آشنایی با تحلیل تکنیکال

آشنایی با نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال، با کمک نمودارها انجام میشود. در واقع، نمودارها قیمتها را در یک بازهی زمانی مشخص (از ۱۵ دقیقه تا ۱۰ ساله) نشان میدهند. در تحلیل تکنیکال از انواع نمودار قیمتی استفاده میشود که هر کدام از آنها کاربرد و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. نمودارهای خطی، شمعی (کَندِلی) و میلهای از معروفترین نمودارهای قیمتی تحلیل تکنیکال هستند. اما در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ ، قصد داریم تا علاوه بر این سه نمودار معروف، نوع دیگری از نمودارها به نام نمودار هیکن آشی (Heikin Ashi) را نیز به شما معرفی کنیم که احتمالاً کمتر با آن آشنایی با تحلیل تکنیکال آشنا هستید. آشنایی با انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال به معاملهگران کمک میکند تا با استفاده از این ابزار، به نتایج دقیقتری از تحلیل بازار دست یابند. لذا به کلیه علاقهمندان به تحلیل تکنیکال در بورس توصیه میکنیم تا این مقاله را از دست ندهند. اگر دانش کافی در این مباحث ندارید در ابتدا آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید.
منظور از نمودارهای OHLC، در نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
نمودارهای OHLC در نمودارهای قیمت تحلیل تکنیکال به چه معناست
پیش از آشنایی با انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال لازم است تا با نمودارهای OHLC آشنا شوید. نمودارهای OHLC، نمودارهایی هستند که چهار قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW)، در آنها نمایش داده میشود. نمودارهای خطی، جزو این دسته از نمودارها نیستند.
- قیمت باز (OPEN): اولین قیمتی است که در یک بازهی معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
- قیمت بسته (CLOSE): آخرین قیمتی است که در یک بازهی معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
- قیمت بالا (HIGH): بیشترین قیمتی است که در یک بازهی معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
- قیمت پایین (LOW): کمترین قیمتی است که در یک بازهی معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
مدلهای مختلف نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
گفتیم که انواع مختلفی از نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال وجود دارد. در این مقاله به بررسی ۴ نمونه از این نمودارها خواهیم پرداخت:
۱. نمودار خطی، از معروفترین نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمودار خطی، از معروفترین و البته سادهترین نمودارهای قیمت تحلیل تکنیکال میباشد. این نمودار از به هم وصل کردن آخرین قیمتها یا به عبارتی همان قیمتهای بسته شدن به دست آمده است. در آشنایی با تحلیل تکنیکال واقع، قیمت بسته شدن (close price) در یک روز معاملاتی، یک نقطه از نمودار خطی را برای ما میسازد. ایراد نمودارهای خطی این است که راجع به قیمت باز شدن سهم و یا بالاترین یا پایینترین قیمت، اطلاعاتی در اختیار سهامداران قرار نمیدهد. درست است که تمرکز در این نمودار روی حرکت قیمتهای پایانی است، اما در نرمافزارهای مختلف این موضوع میتواند قابل تغییر باشد. شما میتوانید به دلخواه خودتان در نرمافزار تنظیم کنید که نمودار با چه قیمتی ترسیم گردد. به هرحال این موضوع مسالهی چندان مهمی نیست و بهتر است از گزینهی پیشفرض نرمافزار که همان قیمت پایانی است، استفاده کنیم.
۲. نمودار میلهای
نمودار میلهای هم نوع دیگری از نمودارهای قیمت میباشد که از جمله نمودارهای OHLC به حساب میآید. نمودارهای میلهای خود بر دو قسم هستند. نمودار میلهای کاهشی و نمودار میلهای افزایشی. همانطور که در شکل مشاهده میکنید، در نمودار میلهای کاهشی یا منفی، قیمت باز شدن سهم در بالا قرار دارد. وقتی نمودار میلهای کاهشی یا نزولی باشد، یعنی ارزش سهام طی آن دوره افت کرده است. اما در نمودار میلهای افزایشی یا مثبت، قیمت بسته شدن سهم در بالا قرار دارد. نمودار میلهای افزایشی، نشان میدهد که سهم در آن بازهی معاملاتی رشد کرده است.
۳. نمودار شمعی، از پرکاربردترین نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی (کَندِلی)، از پرکاربردترین و معروفترین نمودارهای قیمت به شمار میآید. ژاپنیها از کندل، در قرن هجدهم برای بررسی قیمت برنج استفاده میکردند. این نمودار همهی اطلاعات نمودار میلهای را در خودش دارد و هر دوی این نمودارها از نوع OHLC هستند. اما نمودار میلهای از لحاظ بصری، جالبتر و تفسیر آن هم آسانتر است. یک نمودار شمعی از دو بخش بدنهی اصلی و سایه (دم یا فتیله) تشکیل شده است. بدنهی اصلی، نشان دهندهی قیمت باز و بسته شدن میباشد. سایهها نیز نشان دهندهی بالاترین و پایینترین قیمت میباشد. اگر قیمت سهم صعودی باشد، بدنهی شمع سفید یا سبز است و اگر قیمت نزولی باشد، بدنهی شمع سیاه یا قرمز است.
۴. نمودار هیکن آشی
نمودار هیکن آشی، نوع دیگری از نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال میباشد. هیکن آشی (Heikin Ashi)، در آشنایی با تحلیل تکنیکال واقع یک عبارت ژاپنی است و به معنای «کندل میانگین» میباشد. دلیل آن هم این است که کندلها در نمودار هیکنآشی به نوعی با میانگین کندلهای قبل سر و کار دارد. در واقع، در نمودار هیکن آشی هر کندل دقیقا از وسط بدنهی کندل قبلی باز میشود. این دسته از نمودارها، مشتق شدهی نمودارهای شمعی (کندل استیکی) هستند. تکنیک هیکن آشی از برخی از ویژگیهای نمودارهای کندلی استاندارد برخوردار هستند اما برای کندلهای آغازین، پایانی، کف و سقف از فرمول دستکاری شدهای استفاده میکند. در نمودارهای هیکن آشی قیمتهای باز، قیمت واقعی نیستند و به کندل قبل بستگی دارد. قیمت بسته شدن کندلها در هیکن آشی میانگینی از ۴ قیمت واقعی (باز، بسته، بیشترین و کمترین قیمت) در نمودار کندلی معمولی است. به عبارتی محاسباتی که برای قیمت close انجام میگیرد بر اساس قیمتهای واقعی است.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به ۴ مورد از نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. دقت داشته باشید که اینها که اینها تنها مواردی از نمودارهایی هستند که مورد استفادهی تحلیلگران قرار میگیرند. اما افزایش دانش و آگاهی در رابطه با تحلیل نمودارهای مختلف، به تریدرها کمک میکند تا با بهکارگیری اصول تحلیل تکنیکال پیشبینی مناسبتری نسبت به آیندهی قیمتها داشته باشند و تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند. بهطور کلی بهتر است جهت بهرهگیری بهتر از تحلیل تکنیکال، تحلیلهای انجام شده توسط حرفهایهای بازار را نیز ببینید و بخوانید. این کار آشنایی با تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند تا آگاهی کافی در زمینهی استفاده از ابزارهای مورد نیاز را بهدست آورید. برای آشنایی بیشتر و بهتر با این مباحث در ابتدا دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام در تلاش است تا با ارائهی مطالب و دوره های آموزش بورس به شما برای انجام معاملات پرسود و سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم، کمک کند.
تحلیل تکنیکال
اندیکاتور مومنتوم در بورس یکی از اندیکاتورهایی می باشد که توسط سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد. اگر کم و بیش با بورس و سایر بازارهای مالی آشنایی داشته باشید، حتما می دانید که سرمایه گذاران به منظور موفقیت و کسب درآمد بیشتر در.
شناخت کف بازار با استفاده از روش بولکوفسکی
استفاده از واگرایی ها، اندیکاتورها، خطوط روند، حمایت و مقاومت و کانال ها تا چه اندازه می تواند موفقیت سرمایه گذار را در خرید و فروش تضمین کند. البته همواره گفته ایم که سرمایه گذار در استفاده از تحلیل تکنیکال باید برخی رفتارهای معاملاتی را.
پولبک در تحلیل آشنایی با تحلیل تکنیکال تکنیکال چیست؟
پولبک (pull back) در تحلیل تکنیکال یکی از اصطلاحات رایج در بین سرمایه گذاران است که معمولا بعد از شکست حمایت و یا مقاومت در سهم با آن مواجه می شوند. اما سوال اصلی اینجاست که چرا علی رغم اینکه سرمایه گذاران با این مفهوم.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن.
تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی.
آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال : RD در کجای نمودار اتفاق می افتد.
آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال : راه موفقیت در بازار سرمایه آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال یکی از آموزش هایی می باشد که سرمایه گذاران قبل از ورود به بازار سرمایه باید آن را فراگرفته و در معاملات خود از آن استفاده کنند. در بخش های قبل که.
آموزش تحلیل تکنیکال : چگونه با RD وارد معامله شویم
چگونه با آموزش تحلیل تکنیکال در بازار موفق عمل کنیم آموزش تحلیل تکنیکال یکی از آموزش هایی می باشد که سرمایه گذاران قبل از ورود به بازار سرمایه باید آن را فراگرفته و در معاملات خود از آن استفاده کنند. در بخش های قبل که در.
آشنایی با مفاهیم بنیادی روند در تحلیل تکنیکال | بیدارز
روند همیشه با جهت حرکت قیمت در بازار برابر است، اما برای تحلیل کردن این روند نیاز به تعدادی تعاریف دقیق تری داریم. در کل هیچ وقت یک روند ثابت و در یک خط راست حرکت نمی کند و همیشه فراز و فرودهایی دارد. تغییر روند را یک سری اشکال به ما نشان میدهند؛ مانند قله ها و دره ها که قیمت را بالا و پایین می کنند.
در شکل زیر قله ها و دره ها را مشخص شده است:
انواع روند
به طور کلی 3 نوع روند داریم: صعودی،نزولی و بازار رنج یا خنثی. اکثر مردم علاقه بیشتری به بازارهای صعودی و نزولی دارند و توجه چندانی به بازار رنج نمیکنند.
طریق به دست آوردن روند
این اقدامات قیمتی با نیرویی به نام عرضه و تقاضا ایجاد می شود. هنگامی که تقاضا زیاد شود، قیمت جهش پیدا می کند و بالعکس هنگامی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد قیمت ریزشی میشود و ما بازاری به عنوان بازار نزولی خواهیم داشت.
حالت سومی که وجود دارد این است که عرضه و تقاضا متعادل و یا کم باشند مثل مناسبات و که تعطیلی های ایام هفته. با ادامه این روند تکنیکالیست ها احساس ناامیدی می کنند و همین افراد بیشترین ضرر را نخواهند کرد مگر اینکه دانش کافی را داشته باشند و به خوبی آینده بازار را پیش بینی کنند.
انواع استراتژی بازار
هنگامی که بازار سیر صعودی به خود گرفته باشد افراد اقدام به خرید می کنند. هنگامی که بازار در حال سقوط باشد اقدام به فروش می کنند که این امر عاقلانه تر است. هنگامی که بازار ثابت است بهتر است نظاره گر باشیم یا از بازار خارج شویم و این کار معمولا عاقلانه ترین کار محسوب می شود.
همانطور که گفتیم سه جهت روند در بازار داریم؛ حال میخواهیم دسته بندی های روند را مرور کنیم:
- روند اصلی یا بزرگ ترین روند
- روند متوسط
- روند کوتاه
زمانهایی که شامل چند دقیقه یا چند ساعت است به عنوان روند کوتاه مدت نام برده میشود. به بازههایی که بیشتر از ۶ ماه طول داشته باشند روند اصلی میگوییم و روندهای متوسط یا ثانویه را میتوان بین 3 هفته تا چندماه تعریف کرد. یکی از مشکلاتی که برای افراد ناآگاه پیش می آید این است که روند یک بازار اصلا مشخص نیست.
به عنوان مثال برای معامله گران بلندمدتی قیمت های روزانه و چند هفته ای ممکن است ناچیز باشد و از طرفی برای معامله گران روزانه یا نوسان گیران پیشرفته، یک تا سه روزه ممکن است ممکن است بازه خیلی بزرگی باشد. با توجه به مقادیر بالا برای یک معامله گر خیلی اهمیت دارد که سیستم معاملاتی اش را پیدا کند و از آن سیستم پیروی نماید، چراکه با توجه به آن پیش بینی های خود را بیان میکند.
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در دنیای کریپتو با اصطلاحات گوناگونی مواجه شده باشید که معنی آشنایی با تحلیل تکنیکال آن ها را درک نکرده و متوجه کاربرد آن ها نشده باشید. آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که از ارز دیجیتال استفاده می کنند، به خصوص اشخاصی که قصد ترید و کسب درآمد در حوزه رمز ارز ها را دارند امری ضروری تلقی می شود. به همین دلیل فراگیری مفاهیم تحلیل تکنیکال یکی از کار هایی است که هر شخص فعال در این زمینه باید انجام دهد. در این مقاله قصد دارید تمامی اصطلاحات تحلیل تکنیکال را تفسیر کرده و برای شما عزیزان شرح دهیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال به دانش فنی گفته می شود که به وسیله مجموعه ای از ابزار های خاص، روند بازار های مالی پیشبینی می شود. در واقع تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی، از طریق تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده، مانند حرکت و حجم قیمت تشکیل شده است. بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج کسب و کار مانند فروش و درآمد آشنایی با تحلیل تکنیکال ارزیابی کند، تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم دارایی ها متمرکز است.
از این نوع دانش اغلب برای تولید سیگنال های تجاری کوتاه مدت استفاده می شود که ابزار های خاصی مانند نمودار ها و کندل ها در کمک رسانی به آن تاثیر بسزایی دارند. در ادامه به اصطلاحاتی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند پرداخته ایم.
اصطلاحات پایه ای تحلیل تکنیکال
CandleStick charts: نمودار های شمعی، نشان دهنده نوسانان قیمتی بازار هستند، در واقع به وسیله این ابزار شما می توانید تمام نوسانات قیمت که در تاریخچه یک دارایی اتفاق افتاده است را مشاهده کنید. همچنین این نمودار ها نوسانات لحظه ای بازار را نیز نشان می دهند. برای استفاده از این ابزار و اطلاعات بیشتر، می توانید به مقاله آموزش تحلیل کندل ها مراجعه نمایید.
Pivot: پیوت به نقاط ماکسیمم و مینیمم که در چارت قیمتی تشکیل می شوند گفته می شود. این نقاط نشان دهنده بازگشت قیمت یک دارایی می باشد که انواع گوناگونی را در بر می گیرد. معامله گران از این نقاط برای شناسایی نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده می کنند.
Pivot Major: پیوت ماژور نشان دهنده سطح های کلیدی بازگشت در بازار است. اگر این نقاط توسط تریدر به خوبی شناسایی شوند شامل سود می شوند. پیوت ماژور معمولا خلاف جهت است، یعنی اگر بازار صعودی باشد نزولی می شود و بالعکس.
Pivot Minor: اگر بازگشت قیمت بسیار ناچیز و محدود باشد به آن پیوت مینور گفته می شود، این نوع پیوت بر عکس پیوت ماژور عمل می کند و نشان دهنده تغییرات کوچک بازگشت قیمت می باشد.
Trendline: خط روند، یکی از قابلیت های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت می باشد. این خطوط در امتداد روند رسم می شوند تا محدوده های حمایت و مقاومتی یک دارایی مشخص شود، در نتیجه تریدر می تواند تشخیص دهد چه زمانی برای خرید یا فروش بهتر است.
Up Trend: آپ ترند، روند صعودی قیمت یک دارایی مالی را توصیف می کند، در واقع در این حالت شاهد ایجاد شدن کف و سقف های بالا تری در قیمت هستیم.
Down Trend: مفهوم این اصطلاح دقیقا بر عکس آپ ترند است و حرکت نزولی قیمت دارایی ها را نشان می دهد. Down Trend نشان دهنده ایجاد شدن کف ها و سقف های پایین تر در قیمت است.
Trading Range: معاملات محدوده نوسان، به شرایطی از بازار های مالی اشاره دارد که در زمانی مشخص میان دو سطح حرکت کند. این شاخص می تواند به مدت 5 دقیقه ظاهر شود و یا ماه ها اتفاق بیفتد، در این روند کف و سقف قیمت نسبت به یکدیگر تغیری نمی کنند و تقریبا در یک سطح قرار می گیرند.
Support Zone: محدوده حمایت قیمت به منطقه ای اشاره دارد که قیمت یک سهام یا دارایی در آن حمایت می شود، در واقع محدوده حمایتی، به نقطه ای گفته می شود که انتظار می رود از افت قیمت جلوگیری شود.
Resistance Zone: محدوده مقاومتی قیمت، به ناحیه ای اشاره دارد که انتظار می رود از افزایش قیمت جلوگیری شود. برای مثال زمانی که می گویند بیت کوین در محدوده مقاومتی قیمت قرار دارد، به این معنی است احتمالا قیمت بیت کوین دیگر افزایش نمیابد.
Breakout: زمانی که سطوح مهم قیمتی شکسته می شوند به اصطلاح می گویند Breakout اتفاق افتاده است. شکست، در تحلیل تکنیکال هنگام عبور قیمت از سطوح مقاومتی (Resistance Zone) اتفاق می افتد.
Fakebreak: فیک بریک، به شکست هایی گفته می شود که واقعی نیستند و معامله گران را کمی گمراه می کنند. تریدر ها باید هنگام تحلیل Breakout ها دقت داشته باشند به دام فیک بریک نیفتند.
Price Action: پرایس اکشن یک تکنیک معامله است که به معامله گران این امکان را می دهد با استفاده از حرکات واقعی قیمت بازار را تحلیل کنند و معامله خود را تعیین کنند. در واقع به رفتار شناسی قیمت بدون استفاده از عوامل خارجی یا اندیکاتور ها گفته می شود.
Indicators: اندیکاتور ها ابزار یا شاخصی برای تحلیل قیمت هستند که در چارت های قیمتی وجود ندارند و تریدر طبق خواسته خود می تواند اندیکاتور های مختلف را به چارت قیمتی اضافه کند تا تحلیل صحیح تری از بازار داشته باشد. برای مثال استفاده از استراتژی معامله با RSI بر عهده معامله گران می باشد اما این اندیکاتور کمک بسیاری به تحلیل بازار می کند.
Impulse Wave: الگوی موج ضربه ای، یکی از اصطلاحات تریدینگ است که حرکت قوی در قیمت دارایی را همزمان با جهت اصلی روند اساسی توصیف می کند، این موج ها می توانند به شکل نزولی یا صعودی باشند. در واقع از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت دارایی های مالی استفاده می شود.
Corrective Wave: امواج اصلاحی، دقیقا نقطه مقابل امواج ضربه ای هستند.
Divergence: هر گاه قیمت کف یا سقف جدیدی بسازد اما اسیلاتور بر خلاف آن عمل کند واگرایی یا Divergence اتفاق می افتد. اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شرایطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. واگرایی ها در قالب مثبت و منفی ارائه می شوند.
Oscillator: اسیلاتور یا نوسان ساز، نوعی اندیکاتور محسوب می شود اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اسیلاتور یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال است که شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی می کند و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد به معامله گران ارائه می دهد. اسیلاتور نیز برای تحلیل بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی مالی به کار می رود.
Classic Pattern: الگوی کلاسیک، به الگوهای کندلی مانند مثلث، پرچم، سر و شانه که در تحلیل تکنیکار مرسوم هستند گفته می شود.
اصطلاحات تعیین سفارش در تحلیل تکنیکال
market price: مارکت پرایس به معنی خرید و فروش لحظه ای یک دارایی به قیمت بازار می باشد، هر کجا این عبات را مشاهده کردید باید بدانید در مورد قیمت لحظه ای یک دارایی صحبت می شود.
Buy/Sell Limit: در اینجا کلمه Buy آشنایی با تحلیل تکنیکال به معنی خرید و کلمه Sell به معنی فروش است. اما زمانی که کلمه Limit در کنار این دو قرار می گیرد به معنی خرید و فروش در محدوده ای مشخص می باشد. برای مثال Buy limit به معنی خرید در محدوده ای خاص می باشد.
Buy/Sell stop-Limit: این عبارت به معنی سفارش گذاری با شرایط معامله است، مثلا Buy stop-Limit به معنی خرید یک دارایی در شرایطی خاص است که خود تریدر( تحلیل گر) موقعیت خرید یا فروش را تعیین می کند.
Stop Loss: این عبارت نشان دهنده حد ضرر شماست، در واقع این قابلیت از ضرر بیش از حد معاملات جلوگیری می کند، مثلا تحلیل گری تشخیص می دهد قیمت بیت کوین در آینده افزایش میباد، در نتیجه فروش BTC های خود را در نقطه قیمتی بالا تعیین می کند در این شرایط اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی تحلیل گر عمل نکند و کاهش یابد معامله گر دچار ضرر می شود، اما اگر از استاپ لاس استفاده شده باشد از ضرر های عظیم جلوگیری شده و فقط میزانی که معامله گر برای ریسک از دست دادن دارایی خود تعیین کرده است از بین می رود.
Target Profit: این اصطلاح دقیقا بر عکس استاپ لاس عمل می کند و به معنی حد سود می باشد، در واقع نقطه ای در معامله که از قبل توسط تریدر مشخص شده Target Profit نام دارد. اگر بخواهیم کمی واضح تر توضیح دهیم تریدر ها با تحلیل هایی که انجام می دهند قیمت یک دارایی را پیشبینی می کنند، در نتیجه نقطه ای تعیین می کنند که در صورت پیشبینی صحیح و دستیابی قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته شده و دارایی با سود تعیین شده توسط تریدر به فروش می رسد.
Risk/Reward: نسبت حد سود به حد ضرر، به ارزیابی خطرات و مزایای یک معامله اشاره دارد. هر تحلیل گری باید پس از خرید یک دارایی نسبت ریسک و ریوارد آن را تخمین بزند، زیرا مشخص می شود میزان سود معامله بالا تر است یا میزان ریسک.
Save Profit: نجات سرمایه، به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت بازار در حالت نرمال نبوده و ممکن است قیمت قبل از رسیدن به Target Profit( هدف تریدر) بازگردد. در این حالت معمولا تریدر های حرفه ای با هدف جلوگیری از باختن کل سرمایه، اصل پول خود را از معامله خارج کرده و تنها سود آن را وارد معامله می کنند که به این عمل Save Profit می گویند.
Risk آشنایی با تحلیل تکنیکال Free: ریسک آزاد، به قرار دادن حد ضرر( Stop Loss) در نقطه ورود گفته می شود. در واقع زمانی که شما استاپ لاس ر ابه نقطه ورود معامله وارد می کنید حد ضررتان صفر احستساب می شود. این تکنیک ریسک معامله را کاهش می دهد و خطرات یک معامله را مدیریت می کند.
آشنایی با الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، انتقال بین روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود.الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت نشانگر تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی معکوس شناخته می شود.الگوی ادامه هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در جهت فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند.
پیشگویی های کلیدی
- الگوها شکل گیری های مشخصی هستند که توسط حرکت قیمت های امنیتی بر روی نمودار ایجاد شده و پایه و اساس تجزیه و تحلیل فنی هستند.
- یک الگو توسط یک خط مشخص می شود که نقاط مشترک قیمت مانند بسته شدن قیمت یا بالاترین یا پایین ترین سطح را در یک دوره زمانی خاص به هم متصل می کند.
- تحلیلگران و نمودارهای فنی به دنبال شناسایی الگوها به عنوان راهی برای پیش بینی جهت آینده قیمت هستند.
- این الگوها می توانند به سادگی به عنوان خط روند و به همان اندازه به عنوان سازه های دو سر و شانه پیچیده باشند.
روندهای مربوط به تجزیه و تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است.خطوط روند به تحلیلگران فنی کمک می کند مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند، خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (ارتفاعات) یا فرورفتگی های صعودی (پایین) در نمودار ترسیم می شوند. روند صعودی در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها بالاترین سطح را تجربه می کنند. با اتصال به پایین صعودی ، روند صعودی بالا کشیده می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه پایین باشد ، یک روند نزولی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح پایین و پایین تر را تجربه می کنند.
بسته به اینکه بخشی از نوار قیمت برای ‘اتصال نقاط’ استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. بدن میله شمع – و نه حصیرهای نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر اقدامات قیمت اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است یک نکته دقیق تر برای آشنایی با تحلیل تکنیکال ترسیم خط روند ارائه دهید. به خصوص در نمودارهای داخلی که ‘خارج از خانه’ (نقاط داده که خارج از محدوده ‘عادی’ قرار دارند) ممکن است وجود داشته باشد. در نمودارهای روزمره ، نمودارها اغلب از قیمتهای بسته به جای اوج یا پایین ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذاران مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا بیش از یک تعطیلات آخر هفته یا بازار است. ترندهای دارای سه یا چند امتیاز به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو امتیاز بنا شده اند.
روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها باعث افزایش بالاتر و پایین تر می شوند. روندهای بالا حداقل دو تا از پایین ها را به هم متصل می کنند و سطح حمایتی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها به پایین و پایین تر می روند. روندهای نزولی حداقل دو مورد از سطح اصلی را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
تحکیم ، یا بازار جانبی ، در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه بالا و پایین ، بین دو خط موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده روند
الگوی قیمت که نشانگر وقفه موقت در یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده روند شناخته می شود. یک الگوی متداوم را می توان در طول روند غالب به عنوان یک مکث تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی نفس خود را تازه میکنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه از روند نزولی ، آرام می شوند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای تایید روند ادامه وجود نخواهد داشت یا برعکس. به همین ترتیب ، باید توجه به مواضع مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و اینکه آیا اختلاف قیمت بالاتر یا زیر منطقه ادامه است ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند که تا زمانی که تأیید بازگشت معکوس وجود داشته باشد ، روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از روند ادامه ، حرکت بیشتری میکند.
اگر قیمت به روند خود ادامه دهد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه شناخته می شود. الگوهای ادامه معمول عبارتند از:
- قلاب ها ، با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته میشوند.
- پرچم ها ، با دو خط روند موازی ترسیم میشوند.
- گوه ها ، ساخته شده با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه دار یا بالا یا پایین هستند.
قلاب ها درالگوهای تحلیل تکنیکال
قلاب ها با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت همگرا می شوند. یکی از ویژگی های اصلی پرچم ها این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی روند نزولی و دیگری روند صعودی.
پرچم ها در الگوهای تحلیل تکنیکال
پرچم ها با استفاده از دو خط تراز موازی ساخته می شوند که می توانند شیب بالا ، پایین یا پهلو (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان مکث در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچم رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار پر روند نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره کاهش حجم همراه است ، که با جدا شدن قیمت از تشکیل پرچم بهبود می یابد.
گوه ها در الگوهای تحلیل تکنیکال
گوه ها با استفاده از دو خط روند همگرا کشیده می شوند. با این حال ، گوه با این واقعیت مشخص می شود که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا یا پایین. گوه ای که در زاویه پایین قرار دارد ، مکث را در طول صعود نشان می دهد. گوه ای که در بالا قرار دارد ، وقفه موقت را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانطور که پرچم ها هستند، حجم آنها معمولاً در طول شکل گیری الگو کاهش می یابد ، فقط در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایینتر از الگوی گوه افزایش می یابد.
مثلثها در الگوهای تحلیل تکنیکال
مثلث ها از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها اغلب بیشتر در مقایسه با الگوهای دیگر اتفاق می افتند. سه نوع متداول مثلث مثلث های متقارن ، مثلث های صعودی و مثلث های نزولی است. این الگوهای نمودار می توانند از هر دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
مثلث های متقارن وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به یکدیگر گرایش پیدا می کنند و فقط نشان می دهند که احتمالاً یک شکست وجود دارد – نه جهت. مثلثهای صعودی با یک خط روند صاف بالایی و یک روند نزولی پایین تر مشخص می شوند و نشان می دهد که یک شکست بزرگتر احتمالاً وجود دارد ، در حالی که مثلث های نزولی دارای یک خط روند صاف پایین و یک روند نزولی بالایی هستند که نشان می دهد شکست احتمالاً رخ می دهد. بزرگی شکستگی ها یا شکست ها معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
مثلثها در الگوهای تحلیل تکنیکال
جام و دسته در الگوهای تحلیل تکنیکال
جام و دسته الگوی ادامه صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما در صورت تایید این الگو ادامه آشنایی با تحلیل تکنیکال خواهد یافت. قسمت ‘فنجان‘ الگو باید یک شکل ‘U’ باشد که بیشتر شبیه به گردی یک کاسه است تا شکل ‘V’ با اوج های برابر در هر دو طرف جام. ‘دسته’ در سمت راست جام به شکل بازگشت کوتاهی که شبیه به الگوی نمودار پرچم یا کلمات است ، شکل می گیرد. پس از اتمام رسیدگی ، سهام ممکن است به سطح جدید صعود کند و روند خود را به بالاتر بازگرداند. یک فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
جام و دسته در الگوهای تحلیل تکنیکال
معکوس در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی قیمت که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی معکوس شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که گاوها یا خرسها شروع به حرکت کردند. روند ایجاد شده متوقف می شود و سپس با بیرون آمدن انرژی جدید از طرف دیگر (گاو یا خرس) ، در جهت جدید حرکت خواهیم کرد. به عنوان مثال ، صعودی که توسط گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند مکث کند ، حتی فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت جای خود را به خرس ها می دهد. این منجر به تغییر روند نزولی می شود. معکوسهایی که در صدر بازار اتفاق می افتد به عنوان الگوهای توزیع شناخته می شوند ، جایی که ابزار تجارت با اشتیاق بیشتری نسبت به خرید ، به فروش می رسد. در مقابل ، وارونگی هایی که در پایین بازار اتفاق می افتد به عنوان الگوهای انباشت شناخته می شوند ، جایی که ابزار معاملاتی فعال تر از فروش ، خریداری می شود. در الگوهای تداوم ، هر چه این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، پس از شروع قیمت ، انتظار می رود حرکت بزرگتر باشد.
هنگامی که قیمت پس از مکث معکوس می شود ، الگوی قیمت به عنوان الگوی معکوس شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معکوس مشترک عبارتند از:
- سر و شانه ها ، سیگنال دو حرکت قیمت کوچکتر در اطراف یک حرکت بزرگتر را نشان می دهد.
- دو سقف ، نمایانگر نوسانات کوتاه مدت است که در پی آن تلاش ناکام بعدی برای شکست بالاتر از همان سطح مقاومت قرار دارد.
- دو کف ، یک نوسان کوتاه مدت را نشان می دهد ، و یک تلاش ناکام دیگر برای شکستن در زیر همان سطح حمایتی.
سر و شانه
الگوهای سر و شانه ها می توانند در صدر یا پایین بازار باشد. روند صعودی که توسط الگوی بالای سر و شانه ها قطع می شود ، ممکن است معکوس روند را تجربه کند ، و در نتیجه روند نزولی داشته باشد. برعکس ، روند نزولی که منجر به پایین سر و شانه ها (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً معکوس روند صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان ترسیم کرد که قله ها و فرورفتگی هایی را که بین سر و شانه ها وجود دارد ، اتصال می دهند ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در مورد سر و شانه ها) یا پایین (یا در صورت سر و شانه ها) ممکن است حجم آن کاهش یابد.
الگوی سر و شانه
الگوی دو قله
مناطقی که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح حمایت یا مقاومت انجام داده است ، سیگنالهای بالا و پایین را نشان می دهد. در مورد یک بالایی دوتایی ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، با تلاش دوم شکست خورده دنبال می شود و نتیجه آن یک روند معکوس است. از طرف دیگر ، یک پایین دوتایی مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند سطح حمایتی را تحت فشار قرار دهد ، رد می شود. این اغلب منجر به معکوس روند می شود ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است.
قله های سه گانه و پایین آن الگوی معکوس هستند که به اندازه سر و شانه ها ، یا قله های دوبل یا پایین کف شیوع ندارند. اما ، آنها به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای وارونگی روند باشند. الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه برابر سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی دو قله
شکاف ها
شکافها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهام ممکن است در $ ۵.۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت یا سایر اخبار ، با قیمت ۷.۰۰ دلار باز شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های شکسته ، شکاف های فراری و شکاف های فرسودگی. شکافهای شکسته در آغاز روند شکل می گیرد ، شکافهای فراری در وسط یک روند شکل می گیرد و شکافهای فرسودگی نزدیک به پایان روند.
کلام آخر
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت ‘استراحت می کند’ ، و نشانگر مناطقی از تحکیم است که می تواند منجر به ادامه یا معکوس روند غالب شود. روندهای مشخص در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در سازندهایی مانند پرچم و قله های دوبل ظاهر شوند. حجم در این الگوها نقش ایفا می کند ، اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با بیرون آمدن قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران فنی به دنبال الگوهای قیمت برای پیش بینی رفتار قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و وارونگی هستند.