ فیبوناچی چندین بار به عنوان حمایت عمل کرده است، در حالی که سطح 23.6٪ در برابر قیمت مقاومت می کند.
مزایای استفاده از حمایت و مقاومت
تشخیص صحیح و استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی می تواند مزایای قابل توجهی را برای تریدر ها و سرمایه گذاران به ارمغان بیاورد که در ادامه اشاره مختصری به هریک از این مزایا شده است.
✔️ کمک استراتژی معاملاتی بهتر: بازار معاملات ارزهای دیجیتال به بی ثباتی مشهور هستند. سرمایه گذاران مبتدی ممکن است در صورت ورود به بازار بدون رویکرد استراتژیک متحمل خسارات قابل توجهی شوند. استفاده از این سطوح به معامله گران اجازه می دهد تا یک طرح یا استراتژی معاملاتی برای واکنش متقابل در برابر نوسانات بازار برای سود بیشتر برای خود تعیین کنند و منطقی ترین تصمیمات را بر اساس تغییرات و رویداد های بازار بگیرند.
✔️ شناسایی روند های بازار: توانایی شناسایی روندهای بازار برای هر تریدر در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم و حیاتی است. سطح پشتیبانی و مقاومت برخی از بینش ها را در مورد روند مداوم بازار ارائه می دهد. برای معامله گرانی که در معاملات آتی ارزهای دیجیتال شرکت می کنند، ورود در زمان مناسب و با استفاده از این سطوح می تواند به معنای پتانسیل سود قابل توجه باشد.
✔️ تشخیص نقاط بحرانی ورود و خروج: تریدر ها از شاخص های حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط ورود و خروج از پوزیشن های معاملاتی استفاده می کنند. این سطوح به معامله گران کمک می کند فرصت های ورود و خروج به یک پوزیشن معاملاتی را شناسایی کنند.
✔️ مدیریت ریسک: این سطوح می توانند به عنوان ابزارهای قوی مدیریت ریسک عمل کنند. به عنوان مثال ، یک معامله گر با موقعیت لانگ (خرید) می تواند استاپ لاس یا حد ضرر را دقیقاً زیر سطح حمایت قرار دهد. این به معامله گر کمک می کند از ضررهای قابل توجه در روند نزولی جلوگیری کند. به همین ترتیب یک معامله گر با موقعیت شورت (فروش) می تواند حد ضرر را نزدیک به سطح مقاومت قرار دهد.
ریسک ها
دو ریسک عمده درباره استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی وجود دارد که عبارتند از:
✖️ برک اوت های اشتباه: کاملاً معمول است که قیمت دارایی کمی بالاتر از مقاومت یا زیر سطح حمایت هم برود تا بعداً به این سطوح برگردد. این می تواند برای معامله گران تازه کار سردرگمی ایجاد کند. علاوه بر این، اگر یک معامله گر استاپ لاس را دقیقاً زیر پشتیبانی قرار دهد، شکست های کاذب می تواند باعث ایجاد ضررهای قابل توجهی شود. به همین دلیل تریدرهای تازه کار هنگام مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ استفاده از این شاخص ها برای معامله باید محتاط باشند.
✖️ چالش های یافتن حمایت و مقاومت: شناسایی سطح حمایت و مقاومت یک روند پیچیده است. برای یک مبتدی ممکن است تعیین دقت در سطح مطلوب دشوار باشد. از سوی دیگر ترید با شاخص های نادرست می تواند به سرعت به زیان قابل توجهی تبدیل شود یا بدتر از آن، موجب لیکوئید شدن دارایی شود.
سخن پایانی
صرف نظر از اینکه چه نوع معامله گری هستید، حمایت و مقاومت مفاهیم اساسی برای درک بازار و تصمیم گیری معاملاتی هنگام تحلیل تکنیکال است. حمایت به عنوان کف قیمت عمل می کند، در حالی که مقاومت به عنوان سقف عمل می کند. روش های مختلفی برای تشخیص حمایت و مقاومت می تواند وجود داشته باشد ، که برخی از آنها بر اساس تعامل قیمت و برخی از آنها بر اساس اندیکاتور های تکنیکال عمل می کنند. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که هیچ قانون صد درصدی برای تشخیص این مناطق وجود ندارد. قابل اعتمادترین مناطق پشتیبانی و مقاومت مناطقی هستند که توسط چندین استراتژی تایید می شوند.
استراتژی اسکالپ تریدینگ چیست؟ آموزش نوسان گیری در ترید
اسکالپ تریدینگ – Scalp Trading یکی از انواع استراتژی های معاملاتی در ترید ارزهای دیجیتال است. در این مطلب بهترین اندیکاتور و روش اسکالپینگ را آموزش میدهیم.
ترید یکی از روشهای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال است و راههای مختلفی برای معامله رمز ارزها وجود دارد. یکی از روشهای معاملاتی پرریسک در بازار ارزهای مجازی، اسکالپ تریدینگ – Scalp Trading یا همان نوسان گیری است.با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای تریدرها موفق، آشنایی کامل با انواع استراتژی های معاملاتی است، بر آن شدیم تا در این مقاله، به آموزش انواع استراتژی ها و بهترین اندیکاتورهای اسکالپ – Scalp در ترید ارزهای دیجیتال بپردازیم. اگر شما نیز علاقهمند به این موضوع هستید، در ادامه با ما همراه باشید.
اسکالپ تریدینگ – Scalp Trading چیست؟
با اینکه هدف تریدرها از تکنیک سوئینگ تریدینگ – Swing Trading کسب سود در بازه زمانی چند روز تا چند هفته است، اما هدف تریدرهای اسکالپ یا نوسان گیر، سود کردن هر چند جزیی در بازه زمانی چند دقیقه تا چند ساعت است.
در این روش، تریدر به صورت مداوم تغییرات و نوسانات ارزهای دیجیتال را دنبال میکند و با خرید و فروشهای پر تعداد در مدت زمان کوتاه، به دنبال کسب سود است. از آن جایی که سود به مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟ دست آمده در هر معامله کم است، تریدرها با افزایش تعداد معاملات، سود نهایی خود را افزایش میدهند.
مزایا و معایب استراتژی معاملاتی اسکالپ
استراتژی اسکالپ از جمله استراتژیهایی است که میتواند سود بالایی را با خود به همراه داشته باشد و احتمال ضرر را در بازار ارزهای دیجیتال به حداقل برساند. از دیگر مزایای این روش معاملاتی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اسکالپینگ یک فرصت مناسب برای افرادی است که تمایلی به نگهداری بلند مدت داراییها ندارند.
- معاملهگران مبتدی میتوانند پس از کسب دانش لازم در مورد استراتژی اسکالپ و نوسان گیری، برای افزایش مهارت و بدست آوردن سودهای کوچک، اسکالپینگ را انتخاب کنند.
- به دلیل کوتاه بودن زمان معاملات، تریدر با ریسک کمتری مواجه است.
اما مانند هر شیوه معاملاتی دیگر، معاملات Scalp نیز با برخی معایب همراه هستند، که معاملهگران باید به آنها نیز توجه داشته باشند. برخی از معایب ترید به روش اسکالپ به شرح زیر است:
- افرادی که مهارت ریاضی بالا و سرعت عمل مناسب ندارند، در صورت معامله به روش اسکالپینگ ممکن است با شکست مواجه شوند.
- استفاده از استراتژی اسکالپ برای انجام معاملات با استرس همراه است.
- تریدر باید به صورت لحظه به لحظه قیمتها را دنبال کند.
ویژگی اسکالپرها – Scalper
به معاملهگرانی که با استفاده از استراتژی اسکالپ ترید میکنند، اسکالپر گفته میشود. یک اسکالپر نه تنها باید از مهارت و دانش کافی برخوردار باشد، بلکه باید زمان کافی برای ارزیابی و بررسی تغییرات بازار ارزهای دیجیتال نیز داشته باشد. به همین خاطر، این شیوه معاملاتی برای همه مناسب نیست وتنها به کسانی توصیه میشود که:
- علاقهمند به هیجان هستند.
- توانایی تصمیم گیری سریع را در لحظات حساس دارند.
- میتوانند زمان زیادی را پشت مانیتور برای بررسی نمودارها بگذرانند.
همچنین توجه به این نکته بسیار مهم است که تریدرها برای کسب مهارت کافی در معاملهگری به روش اسکالپینگ، نیازمند زمان هستند. بنابراین بهتر است افراد مبتدی در ابتدا از Scalping تنها برای افزایش سرمایههای خرد استفاده کنند.
ساده ترین استراتژی های اسکالپ در ارزهای دیجیتال
استراتژی اسکالپ در ارزهای دیجیتال مبتنی بر تحلیل تکنیکال است. یک اسکالپر باید بتواند از نوسانات جزیی بازار استفاده کند. هدف در این روش این است که فرد نوسان گیر، به هیچ وجه درگیر یک سرمایهگذاری نشود و صرفا از مزایای افزایش حجم معاملات استفاده کرده و با یک سود کم، از آن خارج شود.
بسیاری از اسکالپرهای ارزهای دیجیتا،ل از نمودار پنج ثانیهای در معاملات خود استفاده میکنند، تا تغییرات موجود را تا حد ممکن به صورت لحظه به لحظه بررسی نمایند. یک فرد نوسان گیر فعال، ممکن است در طول روز حدود 100 ترید انجام دهند.
برای مثال، یک اسکالپر، ارز دیجیتال ریپل را در قیمت 30 دلار خریداری میکند و بعد از گذشت چند دقیقه و یا چند ساعت، آن را در قیمت 35 دلار میفروشد. سپس با پایین آمدن قیمت، دوباره آن را در قیمت 32 دلار خریداری کرده و در 34 دلار به فروش میرساند. بهترین راه برای مصون ماندن از ضررهای سنگین در استراتژی اسکالپینگ، نزدیک نگه داشتن حد ضرر – Stop Loss، نسبت به قیمت خریداری شده است.
معاملات متعدد – High-Frequency Trading
نوع دیگری از روش اسکالپ تریدینگ که شرکتهای بزرگ در اغلب موارد از آن استفاده میکنند، معاملات متعدد است. روش تحلیل در معاملات متعدد، مبتنی بر الگوریتمهای هوش مصنوعی است. یکی از مهمترین مزایای بکارگیری این رباتها جهت تحلیل بازار، سرعت بسیار زیاد اجرای آنها است.
خرید و فروش بیت کوین با استفاده از استراتژی اسکالپ
با اینکه بیت کوین نوسانات شدیدی را در طول این چند سال اخیر تجربه کرده، اما بیشتر فعالان بازارهای ارزهای دیجیتال، BTC را به عنوان یک ارز با ثبات میشناسند، چراکه نوسانات بیت کوین در مقایسه با سایر آلت کوینهای موجود در بازار، بسیار کمتر است.
به همین دلیل میزان سودی که از خرید و فروش بیت کوین به روش معاملاتی اسکالپ و نوسان گیری بدست میآید، در بیشتر موارد کم است. اما با توجه به اینکه ارز دیجیتال بیت کوین نوسانات غیرقابل پیش بینی مانند سایر آلت کوینها ندارد، میزان سود حاصله از این روش قابل اطمینانتر است.
آیا استراتژی معاملاتی اسکالپ سود آور است؟
اسکالپینگ یک استراتژی تجاری بسیار سود آور است که موفقیت در آن، به میزان مهارت تریدر بستگی دارد. معاملهگری که تصمیم به استفاده از استراتژی اسکالپ در معاملات خود میگیرد، باید در مورد فاکتورهای موثر بازار ارزهای دیجیتال آگاهی کامل داشته و از تجربه کافی در تحلیل اخبار و آمارهای گذشته برخوردار باشد.
از طرف دیگر، اسکالپرها باید توانایی پذیرش زیان در معاملات را هم داشته و برای خروج خود از بازار، یک برنامه مشخص داشته باشند. متاسفانه برخی افراد، زمانی که معامله وارد محدوده زیاندهی میشود، تحت تاثیر احساسات قرار گرفته و نمیتوانند خود را برای خروج از بازار متقاعد کنند. همین امر باعث میشود که تریدر متحمل ضررهای مالی سنگینی شود.
بهترین اندیکاتور استراتژی اسکالپ در ارزهای دیجیتال
اندیکاتورها، اصلیترین ابزار تحلیل تکنیکال هستند، که همواره مورد توجه تحلیلگران بازار ارزهای دیجیتال قرار گرفتهاند. اندیکاتورها در واقع نمودارهای کمکی هستند که با کمک توابع ریاضی ترسیم میشوند. هدف استفاده از اندیکاتورها تصمیمگیری بهتر و تشخیص فرصتهای معاملاتی مناسب است. بعضی از بهترین اندیکاتورهای اسکالپ برای کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال عبارتند از:
شاخص قدرت نسبی – RSI
یکی از اندیکاتورهای پرطرفدار در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور RSI است. شاخص قدرت نسبی یک شاخص نسبتا آسان برای مبتدیان است، که میتواند به این افراد در شناسایی نقاط ورود و خروج کمک کند. اگر RSI بالای 70 باشد، عموما به این معنی است که دارایی مورد نظر بیش از حد خریداری شده، یعنی در منطقه اشباع خرید قرار دارد (Overbought) و قیمت آن به احتمال زیاد با کاهش همراه خواهد بود. اما زمانی که مثلا RSI زیر 30 باشد، یعنی این که دارایی مورد نظر بیش از حد فروخته شده است (منطقه اشباع فروش – Oversold) و احتمال افزایش قیمت آن زیاد است، بنابراین زمان مناسبی برای خرید است.
حمایت و مقاومت – Support and Resistance
سطوح حمایت و مقاومت، ارائه دهنده نقاط اتصال بسیار کلیدی هستند که در تحلیل تکنیکال، اهمیت بسیار بالایی دارند. سطح حمایت، از اتصال نقاط مینیمم بدست میآید. سطوح حمایت برای خریداران اهمیت فراوانی دارند، چراکه در این سطوح، میزان تقاضا بر میزان عرضه غلبه میکند و نتیجه این فزونی، افزایش قیمت است.
اما سطح مقاومت، از اتصال نقاط ماکزیمم بدست میآید. زمانی که قیمت به سطوح مقاومت میرسد، میزان عرضه بر تقاضا افزایش پیدا کرده و در نتیجه، قیمت کاهش مییابد.
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج – Moving Average
یکی از اندیکاتورهای بسیار مهمی که پایه بسیاری از ابزارهای معاملاتی را تشکیل میدهد، شاخص میانگین متحرک است. این اندیکاتور از قیمت به عنوان داده استفاده میکند، تا اطلاعات آماری کاربردی را در اختیار تریدرها قرار دهد. این شاخص، بر اساس دوره زمانی تعریف شده، میانگینی از قیمتهای گذشته ارز دیجیتال مورد نظر را محاسبه میکند.
SMA = میانگین متحرک ساده. EMA = میانگین متحرک نمایی
تکنیکهای مهم در استراتژی معاملاتی اسکالپ
اسکالپ در بازار ارزهای دیجیتال به عنوان سریعترین روش معاملاتی برای کسب سود شناخته میشود. اما معاملهگرانی که به این روش ترید میکنند، باید با تکنیکهای مهم در اسکالپ و نوسان گیری آشنا باشند. برخی از این تکنیکها عبارتند از:
- برای ترید، ارزهای دیجیتال نقد شونده و لیکوئید را انتخاب کنند.
- افراد مبتدی بهتر است در ابتدا تمام تمرکز خود را بر روی ترید تنها یک ارز دیجیتال قرار دهند (ترید چندین ارز دیجیتال به صورت همزمان به طور چشمگیری احتمال شکست را افزایش میدهد).
- هر چه میزان نوسان یک ارز دیجیتال بیشتر باشد، آن رم ارز برای معاملات مناسبتر است. (البته توجه به این نکته ضروری است که ارزهای با نوسان شدید نیز میتوانند خطرناک باشند و باید در مورد آنها با احتیاط عمل کرد).
- همواره یک استراتژی خروج از معامله داشته باشند.
- از اندیکاتورهای تکنیکال مناسب استفاده کنند.
- با تمام سرمایه خود ترید نکنند.
شبیه ساز رایگان اسکالپ تریدینگ
برنامههای زیادی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان بدون هیچ گونه ریسکی، خرید و فروش ارزهای دیجیتال با استفاده از روش اسکالپ را تجربه کرد. بیتس گپ (Bitsgap) یکی از سیستمهای شبیه ساز معاملات اسکالپینگ با پول مجازی است. استفاده از این شبیهساز به افراد مبتدی که به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال شدهاند، به شدت توصیه میشود.
تفاوت اسکالپینگ با ترید روزانه – Day Trading
معاملات روزانه به خرید و فروش ارزهای دیجیتال در یک روز معاملاتی گفته میشود. Scalping را میتوان به عنوان زیر شاخه مجموعه معاملات روزانه در نظر گرفت، با این تفاوت که معاملات اسکالپینگ، گاهی اوقات ممکن است در بازه زمانی کمتر از دقیقه نیز بسته شوند.
جمع بندی
در این مقاله به معرفی استراتژی معاملاتی اسکالپ یا همان نوسان گیری پرداختیم. اسکالپینگ به عنوان یکی از استراتژیهای بسیار موثر در بازار ارزهای دیجیتال شناخته میشود. با این حال بهتر است معاملهگرانی به سراغ این روش بروند، که از مهارت و تجربه کافی برخوردار باشند. از نظر شما بهترین روش معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟ آیا اسکالپ تریدینگ یک روش معاملاتی مناسب برای افراد مبتدی است؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.