از تجارت چقدر سود خواهید برد؟

تولید؛ درگیر ابَرچالش انرژی
مدیر انرژی و سیالات شرکت فولاد مبارکه ابرچالش تولید در شرایط کنونی را کمبود انرژی عنوان کرد و گفت: اکنون مهمترین موضوع در سطح کشور، هدررفت انرژی است و شدت مصرف انرژی در کشور بالاست و اگر بتوان مصرف انرژی را بهینهسازی کرد، بهطور قطع کمکرسان خواهد بود و با مدیریت صحیح مصرف میتوان بخش زیادی از مشکلات را حل کرد.
به گزارش خبرگزاری موج، کمتر کسی ماجرای خاموشیهای گسترده با برنامه و بدون برنامه سال ۱۴۰۰ را از یاد برده است؛ بهخصوص اینکه در جریان این خاموشیها، هم بخش خانگی و کشاورزی با قطعی برق مواجه شدند و هم چراغ بسیاری از کارخانهها و واحدهای تولیدی و صنعتی خاموش شد. تولید دچار مشکل شد و بسیاری از کارگران بیکار شدند.
شیفتهای کاری از بین رفتند و خاموشی بسیاری از خطوط تولیدی را فراگرفت و حالا در اولین سال از قرن جدید، روز از نو و روزی از نو. بسیاری از واحدهای تولیدی نگران سرنوشتی هستند که عدم سرمایهگذاری در صنعت برق کشور در سالهای گذشته برای آنها رقم زده و نهتنها فرصت تولید و توسعه را از آنها گرفته، بلکه ارزآوری آنها را نیز تحت تأثیر قرار داده و از اشتغال آنها کاسته است.
تهدید کمبود برق و انرژی گاز جدی است
مدیر انرژی و سیالات شرکت فولاد مبارکه در مورد محدودیتهای تأمین انرژی برق گفت: امسال نیز تهدید کمبود برق و انرژی گاز کماکان جدی است؛ با این تفاوت که در سال گذشته، بیبرنامگی و عدم اعلام برنامه دقیق برای خاموشیها یکی از مشکلات از تجارت چقدر سود خواهید برد؟ جدی صنعت فولاد کشور و ازجمله فولاد مبارکه به شمار میرفت و به صنعت ضربه وارد کرد.
به گفته امیر طباطباییان، امسال در زمینه یادشده هنوز محدودیتی اعمال نشده است، هرچند زمزمههایی به گوش میرسد که با ارائه برنامه به کارخانههای فولادی و صنایع پرمصرف کشور بتوانند همزمان با اوج مصرف برق، برنامههای کاهش تولید ازجمله رفتن برخی از خطوط تولیدی به اورهال و تعمیرات اساسی را اجرا کنند.
وی تصریح کرد: البته دمای پایین هوا در اردیبهشت ۱۴۰۱ و بارشهای سال پیش به دیرتر شروع شدن محدودیتهای برق کمک کرده است. ازاینرو تصور ما این است که دولت محدودیتها و خاموشیهای برق را دیرتر اعلام کند، هرچند بهطور قطع محدودیت تأمین برق وجود خواهد داشت و ما را دچار مشکل خواهد کرد.
وی با اشاره به راهکارهای پیشبینیشده برای مواجهه با کمبود برق در سال ۱۴۰۱ خاطرنشان کرد: هماکنون در حال احداث نیروگاههای حرارتی و تجدیدپذیر هستیم، ولی هیچیک به نتیجه اصلی که تولید انرژی الکتریکی باشد، نرسیده است. برنامه ما آن است که نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی سیکل ترکیبی با راندمان بالا در فولاد مبارکه را قبل از شروع محدودیتهای سال ۱۴۰۲ به مدار تولید بیاوریم که در حال حاضر عمده تجهیزات اصلی توسط شرکت مپنا ساخته شده و عملیات اجرایی پروژه در حال انجام و با سرعت خوبی در حال پیشرفت است.
طباطباییان خاطرنشان کرد: در حوزه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر (انرژی خورشیدی و بادی) نیز اقداماتی برنامهریزی شده که بتوانیم از این محل نیز بخشی از انرژی خود را تأمین کنیم. ازجمله احداث اولین نیروگاههای خورشیدی روی سطح آب به ظرفیت ۳۵ مگاوات را در برنامه داریم که هماکنون در حال شناسایی پیمانکار هستیم و بخشی از انرژی تولیدی آن برای پیک سال آینده به بهرهبرداری خواهد رسید. نیروگاه خورشیدی ۵۴۰ مگاواتی در مرحله اخذ مجوزهای لازم، اختصاص زمین و تعیین پیمانکار است و بزرگترین نیروگاه خورشیدی کشور به شمار میرود. نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی بادی نیز در منطقه میل نادر استان سیستان و بلوچستان در مرحله اختصاص زمین و اخذ مجوزهای لازم است و ساختگاه دیگر نیروگاه بادی به ظرفیت ۱۰۰ مگاوات هم در استان خراسان رضوی و شهرستان خواف در حال بررسی و مطالعه است تا بتوان با راهاندازی این نیروگاهها بخشی از انرژی موردنیاز هلدینگ فولاد مبارکه را تأمین کرد.
به گفته وی، مجموعه اقدامات یادشده از سوی فولاد مبارکه طراحی شده تا بهمرور زمان ظرفیتهای بیشتر برق را به مدار بهرهبرداری وارد کند و برای تأمین انرژی برق موردنیاز خود از آنها بهره بگیرد. پروژههای دیگری نیز در قالب بهینهسازی انرژی یا استفاده از ظرفیتهای بهبود مصرف برق پیشبینی شده است.
تأثیر شرکتهای دانشبنیان در تأمین انرژی
مدیر انرژی و سیالات شرکت فولاد مبارکه تأکید کرد: نیروگاههای یادشده با سرمایهگذاری فولاد مبارکه ایجاد میشود و مصرف آن برای کل هلدینگ فولاد مبارکه است. فولاد مبارکه یک ساختگاه دارد که در شهرستان مبارکه اصفهان است و فولاد سنگان و فولاد هرمزگان یا مجتمع فولاد سبا و دیگر شرکتهای تابعه که مصرفکننده برق هستند نیز از برق تولیدی آنها استفاده خواهند کرد.
وی در مورد برنامههای فولاد مبارکه برای تأمین گاز افزود: مشکل گاز متفاوت با صنعت برق است و راهحلهای متفاوتی نیز دارد. در این راستا تفاهمنامهای میان شرکت ملی گاز و شرکت فولاد مبارکه به امضا رسیده تا بتوانیم با استفاده از توانمندی شرکتهای دانشبنیان، پروژه ذخیرهسازی گاز طبیعی را شروع کنیم و همانطور که در دنیا به این روش ذخیرهسازی الانجی صورت میگیرد و از آن در فصول سرد سال استفاده میکنند، ما هم بتوانیم در فصول سرد از گاز الانجی بهره ببریم و در زمانهایی که نیاز است، بخشی از نیازهای خود را تأمین کنیم.
طباطباییان در مورد تأثیر شرکتهای دانشبنیان در زمینه تأمین انرژی تصریح کرد: در این میان شرکتهای دانشبنیان میتوانند نقشهای جدی ایفا کنند. یکی از برنامههای دیگر فولاد مبارکه، سرمایهگذاری در توسعه میادین جدید گازی است که برای آن هم فولاد مبارکه بهعنوان یک سرمایهگذار اعلام آمادگی کرده تا از طرحهای زودبازده وزارت نفت برای مشارکت بهره بگیرد و بخشی از نیاز خود را در فصول سرد سال تأمین کند.
به گفته وی، یکی از پیشنهادهای دیگر فولاد مبارکه به شرکت گاز استان جایگزینی بخاریهای کمراندمان با راندمان بالا است؛ چراکه تقریبا ۶۰ تا ۷۰ درصد گاز مصرفی کشور در فصول سرد سال در بخش خانگی رخ میدهد و اگر مصرف در بخش خانگی کنترل نشود، بهطور حتم ظرف چند سال آتی، وضع بدتر خواهد شد و محدودیتها و کمبودها به بخش خانگی نیز سرایت خواهد کرد؛ بهخصوص اینکه مصرف گاز در صنایع بسیار محدود است و صنعت فولاد ۵ تا ۶ درصد گاز کشور را مصرف میکند و در مقابل سهم ۷۰ درصدی بخش خانگی و تجاری سهمی ندارد. به هر صورت، اگر این مشکلات حل نشود، ظرف سالهای آتی در تأمین نیازهای گاز خانوارها در بخش خانگی نیز با مشکل مواجه خواهیم شد.
مدیر انرژی و سیالات شرکت فولاد مبارکه تأکید کرد: یک پکیج به شرکت گاز ارائه کردیم که با تعویض و جایگزینی رایگان بخاریهای راندمان پایین بتوانیم از محل صرفهجویی انجامشده، بخشی از محدودیتهای گاز خود را در فصول سرد سال برطرف کنیم.
وی افزود: چنانچه به هر دلیلی ازجمله نبود انرژی برق و گاز یا مواد اولیه، تولید انجام نشود، نهتنها نمیتوانیم تولید کنیم و عدمالنفع تولید برای ما پیش خواهد آمد، بلکه سرمایهگذاری ما و تمام زنجیره تولید کشور که از محصولات ما بهعنوان خوراک واحدهای خود استفاده میکنند غیرقابل استفاده خواهد بود و این به نفع کشور و فولاد مبارکه است که این سرمایه ملی یعنی گاز طبیعی به هدر نرود.
طباطباییان درمورد نقش دولت برای تأمین برق صنایع تصریح کرد: در واقع تأمین زیرساخت بهنوعی وظایف وزارت نیرو و نفت است که در حوزه تأمین برق و گاز پایدار گام بردارد، اما اکنون با توجه به شرایطی که به وجود آمده، وزارت صمت به کمک وزارت نیرو آمده و اگر مورد توجه قرار بگیرد و روی آن تمرکز شود، این اقدام گامی برای کمک به وزارت نیرو خواهد بود.
وی تأکید کرد: البته فولاد مبارکه اقدامات مربوط به بهینهسازی را دنبال میکند و چشم امیدش به اقدامات دولتی نیست. این شرکت پروژههایی را دنبال میکند که بهینهسازی مصرف برق و گاز را بهدنبال دارد و آخرین آن، پروژه بازیافت حرارت از دودکش نیروگاه گازی فولاد مبارکه بود که سال ۹۷ به بهرهبرداری رسید و روزانه ۱۲ میلیون مترمکعب مصرف گاز شرکت را کم کرد و راندمان نیروگاه ۶ درصد رشد داشت. از این دست پروژهها در دست انجام است تا بتوان موضوع استفاده از برق و گاز را بهینه کرد.
بهینهسازی مصرف انرژی نیازمند مشوقهای قانونی
مدیر انرژی و سیالات شرکت فولاد مبارکه خاطرنشان کرد: از سوی دیگر بازار بهینهسازی مصرف انرژی نیز لازم است که از از تجارت چقدر سود خواهید برد؟ سوی دولت و سازمانهای مربوطه راهاندازی شود تا مشوقی برای تمامی صنایعی باشد که در حوزه بهینهسازی انرژی سرمایهگذاری میکنند. در اصل ما راهکار را میدانیم ولی هیچ مشوقی برای سرمایهگذاران در حوزه بهینهسازی انرژی ایجاد نکردهایم و بهتر است با مشوقهای عملی بهینهسازی را عملیاتی کنیم. در واقع اگر با بهینهسازی منفعتی به سرمایهگذار نرسد، کسی دنبال این کار نخواهد رفت.
وی از تجارت چقدر سود خواهید برد؟ درمورد اینکه چقدر از ظرفیتهای تولیدی فولاد مبارکه بابت کمبود برق و گاز و مواد اولیه معطل مانده است، گفت: در کل کشور بهخاطر نبود انرژی در سال ۱۴۰۰ تقریبا ۶ میلیارد دلار صادرات بخش فولاد از دست رفت. باید به این نکته اشاره کرد که در کشور حدود ۳۵ میلیون تن ظرفیت تولید فولاد خام داریم که سال گذشته حدود ۲۷ میلیون تن تولید شده است. عمده این افت تولید یا به دلیل قطعی برق بوده یا اعمال محدودیت در حوزه تأمین گاز که بههرحال، اثر منفی خود را بر تولید بر جای گذاشته است.
طباطباییان با بیان اینکه شرکتهای دانشبنیان در حوزههای انرژی و بهینهسازی میتوانند کمک کنند، افزود: با چند شرکت دانشبنیان در حوزه بهینهسازی انرژی و تولید تکنولوژیهای جدید وارد تعامل شدهایم از تجارت چقدر سود خواهید برد؟ و این شرکتها میتوانند در حوزه بهینهسازی و تأمین منابع انرژی یاریرسان ما باشند. ضمن اینکه در حوزه بومیسازی و مهندسی معکوس تجهیزات دارای راندمان بالا در دنیا نیز این شرکتها میتوانند نقشآفرین باشند. شرکتهای فعال در این حوزه در صورتی که پیشنهادهای فنی و اقتصادی در حوزه بهینهسازی انرژی و جایگزینی تجهیزات با راندمان بالا ارائه دهند، پیشنهادهایشان بررسی میگردد و اگر امکان آن به لحاظ اجرایی و مالی فراهم باشد، از آن استفاده میشود.
دولت باید سیاستگذاری صحیح در حوزه بهینهسازی داشته باشد
وی درباره برونرفت از مشکلات حوزه تأمین پایدار انرژی تصریح کرد: مهمترین موضوع، بهینهسازی مصرف انرژی در حوزه صنعتی، تولیدی، تجاری و کشاورزی است. اکنون مهمترین موضوع در سطح کشور، هدررفت انرژی است و شدت مصرف انرژی در کشور بالاست و اگر بتوان مصرف انرژی را بهینهسازی کرد، بهطور قطع کمکرسان خواهد بود و با مدیریت صحیح مصرف میتوان بخش زیادی از مشکلات را حل کرد.
مدیر انرژی و سیالات شرکت فولاد مبارکه خاطرنشان کرد: دولت باید با سیاستگذاری درست، ضمن ایجاد زیرساخت، ابزارها و ساختارهای لازم برای بهینهسازی مصرف انرژی را سروسامان دهد. با وجود سختیهای بسیار امکان دستیابی به تکنولوژی روز دنیا در زمان تحریم شدنی است، اما اینکه مراکز دانشگاهی و دانشبنیان ما به این سمت حرکت کنند و این تکنولوژیها در ایران تولید، بومیسازی یا مهندسی معکوس شود، یک ضرورت است. در این زمینه حمایت بخش دولتی و خصوصی اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایتها از این شرکتها باید مستمر باشد تا نتیجه حاصل شود و بتوان شاهد اتفاقات خوبی بود.
به گفته وی، دغدغه تولیدکنندگان و همچنین فولاد مبارکه باید تنها تولید و پیشتازی در عرصه خود باشد، نه اینکه به دلیل اینکه متولیان بخشهای دیگر در زمینه تأمین انرژی و آب و برق و گاز به وظایف خود عمل نکردهاند، انرژی و زمان و هزینه خود را صرف کارهایی کنیم که وظیفه اصلی سازمان ما نبوده است. این درست نیست و هر بخشی باید در حوزه خود بهدرستی عمل کند تا تولیدکننده دچار زحمت و دردسر نشود. بهطور کل تولیدکننده نباید به دنبال تأمین زیرساخت برود.
تفاوت ابراهیم و محمود | سیاستهای رئیسی چه تفاوتی با سیاستهای احمدینژاد دارد؟
گلایههای بسیاری در ایران وجود دارد، بنابراین توضیح اعتراضهایی که اخیراً کشور را فراگرفته، کار دشواری نیست. اقتصاد ایران برای بیش از یک دهه در رکود فرو رفته و همزمان تورم بسیار بالایی را تجربه کرده است.
گلایههای بسیاری در ایران وجود دارد، بنابراین توضیح اعتراضهایی که اخیراً کشور را فراگرفته، کار دشواری نیست. اقتصاد ایران برای بیش از یک دهه در رکود فرو رفته و همزمان تورم بسیار بالایی را تجربه کرده است.
با وجود این زمان اعتراضها نشاندهنده ارتباطی میان این اعتراضها و برنامه ابراهیم رئیسی برای حذف یارانه مواد غذایی است. برخی گزارشهای رسانهای از «اعتراض نان» صحبت میکنند در حالی که قیمت نان سنتی تغییری نکرده است.
دکترین اختاپوس | رویکرد جدید اسرائیل علیه ایران
اگر میخواهید اقتصاد را جراحی کنید، چاقو را به دست آدمهای تازه کار ندهید
این اتفاقات پرسشی اساسی درباره اعتراضهای اخیر ایجاد میکند؛ آیا افزایش قیمت مرغ، روغن خوراکی، لبنیات و امثال آنها بر مصرف غذای مردم عادی تاثیرگذار بوده است؟ آیا زمانی که بودجه مواد غذایی سالها تحت فشار قرار داشته این برنامه تعداد فقرا را افزایش خواهد داد؟
دولت رئیسی چند هفته گذشته اولین ابتکار بزرگ خود را در سیاست اقتصادی برای اصلاح یارانههای اقلام غذایی معرفی کرد. گرچه این حرکت از جانب دولتی که خود را دولت انقلابی نامیده چندان مورد انتظار نبود، ولی تا حد زیادی منطقی است.
از 2018 هر سال 10 تا 15 میلیارد دلار ارز خارجی به بهای 4200 تومان به واردکنندگان برای واردات غذا فروخته شده است که بسیار پایینتر از نرخ بازار آزاد و نرخهای نیمهرسمی در بازار نیماست؛ سامانهای که صادرکنندگان و واردکنندگان دارای مجوز در آن تجارت میکنند و نرخ ارز آن حدود پنج تا شش برابر نرخ یارانهای است.
از اینرو، بحث درباره حذف این یارانه برای مدتی مطرح بوده است و افزایشهای اخیر در قیمتهای جهانی غذا و پیشبینی کمبود در ماههای آینده احتمالاً دولت را مجبور کرده است وارد عمل شود. برنامه دولت رئیسی نیز درست مانند برنامه اصلاح قیمت انرژی سال 2010 دولت قبلی محمود احمدینژاد دارای یک ویژگی کلیدی است؛ و آن این است که هر دو این برنامهها افزایش قیمتها را با پرداختهای نقدی ترکیب کردهاند.
درحالیکه برنامه سال 2010 بر اصلاح قیمت انرژی تمرکز داشت، هدف برنامه اخیر دولت، حذف یارانه ارز خارجی برای واردات مواد غذایی بوده است. پرداختهای نقدی دولت رئیسی نسبت به احمدینژاد سخاوتمندی کمتری دارد، که اتفاق خوبی است، و عمومیت نیز ندارد. افرادی که در 40 درصد دهکهای پایین درآمدی قرار دارند 400 هزار تومان در ماه دریافت میکنند، که یکپنجم حداقل دستمزد است؛ این مبلغ سهچهارم پرداختهای واقعی سال 2010 است. به غیر از افرادی که در 10 درصد بالای توزیع درآمدی قرار دارند که مبلغی را دریافت نکردهاند، بقیه افراد جامعه در این طرح 300هزار تومان به عنوان یارانه دریافت میکنند. بهرغم شباهتهایی که این دو طرح با یکدیگر دارند، پاسخهای کاملاً متفاوتی را در خیابانهای ایران دریافت کردهاند.
در سال 2010 مردم به افزایش شدید قیمت انرژی دولت احمدینژاد با آرامش پاسخ دادند. دلیل آن احتمالاً این بود که مردم تصور میکردند در مبادله یارانههای انرژی در مقابل پرداختهای نقدی در نهایت سود میکنند، که در دو تا سه سال ابتدایی همینطور هم بود.
در اوایل ماه جاری دولت رئیسی برنامه اصلاحات یارانههای غذایی خود را آغاز کرد و درحالیکه قیمت از تجارت چقدر سود خواهید برد؟ کالاهای اساسی غذایی چندین برابر شده بود پول نقد در حساب مردم سپرده شد. پس از آن اعتراضها به سرعت آغاز شدند. افزایش قیمت بنزین در سال 2019 نیز اعتراضهای گسترده مشابهی را در شهرهای ایران برپا کرده بود، ولی دولت روحانی که نظرات مبهمی نسبت به پرداخت مستقیم پول به فقرا داشت، افزایش قیمت را با پرداختهای جبرانی همراه نکرد. البته این کار چند روز بعد انجام شد ولی دیگر خیلی دیر شده بود.
اما با توجه به اینکه اصلاحات یارانهای رئیسی با پرداختهای جبرانی سخاوتمندانهای برای افزایش قیمت محصولات غذایی همراه بوده است چرا با اعتراض شدید مواجه شده است؟ آیا معترضان معتقد هستند که پرداختهای جبرانی کافی نیستند و این برنامه آنها را فقیرتر خواهد کرد؟ آیا آنها از این میترسند که افزایش تورم عمومی آنها را فقیرتر کند؟ بررسی تاثیر این برنامه بر استانداردهای زندگی مردم میتواند به این سوالات پاسخ دهد. چند محاسبه ساده نشان میدهد که حدود نیمی از مردم فقیرتر شدن را تجربه نخواهند کرد.
دولت تاکنون اعلام کرده است که پرداختها برای دو ماه ادامه خواهند داشت. با فرض اینکه پرداختها تا پایان سال ادامه پیدا کنند، محاسبات ساده نشان میدهند که حدود نیمی از ایرانیان سود خواهند برد. با وجود این، تخمینهای دقیقتر از تراز افزایش قیمت مواد غذایی و پرداختهای نقدی در زمان انتشار گزارش درآمد و هزینههای خانوار در سال 2022 که یک سال دیگر منتشر خواهد شد، امکانپذیر خواهد بود. راه دیگر هم مدلسازی پیچیدهتر از تقاضای مواد غذایی است. در میانمدت درآمد و هزینه خانوارهای ایرانی در سال 2020 تنها راهنمای تقریبی از اینکه برندگان و بازندگان برنامه رئیسی چه کسانی هستند ارائه میکند. تخمینهای تقریبی این مقاله بر دو فرض دیگر هم استوار است. اول اینکه فرض شده است توزیع درآمد از تجارت چقدر سود خواهید برد؟ و هزینهها در سال جاری با سال 2020 یکسان است و قیمتها نیز با همان نرخ رشد سال گذشته یعنی 40 درصد رشد میکنند. این بدان معناست که متوسط سطح قیمتها دو برابر سال 2020 خواهد بود. این فرض به ما اجازه میدهد برای به دست آوردن هزینههای 2022، تمامی هزینهها را در 2 ضرب کنیم. پس از آن پرداختهای نقدی به هزینههای تقریبی خانوارها در دهکهای مربوطه اضافه شده و برای رسیدن به پرداختهای خالص افزایش در هزینههای غذا از آن کسر شده است. فرض دوم نیز این است که کل هزینههای غذا 50 درصد افزایش خواهند داشت، که اندکی بیش از تورم کل است. برای رسیدن به یک شبیهسازی واقعیتر برای پیشبینی هزینههای غذا میتوان از کششهای درآمدی و قیمتی استفاده کرد، ولی این پیشبینی فراتر از اهداف محدود این مقاله است.
این فروض به این نتیجهگیری ختم میشوند که حدود نیمی از جمعیت ایران احتمالاً برندگان این برنامه هستند. جدول ارائهشده توزیع پرداختها و هزینههای سرانه خانوارها قبل و بعد از پرداختها را نشان میدهد. پرداختهای خالص نشان میدهند افرادی که در چهار دهک اول مخارج سرانه قرار دارند سود میکنند، دهک میانی سربهسر هستند و افرادی که در پنج دهک بالا هستند زیان میبینند. میانگین زیان این دهکها بسیار کوچک است و حدود 20 هزار ریال برای هر نفر در یک روز برآورد شده است. این محاسبات تقریبی همچنین نشان میدهند که توزیع درآمد بهبود یافته است؛ بهطوریکه ضریب جینی پنج واحد کاهش یافته و از 7 /37 به 7 /32 میرسد و نرخ فقر نیز بهطور قابلتوجهی کاهش مییابد و از 6 /13 به 1 /6درصد میرسد.
هر اندازه که اصلاحات به لحاظ نابسامانیهای اجتماعی پرهزینه باشند، بهطور کامل انحرافات ناشی از چندنرخی بودن ارز را برطرف نمیکنند. بیشتر آرد گندم که به نانواییهای سنتی فروخته میشود (آرد خبازی) همچنان یارانه زیادی دریافت خواهد کرد در حالی که آردی که به مصارف دیگر چون ماکارونی، نانهای صنعتی و شیرینی میرسد به قیمت واقعی به فروش میرود. قیمت این کالاها در حال حاضر به شدت افزایش یافته است درحالی که نان سنتی همچنان به قیمت قبل فروخته میشود. دولت برای محدود کردن تقاضای نان در نظر دارد کارتهای هوشمندی صادر کند که به هر فرد اجازه میدهد تنها مقدار ثابتی نان را به نرخ ارزان فعلی خریداری کند. در میان تمامی یارانههای غذا، یارانه نان قابل دفاعترین است، چراکه بهطور مساوی میان فقرا و ثروتمندان توزیع میشود و بهطور موثرتری به آسیبپذیرترین گروهها چون کودکان میرسد. با وجود این با توجه به فاصله 10برابری میان قیمت آرد نان سنتی و سایر مصارف، انگیزه برای سوداگری غیرقانونی بسیار زیاد است. گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد نانواییها آرد خبازی را در بازار سیاه به فروش میرسانند و ساعات پخت نان را کاهش دادهاند. این مساله میتواند به ایجاد صفهای طولانی یا افزایش قیمت نان منجر شود که در هر دو حالت مصرفکنندگان بخشی از هزینه سیستم دوقیمتی را متحمل خواهند شد.