آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی

در شکل بالا ستاپی از ترکیب خط و سطح مهم و همینطور پترن هارمونیک را میبینید و معامله گر منتظر تریگر در محدوده مورد نظر میباشد.
آموزش آشنایی با بازارهای مالی
بازاری که در آن فعالان به خرید و فروش اوراق ها، سهام، ارز و موارد مرتبط با این ها می پردازند، بازار مالی یا Financial Market می گویند. اگر بازارهای سهام بتوانند جذابیت ها خود را به صورت عمومی به سرمایه گذاران نشان دهند و اقبال عمومی را به دست آورند، مزایای آن در تمام جنبه های اقتصادی کشور بروز نموده و شکوفایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. هدف از این فرادرس ارائه برخی مفاهیم اولیه و ایجاد یک نقشه راه جهت ورود به بازارهای مالی است تا در نهایت سهمی در فرهنگ سازی سرمایه گذاری در بازارهای مالی ایفا نماید.
آموزش آشنایی با بازارهای مالی
محسن قاسمیان
کارشناس ارشد مدیریت مالی
محسن قاسمیان کارشناس ارشد مدیریت مالی از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران می باشند. کاربرد ابزارهای دانش مهندسی در فضای تحلیل مالی جرقه ای بود تا ضمن ورود به مقطع کارشناسی ارشد مدیریت مالی، پژوهش های بین رشته ای خود را در این شاخه توسعه دهند.
توضیحات تکمیلی
- بازار چیست و چه انواعی دارد؟
- بازارهای مالی شناخته شده در دنیا کدامند؟
- سرمایه گذاری در این بازارها چگونه انجام می شود و چه مزایا و مخاطراتی دارد؟
- بازدهی این سرمایه گذاری ها چگونه است؟
- آیا فقط متخصصین این حوزه قادر به سرمایه گذاری در آن هستند؟
- چگونه قدم در راه متخصص شدن بگذاریم؟
اگر پاسخ به این سوالات برای شما جذاب است می توانید در ادامه کار پاسخ هایی کاربردی برای آن ها پیدا کنید.
امروزه به موازات توسعه ارتباطات و تسهیل تبادلات تجاری، مباحث پیرامون بازارهای مالی علی الخصوص بازار سهام رواج بیشتری یافته است. درصد قابل توجهی از اخبار نشریات اقتصادی و حتی گفتگوهای دوستانه و خانوادگی بعضا به این مسائل اختصاص داده می شود اما پایین بودن آگاهی عمومی نسبت به مفاهیم اولیه بازارهای مالی باعث شده تا مشارکت سرمایه گذاران ایرانی در بازارهای سهام نسبت به کشورهای مشابه بسیار پایین تر و شکل گیری سرمایه های سرگردان (به عنوان یک معضل جدی در اقتصاد) بیشتر باشد.
اگر بازارهای سهام بتوانند جذابیت ها خود را به صورت عمومی به سرمایه گذاران نشان دهند و اقبال عمومی را به دست آورند، مزایای آن در تمام جنبه های اقتصادی کشور بروز نموده و شکوفایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. هدف از این فرادرس ارائه برخی مفاهیم اولیه و ایجاد یک نقشه راه جهت ورود به بازارهای مالی است تا در نهایت سهمی در فرهنگ سازی سرمایه گذاری در بازارهای مالی ایفا نماید.
راهنمای کامل معاملات جفتی (Pair Trading)
معاملات جفتی (Pair Trading) یک استراتژی معاملاتی کلاسیک است که به دنبال سرمایه گذاری بر روی اختلافات قیمت بین دو دارایی است که با هم همبستگی تاریخی دارند. اسن استراتژی معاملاتی در حوزه ارزهای دیجیتال نیز از همان اصولی استفاده میکند که در بازارهای سنتی سهام و اوراق بهادار استفاده میشود.
معاملات جفتی متکی بر دو دارایی با همبستگی تاریخی است که برای لحظهای با هم نامرتبط میشوند. این استراتژی معامله به صورت قرار دادن پوزیشنهای همزمان برای یک دارایی که ارزش آن از ارزش بالقوه آن پایینتر است و دارایی دیگر که بیش از حد ارزشگذاری شده میباشد. در صورتی که این استراتژی درست پیاده شود، معامله گران میتوانند به طور همزمان از حرکات مثبت و منفی قیمتها سود ببرند.
معاملات جفتی در حوزه رمزارزها نیز دقیقاً به همین صورت عمل میکنند با این تفاوت که به جای سهام یا اوراق بهادار از ارزهای دیجیتال استفاده میشود. با این حال، اصطلاح جفت ارزهای دیجیتال همچنین میتواند به چارچوبی اشاره داشته باشد که صرافیهای ارز دیجیتال از آن برای ایجاد ارزش توافق شده برای معاملات استفاده میکنند.
در این مقاله، ما قصد داریم به معاملات جفتبی ارزهای دیجیتال بپردازیم. ما بررسی خواهیم کرد که چگونه معاملات دوتایی میتواند به معامله گران کمک کند تا از حرکات منفی و مثبت قیمت سود ببرند. همچنین، در مورد کاربردهای مختلف معاملاتی جفتی ارزهای دیجیتال و تفاوت آنها با معاملات جفتی سنتی بحث خواهیم کرد. با ارزتودی همراه باشید.
معاملات بازار خنثی یا رنج (Market-Neutral Trading)
قبل از اینکه درباره معاملات جفتی ارزهای دیجیتال صحبت کنیم، بیایید نگاهی به مفهوم اساسی معاملات بازارِ رنج بیندازیم. یک معاملهگر بازار خنثی کسی است که نسبت به عملکرد قیمت یک دارایی نه خوش بین ( گاوی) و نه بدبین (خرسی) است. در عوض، بیطرف بودن در بازار، معاملهگر را قادر میسازد تا از حرکتهای منفی و مثبت قیمت سود ببرد. همچنین، یک معاملهگر بازار رنج قصد دارد از انواع خاصی از ریسکهای بازار اجتناب کند. این امر معمولاً با سرمایه گذاری همزمان در دو دارایی با تطبیق پوزیشنهای خرید و فروش به دست میآید.
اگر قیمت یک دارایی کاهش و قیمت دیگری افزایش یابد، یک معاملهگر میتواند از هر دوی آنها سود ببرد. این مسئله به طور موثر معامله گران را قادر میسازد بدون توجه به شرایط بازار سود کسب کنند. استراتژیهای معاملاتی خنثی قصد دارند از زیانهای قابل توجه جلوگیری کنند. بر این اساس، یک پوزیشن میتواند دیگری را متعادل کند و اثرات انتخاب اشتباه را به حداقل برساند.
صندوقهای تامین نقدینگی اغلب از استراتژیهای معاملاتی خنثی برای ایجاد بازدهی ثابت در همه شرایط بازار استفاده میکنند. این استراتژیها اغلب همبستگی کمی با بازار دارند. آنها به همگرایی خاص در قیمت دو دارایی متکی هستند و از آن به عنوان راهی برای پوشش ریسک کلی در معاملاتشان استفاده میکنند.
معاملات جفتی چیست؟
معاملات جفتی که در اواسط دهه ۱۹۸۰ توسط کارمندان شرکت مورگان استنلی معرفی شد، یک استراتژی معاملاتی در بازار خنثی (رنج) است که با ایجاد پوزیشنهای خرید و فروش در دو سهام یا اوراق بهادار که با هم همبستگی زیادی دارند اعمال میشود. معاملات جفتی داراییها با استفاده از تحلیلهای آماری و تکنیکال انجام میشود. معامله گران میتوانند ضرر هر پوزیشن را با پوزیشن دیگر جبران کنند تا یک استراتژی پوشش ریسک ایجاد کنند که میتواند از یک روند مثبت و منفی سود ایجاد کند.
علاوه بر این، معاملات جفتی بر این مفهوم تاریخی متکی است که همبستگی بین دو سهام یا اوراق بهادار پایدار است. وقتی یک معاملهگر اختلاف بین این همبستگیها را شناسایی میکند، میتواند ارزش دلاری یک پوزیشن خرید را با ارزش یک پوزیشن فروش مطابقت دهد. پوزیشن خرید معمولاً روی سهام یا اوراق بهاداری قرار میگیرد که عملکرد ضعیفی دارد. برعکس، پوزیشن فروش بر روی سهام یا اوراق بهادار با عملکرد فراتر از انتظار قرار میگیرد. بنابراین، یک معاملهگر میتواند زمانی سود به دست آورد که قیمتهای دو دارایی همگرا شوند و یک همبستگی تاریخی را از سر بگیرند.
به عنوان مثال، بیایید دو سهام مشابه مانند پپسی و کوکاکولا را در نظر بگیریم. از لحاظ تاریخی، کالاهای این دو شرکت به شدت با هم مرتبط هستند. شرایط بازار اغلب بر دو محصول یا شرکت به روشی مشابه تأثیر میگذارد. بنابراین، اگر همبستگی قوی بین سهام پپسی و کوکاکولا وجود داشته باشد، میتوانیم از این دو دارایی برای معاملات جفتی استفاده کنیم.
بیایید اینطور در نظر بگیریم که سهام پپسی از سهام کوکاکولا بهتر عمل کرده است. اگر قیمت سهام پپسی افزایش یابد و قیمت سهام کوکاکولا کاهش یابد، میتوانیم پوزیشن خرید برای کوکاکولا و پوزیشن فروش برای پپسی ایجاد کنیم. وقتی قیمت سهام پپسی پایین میآید و قیمت سهام کوکاکولا بالا میرود، یک استراتژی معامله جفتی موفق اتفاق میافتد که از انجام هر کدام از آن معاملات به تنهایی بهتر است.
معاملات جفتی چگونه کار میکنند؟
معاملات جفتی یک استراتژی معاملاتی غیر جهت دار هستند. به جای شناسایی تک تک سهامهایی که عملکرد ضعیف یا بیش از حد انتظار دارند، معاملات دوتایی سعی میکند از دو سهام با ویژگیهای مشابه استفاده کند که خارج از محدوده تاریخی خود معامله میشوند. معاملهگر جفتی، سهامی را میخرد که عملکرد ضعیفی دارد و سهامی که دارای عملکرد بیش از حد است را میفروشد.
این استراتژی به شدت بر آمار و تحلیل تکنیکال تکیه دارد و به دنبال یافتن اختلافات جزئی بین همبستگیهای قابل اعتماد و کسب سود از آنها قبل از بازگشت به سمت همگرایی قیمت این جفت سهام است. این با شرط بندی روی اینکه که دو دارایی از نظر قیمت از هم جدا و یا همگرا میشوند به دست میآید.
هر کسی میتواند در معاملات جفتی شرکت کند، با این حال با توجه به میزان تحلیلهای فنی و آماری درگیر، معمولاً این معامله گران حرفهای هستند که این استراتژی را انتخاب میکنند. معاملهگران جفتی برای پیاده کردن این استراتژی به یک روش قوی و درک عمیقی از تجزیه و تحلیل دادهها نیاز دارند.
مزایای معاملات جفتی چیست؟
یک استراتژی معامله جفتی موثر معامله گر را قادر میسازد تا سود خود را به حداکثر برساند و ریسکهای بالقوه را کاهش دهد. معاملهگران میتوانند از حرکتهای مثبت و منفی قیمت سود ببرند. معاملات جفتی زمانی که احتمال آماری بازگشت داراییهای اساسی به تعادل بالا باشد، از دو پوزیشن به طور همزمان سود ایجاد میکنند.
به طور کلی، داراییهایی که ۸۰ درصد مواقع یا بیشتر با هم مرتبط هستند، برای پوزیشنهای معاملاتی جفتی در نظر گرفته میشوند. همراه کردن افزایش قیمت یک دارایی با کاهش قیمت دارایی دیگر میتواند ریسک را هنگام معامله کاهش دهد.
با این حال، معامله جفتی معمولاً برای کسب سود به سرمایه زیادی نیاز دارد. همچنین، فرصتهای محدودی برای معاملات جفتی وجود دارد. برای شروع، شناسایی همبستگیهای کافی بین داراییها میتواند چالش برانگیز باشد. به علاوه، زمانی که بیش از حد بر دادههای تاریخی تکیه میکنیم، نتایج مورد انتظار اغلب با نتایج واقعی متفاوت است. معاملات جفتی مستلزم درک عمیق تحلیل تکنیکال است.
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال (Pair Trading)
معاملات جفتی به معنای سنتی کاملاً در معاملات ارزهای دیجیتال قابل استفاده است. علاوه بر این، بازارهای رمزارز میتوانند فرصتهای بیشتری را برای یافتن داراییهای مرتبط با هم ارائه کند و استفاده از آنها برای ایجاد یک معامله بینظیر در بازار را تسهیل کنند. با این حال، بازارهای ارزهای رمزنگاری شده به طور قابل توجهی بی ثباتتر از بازارهای سنتی هستند. به این ترتیب، گاهی اوقات بهدست آوردن همبستگیهای قابل اعتماد در فضای ارزهای دیجیتال سختتر است. دقت کنید که وقتی در مورد جفت ارزها یا جفتهای معاملاتی صحبت میکنیم، معمولاً به مفهوم دیگری اشاره میکنیم.
اصطلاح معاملات جفت ارز معمولاً به روشی اطلاق میشود که سفارش خرید و فروش با هم در یک صرافی ارزهای دیجیتال مطابقت داده میشوند. صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز از جفتهای معاملاتی استفاده میکنند. اگر یک صرافی یک جفت معاملاتی را فهرست کند، به این معنی است که میتوانید آن دو دارایی را با یکدیگر مبادله کنید و ارزش نسبی دو دارایی را صرف نظر از ارزش فیات آنها مشاهده کنید.
کارکرد معاملات جفتی ارزهای دیجیتال چگونه است؟
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال یک استراتژی معاملاتی در بازار رنج است که معاملهگران را قادر میسازد از پوزیشنهای خرید و فروش سود ببرند که این سود از اختلاف همبستگی بین دو دارایی بدست میآید. این مورد تقریباً مشابه معاملات جفتی سهام است. با این حال، معاملات دوتایی به معاملهگران کمک میکنند تا ارزش داراییهای دیجیتال را بدون تکیه بر ارزهای فیات به عنوان نقطه مرجع درک کنند.
استیبل کوینهای فیات در جفتهای معاملاتی ارزهای دیجیتال رایج هستند. به طور کلی جفت ارزها به ما کمک میکنند تا بفهمیم چه مقدار اتریوم (ETH) در یک بیتکوین (BTC) وجود دارد، یا چند توکن شبکه لینک (LINK) برابر با یک ETH است. آلت کوینها اغلب با BTC و ETH یا یک استیبل کوین مانند تتر (USDT) جفت میشوند. این داراییها به عنوان ارز پایه برای نشان دادن ارزش توافق شده بین داراییها عمل میکنند.
ارز پایه اولین ارز در معادله است؛ به عنوان مثال، فرض کنید محمد ۱ بیت کوین دارد و میخواهد آن را با اتریوم تعویض کند. در آن زمان، یک بیت کوین BTC برابر با ۱۳.۵۱ ETH است. بنابراین، محمد باید یک جفت معاملاتی BTC/ETH را در صرافی ارز دیجیتال مورد علاقه خود پیدا کند. در اینجا، BTC ارز پایه است زیرا اولین ارز در معادله است.
قبل از وارد شدن به معامله در آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی یک صرافی ارز دیجیتال، لازم است که به جفتهای معاملاتی موجود توجه کنیم. شما همیشه نمیتوانید داراییها را در یک معامله مبادله کنید، مخصوصاً زمانی که ارزهای دیجیتال کمتر شناخته شده را معامله میکنید. این بدان معنی است که اگر جفت ارز برای تسهیل مبادله مستقیم وجود نداشته باشد، ممکن است مجبور شوید چندین معامله انجام دهید.
استخرهای نقدینگی
صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) نیز از جفت ارزهای دیجیتال استفاده میکنند. یک DEX با استفاده از مدل بازارسازان خودکار (AMM) به ارائه دهندگان نقدینگی (LPs) برای ارائه یک جفت ارز برای تسهیل مبادلات توکن غیرمتمرکز متکی است. LPها ارزش برابری از دو دارایی رمزنگاری را به یک استخر نقدینگی در یک DEX ارائه میکنند. در عوض، هر بار که یک معاملهگر از جفت دارایی خود به عنوان بخشی از یک مبادله بدون نیاز به مجوز استفاده میکند، پاداش کارمزد تراکنش را دریافت میکنند. این میتواند یک راه عالی برای کسب درآمد غیرفعال از دنیای کریپتوکارنسی باشد.
با این حال، ارائه نقدینگی به یک پروتکل مالی غیرمتمرکز (DeFi) با خطر زیان دائمی نیز همراه است. زیان دائمی زمانی رخ میدهد که قیمت داراییهایی که در یک مجموعه نقدینگی سپردهگذاری میکنید در مقایسه با زمانی که برای اولین بار آنها را سپردهگذاری کردهاید تغییر کند. همچنین، تأمین نقدینگی با خطرات فنی همراه است زیرا استخرهای نقدینگی دیفای به قراردادهای هوشمند متکی هستند. هکها و سوء استفادههای قرارداد هوشمند اغلب در دیفای اتفاق میافتد. به علاوه خطای کاربر به دلیل ماهیت فنی تعامل با پروتکلهای عمومی بلاک چین امری عادی است.
جفت ارزهای معاملاتی برتر
با آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی توجه به گزارشات وب سایت CoinMarketCap، تتر (USDT) محبوب ترین نیمهای از هر جفت ارز دیجیتال است که ۷۱.۶۰ درصد از کل حجم معاملات جفت ارزها را به خود اختصاص میدهد. بیت کوین (BTC) در رتبه دوم قرار دارد و در ۴۲.۹۵ درصد از جفتهای معاملاتی کریپتوکارنسی وجود دارد. علاوه بر این، اتریوم (ETH) سومین دارایی رایج است و در ۱۹.۴۱ درصد از جفت ارزها وجود دارد. بایننس یو اس دی (BUSD) با ۴.۷۵% در رتبه چهارم و USDC با ۴.۲۳% در رتبه پنجم قرار دارد. میتوانید با استفاده از وبسایت دادههای قیمت ارزهای دیجیتال مانند CoinMarketCap یا CoinGecko، جفتهای معاملاتی موجود را پیدا کنید.
میتوانید یک دارایی دیجیتال خاص را جستجو کنید یا در فهرست پایین بروید تا آنها را به ترتیب ارزش بازار پیدا کنید. هنگامی که یک دارایی دیجیتال را انتخاب میکنید، روی تب “Markets” کلیک کنید. پس از این کار، به پایینتر اسکرول کنید. باید لیستی از جفتهای معاملاتی ارزهای دیجیتال را پیدا کنید. این جفتها معمولاً بر اساس بالاترین حجم معاملات فهرست میشوند.
با این حال، برخی از لیستها دارای اسپانسرهایی هستند که صرافیهای دیگر را در بالای این لیست قرار میدهند. همچنین، داراییهای دیجیتال برای ارائه هر جفت ارز، امتیاز دریافت میکنند. اگر صرافی دارای نقدینگی کم یا فعالیت مشکوک باشد، باید در این وب سایتها در کنار لیست توکنهای مربوطه قابل مشاهده باشد.
نتیجه گیری
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال منعکس کننده پدیده معاملات کلاسیک بازار خنثی هستند. وقتی دو دارایی رمزنگاری شده با همبستگی قوی تاریخی از هم جدا میشوند، یک معاملهگر جفتی میتواند روی هر دوی این داراییها شرط بندی کند. هنگامی که قیمت دارایی با عملکرد ضعیف افزایش مییابد و قیمت دارایی با عملکرد بیش از حد کاهش مییابد، معامله گران جفتی میتوانند سود خود را افزایش و خطرات احتمالی را کاهش دهند.
از سوی دیگر، جفتهای معاملاتی کریپتویی دو دارایی هستند که میتوانند در ازای ارز دیجیتال دیگری در صرافی خرید و فروش شوند. هنگام ارائه نقدینگی به یک صرافی غیرمتمرکز (DEX)، ارائه دهندگان نقدینگی ارزش دلاری برابر دو دارایی را تعیین میکنند. بر این اساس، هر کسی که با یک استخر نقدینگی تعامل دارد، میتواند یکی از دو دارایی رمزنگاری را که جفت معاملاتی رمز ارزی را تشکیل میدهند، مبادله کند.
بهترین استراتژی های بازار معاملاتی
اولین چیزی که قرار است به شما آموزش دهم، بسیار ساده است، استراتژی معاملاتی روزانه با حداکثر سود میباشد. از سال ۲۰۰۷ از استراتژی معاملاتی روند استفاده میکنم و هنوز هم امروزه کاربرد دارد. سعی دارم مختصر و مستقیم به این نکته اشاره کنم.
یک جفت ارز یا یک سهام که در حال افزایش یا کاهش را پیدا کنید.
سهامهای مختلف را بررسی کنید تا آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی سهمی که جهت روند قابل توجهی داشته باشد را بیابید. بایستی جهت روند به سادگی مشخص باشد. سادهتر این است که ببینیم بیشتر این استراتژی چگونه کار میکند.
وارد سیستم کارگزاری خود شوید و به سهمها نگاه کنید که در حال حرکت هستند. تایم فریم خود را روی یک ساعت قرار دهید، چارت را بزرگتر و درشتتر کنید و هر روند را مشخص نمایید. وقتی روند را مشخص کردید، تایم فریم را کوچکتر انتخاب کنید مثل چارت ۵ دقیقهای.
سهامها را بررسی کنید تا ببینید آیا الگویی که برای شما آشناست وجود دارد؟ مانند این تصویر شما میتوانید یک الگوی شکستن ساده را مشاهده کنید.
منتظر پولبک در جهت مخالف روند میمانیم
استراتژی کلیدی برای ورود به معامله، تایم فریم کوتاهتر را انتخاب میکنیم و منتظر سهم میمانیم تا در جهت مخالف روند حرکت کند. برای مثال اگر نموداری با تایم فریم یک ساعته را رصد میکنید، تایم فریم آن را کوتاهتر و به ۵ دقیقه تغییر دهید. منتظر پولبک باشید.
وقتی شما یک روند صعودی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت پایین حرکت کند. اگر روند نزولی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت بالا حرکت کند. این کار را برای کاهش ریسک و افزایش نسبت سود به ریسک انجام می دهید.
اکثر سهامها به صورت موج حرکت میکنند، به منظور این که شانس موفقیت خود را به شدت افزایش دهید، بایستی یک روند پیدا کنید و زمانی که پولبک صورت گرفت و متوقف شد، در اسرع وقت وارد بازار میشوید.
بهترین مکان خرید، جایی است که روند صعودی است و دوره کوتاهی برای کسب سود وجود دارد بدین معنی که مردم در حال فروش هستند. روشی است که میتوانید از موج بزرگ، ریسک کمتر و سود بیشتر را به دست آورید.
مهم: از حد ضرر (SL) جهت کنترل ریسک استفاده کنید.
۹۰% معاملهگران موقعیت را از دست میدهند زیرا آنها نمیتوانند ضررهای خود را کنترل کنند. معاملهگران به ضرر کردن خود ادامه میدهند و تمام سرمایه خود را از دست میدهند. تمام معاملهگران حرفهای به این مشکل روحی و روانی آگاه هستند و همیشه جلوی باخت خود را در همان ابتدا میبندند و به برندهشدن خود ادامه میدهند.
قبل از این که وارد معامله شوید بایستی بدانید در کجا با ضرر خارج خواهید شد. ضرر کردن یک امر عادی است، تنها ترفند این است که به محض اینکه معامله به راه خود ادامه نداد، سریع پوزیشن را ببندید.
بهترین روش برای این که در کجا از معامله خارج میشوید، زمانی که قصد خرید دارید حد ضرر (SL) را زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبلی قرار دهید و اگر قصد فروش دارید در بالای حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار دهید.
در بازار معاملاتی بالا، مشاهده میکنیم که یک روند نزولی در حال روی دادن است. فلش قرمز رنگ موقعیت خوبی را برای فروش پیشنهاد میدهد. در این مورد حد ضرر (SL) را میتوان کمی بالاتر از حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار داد (خط قرمز در عکس). این مورد ریسک خیلی کمی به همراه دارد اما همان طور که در نمودار میبینید، میتوان به سود زیادی دست یافت.
زمانی که روند شکسته می شود بفروشید
روندها زمانی میتوانند سودآور باشند که سود خود را حفظ کنید، بنابراین بایستی بدانید چه زمانی از معامله خارج شوید. برای این که بفهمید چه زمانی از روند خارج شوید، به روند با دقت نگاه کنید و اگر شکسته شدن روند را دیدید فورا از معامله خارج شوید.
زمانی که روند شکسته میشود چگونه مشخص میشود؟
قانون کلی در مورد شکسته شدن روند زمانی روی میدهد که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایینتر از حداکثر قیمت “High” شمع قبلی در روند صعودی قرار گیرد و حداقل قیمت “Low” شمع بعدی بالاتر از حداقل قیمت Low”” شمع قبلی در روند نزولی باشد. مثال مشابه دیگری را مشاهده کنید:
اگر حداقل قیمت Low”” شمع جدید بالاتر از حداقل قیمت شمع قبلی باشد روند شکسته میشود. زمانی که قیمت به به حداکثر قیمت “High” شمع قبلی برمی گردد از معامله خارج میشوید. همچنین در روند صعودی زمانی روند شکسته میشود که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایینتر از حداکثر “High” شمع قبلی است و زمانی از معامله خارج میشوید که قیمت به حداقل “Low” شمع قبلی رسیده باشد.
اکنون شما یک استراتژی بسیار قدرتمند را آموختید، سعی کنید از آن استفاده کنید.
استراتژی الگوی کانال
استراتژی الگوی کانال اغلب در معاملات کاربرد دارد. چرا؟ زیرا بیشتر زمانها، ابزارهای معاملاتی تشکیل کانال را میدهند. این کانالها تشکیل مثلث را میدهند. خسته کننده به نظر میرسند اما میتوانند بسیار سودآور باشند. اگر بتوانید نوع الگو را تشخیص دهید، پیشبینی این که برای سهام آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی مورد نظر در آینده چه اتفاقی میافتد آسانتر است و این اغلب موارد کاربرد دارد.
حالا این که با این استراتژی چگونه معامله کنیم را مرحله به مرحله نشان خواهم داد:
این الگو چگونه به نظر میرسد؟
این استراتژی شامل یافتن الگوی چارت است که شبیه به کانال یا مثلث میباشد. همان طور که در شکل نشان داده شده است. برای تایید کانال، حداقل نیاز به دو بانس دارید. شما زمانی برای بار سوم وارد معامله میشود که چارت به لبه رسیده باشد و متوجه شوید که قیمت از خطوط حمایت و مقاومت قبلی عبور نمیکند. شما میتوانید هر زمان که قیمت شروع به بانس از لبه کرد، وارد معامله شوید، فقط نبایستی در زمان بانس سوم وارد پوزیشن بشوید.
اگر کانال حفظ شود، می توانید از آن سود ببرید، اما اگر یک دفعه حفظ کانال بهم خورد از معامله خارج شوید و منتظر فرصت دیگری باشید.
چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را میگیرید؟
زمانی که میخواهید وارد معامله شوید لازم است بدانید چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را میگیرید. در این استراتژی از ۳/۱ محدوده کانال برای سطح حد ضرر (Stop Loss) استفاده کردم و ۳/۲ کانال را به قیمت هدف (Target Price) اختصاص دادم، همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است.
زمانی که این الگو ظاهر میشود اغلب نتیجه میدهد و میتواند پرتفوی شما را به سود برساند. اغلب بازار به تمایل به حرکت در کنار یگدیگر دارد (حالت رنج) و این به شما کمک میکند که در این زمان به اصطلاح “خسته کننده” به سود برسید.
آنچه شما باید انجام دهید این است که در جستجوی الگوی روشن و واضح باشید. اغلب نمودارها، نامنظم هستند و قیمت به صورت سر به سر حرکت میکند. زمانی که الگو به آسانی قابل شناسایی بود شروع به معامله کنید. پول خود را به چیزی که شبیه به نوعی کانال است دور نریزید.
اگر می خواهید متعلق به ۱۰٪ از معامله گران برتر باشید، لازم است هشیار باشید و تنها زمانی وارد معامله شوید که در مورد الگوی کانال مطمئن هستید. یک نکته بسیار مهمی که به بسیاری از معاملهگران حرفهای کمک میکند تا واقعا در حرفه خود پیشرفت کنند، پیگیری معاملات و الگوهای مختلف است. جاهایی که استراتژی کاربرد دارد و جاهایی که کاربرد ندارد را یادداشت کنید و بر اساس آمار خودتان اقدام به عمل نمایید.
یک مثال واقعی
در چارت ۳۰ دقیقهای بالا، روند نزولی را مشاهده میکنید. من الگوی کانال را در تایم فریم ۳۰ دقیقه بعد از کنترل نمودار در تایم فریمهای مختلف شناسایی کردم. به نظر میرسد معامله در محدوده زمانی، ۱۴ اکتبر باشد. سطح بالا، قیمت ۱٫۶۱ و سطح پایین، قیمت ۱٫۵۹ است. زمانی که نمودار به حداکثر قیمت (Higher) شمع نزدیک میشود، پوزیشن خرید میگیرم. نوار صورتی رنگ جایی است که میفروشم و نوار نارنجی رنگ جایی است که حد ضرر (ST) را قرار دادم و بر روی نوار سبز رنگ، هدف سود (Target Profit) را مشخص کردم. در این مورد از ۳/۱ برای حد ضرر (SL) و ۳/۲ برای قیمت هدف (Target Price) را دنبال نکردم چون در اینجا میخواستم ضرر کمتری را داشته باشم.
نتیجه چیست؟ یک معامله سودآور را به همراه داشت. میزان ریسک کاملا به دید شما از چارت معاملاتی بستگی دارد. با این استراتژی از ریسک کم با سود بالا استفاده کردم.
استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس (Double Tops)
اکثر معاملهگران موفق از تحلیل تکنیکی استفاده میکنند آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی و الگوهای نمودار برای کسب درآمد را به کار میبندند. آنها فهرستی از الگوهای اصلی که کاربردی است را دارند و دائم از این الگوها استفاده میکنند. هر زمان که شکل خاصی ظاهر شود، آنها معامله خود را آغاز میکنند و میدانند که ۵۵ تا ۹۰ درصد مواقع برنده هستند.
یکی از این الگوهای بسیار موفق، استراتژی دو قلوی سقف یا دبل تاپس (DT) است. اغلب این الگو در نمودار ظاهر می شود و تقریبا هر روز الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس یا (DT) را مشاهده میکنم. به این بستگی دارد که چه قدر از روز را پشت کامپیوتر مینشینید و از چند ابزار مختلف برای بررسی نمودار استفاده میکنید. هنگامی که دو قلوی سقف مناسب را مشاهده کردید، میتوانید وارد معامله شوید آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی و بدانید شانس به نفع شماست. در ادامه مراحل یافتن استراتژی دبل تاپس معاملاتی را نشان خواهم داد. این یکی از الگوهای سودآوری است که توصیه میکنم به آن توجه کنید.
سهام مختلف را بر روی صفحه کارگزاری خود مرور کنید.
برای یافتن الگوی دو قلوی سقف، نمودار سهام یا ارزهای مهم را بررسی میکنم. نمودار یک ساعته و ۵ دقیقه را بررسی میکنم تا دوتایی بالا و پایین را پیدا کنیم. با بزرگ نمایی نمودار، بهتر میتوان آن را بررسی کرد.
در نمودار بالا، الگوی دو قلوی سقف به خوبی قابل مشاهده است. شما میتوانید تایم فریم را بر اساس علاقمندی خود انتخاب کنید. بستگی به این دارد که معامله شما چه قدر طول میکشد. اگر میخواهید معامله را در عرض ۵ دقیقه تا چند ساعت انجام دهید، باید از نمودار ۵ یا ۱۵ دقیقه استفاده کنید، اگر به دنبال استراتژی سویینگ یا (نوسانگیری) هستید از تایم فریم بیشتر مثلا ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یا بیشتر استفاده کنید.
این الگو چه شکلی است؟
بایستی به دنبال الگوی W شکل باشید، زمانی که روند به سرعت به بالا حرکت میکند سپس پولبک میکند و دوباره بالا میرود، حد ضرر (SL) را در همان سطح یا در زیر حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار میدهید و مجددا شروع به پایین آمدن میکند.
در تصویر بالا مثالی از الگوی دو قلوی سقف رسم شده است. در آنجا شما می توانید ببینید که سهام قادر نیست به بالاترین جایگاه اولیه برسد و قدرت را از دست داده است. حالا بایستی صبر کنید تا روند به زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود برسد که بین دو سطح بالایی قرار دارد. زمانی که روی حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود ایستاد (زمانی که نوار مشکی به عنوان خط گردن (Neckline) را رسم کردید)، اقدام به خرید یا فروش سهام میکنید.
گاهی این الگو به درستی کار نمیکند، به همین دلیل همیشه حد ضرر (SL) را بین دبل تاپس و محل ورود به پوزیشن قرار میدهم. اگر این بار کار نکرد، نگران نباشید، مهم است که در زمان مناسب از معامله خارج شوید تا سرمایه خود را حفظ کنید و در زمان دیگری آن را مجددا امتحان کنید.
برای به دست آوردن سود بیشتر، (TP) را یک و نیم تا دو برابر بیشتر از حد ضرر (SL) مشخص میکنم. همان طور که در نمودار بالا مشاهده میکنید. اغلب نسبت حد سود (TP) به حد ضرر (SL) یک و نیم برابر کافی است و در باند مدت سودآور است.
استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم (Double Bottom)
عکس روش بالا کار میکند.
شکل بالا مانند نمونه قبلی فقط به صورت برعکس کار میکند. توجه: بسیار مهم است تا خط گردن (Neckline) تشکیل نشده وارد معامله نشوید. بعضی از معاملهگران حد ضرر (SL) را آزادانهتر در بالا یا پایین دو قلوی کف یا دبل باتم قرار میدهند؛ اما من نسبتا محافظهکارانه عمل میکنم و حد ضرر (SL) و حد سود (TP) را به همان روش بالا قرار میدهم تا در معاملات به موفق دست پیدا کنم. من از استراتژی خودم استفاده میکنم و شما آزاد هستید تا سطوح مختلف را تجربه کنید.
نمودار بالا، مثال بسیار خوبی از الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس است.
نوبت شماست
حلا نوبت شماست که از این استراتژی استفاده کنید. مطالب را دوباره بخوانید و سعی کنید در الگوهای دو قلوی سقف و کف به کار برید. از حد ضرر (SL) و حد سود (TP) منطقی استفاده کنید و معاملات خود را یاداشت کنید. سپس آماری از یاداشتهای خود بگیرید و بینید که آیا این الگوها هم برای شما به درستی جواب داده یا خیر و سعی کنید اشتباهات خود را پیدا کنید و در معامله بعدی، اشتباه خود را اصلاح نمایید.
چکیده:
استراتژی مورد نظر با استفاده از روند معاملاتی، ورود و خروج از پوزیشن را بررسی میکند. همچنین پولبک، شکست روند، الگوهای کانال و الگوهای سقف و کف به شما کمک میکند تا پوزیشن مناسب را با در نظر گرفتن حد ضرر (SL) انتخاب کنید.
نویسنده و مترجم: هانیه عظیم زادگان
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
اسکالپینگ ارز دیجیتال چیست؟
اسکالپینگ یکی از استراتژیهای مختلف سرمایه گذاری و تریدینگ ارز دیجیتال است. در بازار سرمایه افراد ایدههای مختلفی برای کسب سود دارند. بعضی از افراد ترجیح میدهند معاملات بزرگ انجام دهند تا سود بیشتری کسب کنند. در مقابل بعضی دیگر ترجیح میدهند معاملات کوچکتر اما در تعداد بالا داشته باشند تا از مجموع سودهای کوچک به یک سود بزرگ برسند! استراتژی که این دسته از افراد از آن استفاده میکنند، اسکالپینگ یا Scalping نام دارد که در این مقاله میخواهیم با آن آشنا شویم. اگر تا پایان این مقاله همراه داجکس باشید، با هرآنچه باید در مورد اسکالپینگ تریدینگ ارز دیجیتال باید بدانید آشنا خواهید شد.
اسکالپینگ چیست؟ معاملات کوچک اما پرتعداد!
اسکالپینگ (Scalping) یک استراتژی تریدینگ ارزهای دیجیتال است که در آن معامله گران از تغییرات اندک قیمت در بازههای زمانی کوتاه برای کسب سود استفاده میکند. در این روش معامله گر ممکن است در طول روز دهها یا صدها معامله کوچک انجام دهد که میزان سود هریک از آنها اندک است. اما این روش ریسک بسیار پایینی نیز دارد. به زبان سادهتر، اسکالپینگ روشی است که در آن معامله گر، ارزهای دیجیتال را با قیمت پایینتر خریداری میکند و بلافاصله بعد از افزایش قیمت، حتی اگر اندک باشد، اقدام به فروش آن میکند تا سود به دست آورد.
در بازار بورس از اسکالپینگ برای تبدیل سهم به پول نقد بدون تأثیر بر قیمت لحظهای بازار استفاده میشود. اما این روش در دنیای ارزهای دیجیتال کمی تغییر کرده است. در بازار ارزهای دیجیتال اسکالپینگ زمانی انجام میگیرد که سرمایه زیادی درگیر باشد یا اهرم بالایی مورد استفاده قرار گرفته باشد و تقاضا در بازار کم باشد. با استفاده از بهترین آموزش ارز دیجیتال میتوانید با انواع استراتژیهای معاملاتی ارزهای دیجیتال آشنا شوید.
اسکالپر کیست؟ تریدرهای حرفهای ارزهای دیجیتال
به طور کلی، اسکالپر (Scalper) تریدری است که در با خرید و فروش ارزهای دیجیتال در تایم فریمهای بسیار کوتاه سود کسب میکنند. هدف اصلی اسکالپر این است که با تنظیم سفارشات با استفاده از محدوده قیمتی خاص در بازار کریپتو، از نوسانات یا تغییرات قیمت استفاده کند. یک معامله گر باید یک استراتژی قوی برای فروش فوری ارزهای دیجیتال خود داشته باشد زیرا یک خطای جزئی در اسکالپینگ میتواند یک سبد سرمایه را از بین ببرد.
از این رو، پیروی از کارشناسان ارز دیجیتال و استفاده از بهترین شاخصهای فنی برای موفقیت در معاملات ارزهای دیجیتال ضروری است. همچنین، معامله در بازههای زمانی کوچکتر ایجاب میکند که اسکالپرها از بهترین اندیکاتورهایی استفاده کنند که حرکتهای قیمتی دقیق را پیشبینی میکنند. برای تبدیل شدن به یک اسکالپر موفق اولین قدم پشت سر گذاشتن آموزش مقدماتی ارز دیجیتال است.
اسکالپینگ چگونه کار میکند؟ مفاهیمی که باید بدانید!
اسکالپینگ بر این مفهوم استوار است که تمام ارزهای دیجیتال پس از تجربه کاهش قیمت، حرکتی رو به بالا انجام میدهند، اما پیشبینی دقیق تقریباً غیرممکن است. یک اسکالپر سعی میکند تا حد امکان سود کوچکی را به دست آورد، که برخلاف مفهوم رایج HODL است. این حرکت استراتژیک با کوچک کردن سودها و افزایش تعداد معاملات به نتایج مثبتی دست مییابد.
اسکالپینگ یک استراتژی غیر معمول است. زیرا به صورت سنتی، سرمایهگذار ارزهای دیجیتال خود را برای مدت طولانی نگه میدارد تا در صورت موفقیت نصف یا حتی کمتر از نصف معاملات خود، سود نسبتاً خوبی کسب کند. در عوض، اسکالپینگ از این ایده پیروی میکند که تعداد معاملات سود ده باید بسیار بیشتر از معاملاتی باشد که در آن ضرر میکنیم. در دورههای آموزش پیشرفته ارز دیجیتال میآموزید که چگونه با مدیریت ریسک و استراتژی دقیق شانس موفقیت در معاملات خود را افزایش دهید.
اصول اسکالپینگ؛ مهمترین نکات برای تبدیل شدن به اسکالپر
در هر استراتژی تریدینگ ارزهای دیجیتالی، تعدادی مفروضات یا اصول اساسی وجود دارند که همه افراد باید رعایت کنند. فرقی نمیکند که قصد انجام معاملات اسپات یا توکن اهرم دار را داشته باشید، برای اینکه اسکالپر موفقی شوید باید نکات زیر را به خاطر بسپارید:
- انجام معاملات کوچک در بازار نسبتاً سادهتر است. در هر بازاری تغییرات قیمت کوچک راحتتر از تغییرات قیمت بزرگ است. برای مثال فروش یک ارز دیجیتال با سود 0.02 دلاری بسیار راحتتر از افزایش قیمت ناگهانی 2 دلار است.
- امکان انجام معاملات کوچکتر بیشتر است. در یک بازار با ثبات که قیمتها تغییرات اندکی دارند هم اسکالپر میتواند تعداد زیادی معامله کوچک با سود اندک انجام دهد.
- هر چقدر معامله کوچکتر باشد، احتمال از دست دادن سرمایه و ریسک آن کمتر است.
- تایم فریم کوتاه پیش بینی قیمت را سادهتر میکند. پیش بینی آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی قیمت یک ارز دیجیتال در بازه زمانی کوتاه بسیار راحتتر از پیش بینی قیمت آن در سال آینده است!
اگر این اصول را به یاد داشته باشید میتوانید به عنوان یک اسکالپر موفق شوید. البته در کنار این اصول مهم باید با مفاهیم پایهای بازار مانند مارکت کپ نیز آشنا باشید.
بهترین ارزهای دیجیتال برای اسکالپینگ، چگونه بهترین گزینه را انتخاب کنیم؟
به طور کلی بیت کوین و اتریوم به همراه سایر ارزهای دیجیتال بزرگ بهترین گزینه برای اسکالپینگ هستند. دلیل آن نیز تعداد بسیار زیاد معاملات و حجم بالای نقدینگی است. شما برای اینکه از اسکالپینگ سود کسب کنید باید روزانه دهها و صدها معامله انجام دهید. اگر تقاضا به اندازه کافی در بازار وجود نداشته باشد، امکان انجام این تعداد از معاملات نیز آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی وجود نخواهد داشت.
هرچقدر بازار یک ارز دیجیتال بزرگتر و حجم معاملات روزانه در آن بیشتر باشد، شما نیز فرصت بیشتری برای اسکالپینگ خواهید داشت. البته ارزهای دیجیتال جدید و تازه وارد به بازار نیز گزینههای خوبی برای اسکالپرها هستند. ارزهای دیجیتال جدید و در حال رشد، مرتباً در حال افزایش قیمت هستند و این فرصت مناسبی را برای اسکالپرها فراهم میکند تا در تایم فریم کوتاه از افزایش قیمت آنها برای کسب سود استفاده کنند. اگر بدانید پروژه های دیفای چیست، میتوانید از لیست پروژههای دیفای جدید گزینههای خوبی را برای اسکالپینگ پیدا کنید.
آموزش استراتژیهای تریدینگ در داجکس
در این مقاله با اسکالپینگ آشنا شدیم و خصوصیات یک اسکالپر موفق را نیز بررسی کردیم. آنچه ما در اینجا معرفی کردیم تنها مقدمهای بر یک بحث بسیار عمیقتر است. اسکالپینگ نیاز به ابزارهای حرفهای و آموزشهای بسیار دقیقی دارد. بنابراین پیش از اینکه از استراتژی اسکالپینگ برای کسب سود و تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای استفاده کنید، ابتدا باید به دنبال دورههای آموزشی حرفهای باشید. ما در داجکس این فرصت را برای شما فراهم کردهایم تا توسط افراد حرفهای آموزش ببینید و مانند حرفهایها عمل کنید. در اولین قدم کافی است تا در سایت داجکس ثبت نام کنید و از بین دورههای مقدماتی تا پیشرفته ارزهای دیجیتال بهترین گزینه را بر حسب نیاز خود انتخاب کنید.
آشنایی با مفاهیم استراتژی معاملاتی
در این نوشته میخواهم توضیحی در مورد استراتژی معاملاتی و ستاپ معاملاتی ارائه دهم تا با این مفاهیم آشنا شویم.
ستاپ معاملاتی چیست؟
به کنار همقرار دادن موارد مختلف ستاپ گفته میشود.
به فرض اگر شما برای معامله چند پارامتر را با هم ترکیب کنید در اصطلاح ستاپ چیده اید.
در شکل بالا ستاپی از ترکیب خط و سطح مهم و همینطور پترن هارمونیک را میبینید و معامله گر منتظر تریگر در محدوده مورد نظر میباشد.
در بازار های مالی بسیاری از معامله گران به دنبال چیدن ستاپ های کاربردی با احتمال موفقیت بالا هستند و این روش بدلیل کاربردی بودن در تمامی بازار ها و تایم فریم ها، روز به روز در بین فعالین بازار محبوبتر میشود.
استراتژی چیست؟
برنامه ای از پیش تعیین شده برای رسیدن به هدفی مشخص
به فرض استراتژی معاملاتی من این است که:
ستاپی شامل (روند ،ساختار و خطوط) طراحی کنم که بتواند ریسک به ریوارد بالای ۲ را برای من داشته باشد .
(اگر در این شرایط ذکر شده بتوانم نشانه ای از رفتار مناسب بازار در جهت ستاپ بگیرم وارد خواهم شد)
پس متوجه شدیم که ستاپ معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است.
استراتژی که ذکر شد، استراتژی تکنیکی است و ما استراتژی های مدیریت سرمایه و ریسک و استراتژی کنترل روحیه(ظرفیت احساسی) هم داریم.
معامله گران حرفیه برای هر ۳ مورد استراتژی مشخص و شخصی دارند و از آن برنامه پیروی میکنند.
در صورت تخطی از استراتژی هم برنامه های تنبیهی و در اصطلاح (cool off) را برای خود مشخص کرده اند.(به فرض فاصله گرفتن از بازار برای مدتی مشخص)
دوست دارید مسیر پیشنهادی مجموعه tbba را دنبال کنید و با روش های معاملاتی دکتر اندروز و تیموتی مورگ آشنا شوید؟