تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟ درباره چگونگی آنالیز تکنیکال بیت کوین، اتریوم و ترون بحث کرده و با فاندامنتال مقایسه میکنیم.
تحلیل تکنیکال از جمله راههای مبتنی بر چارت قیمت به منظور خرید و فروش بیت کوین یا سایر ارزهای دیجیتال نظیر اتریوم و ترون محسوب میشود.
فعالان بازارهای مالی نظیر بورس سهام، فارکس و مخصوصا ارزهای دیجیتال از روشهای مختلفی به منظور سودآوری استفاده میکنند. عدهای سرمایهگذاری را ترجیح داده و به تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) علاقه دارند. در آن سو بسیاری از افراد ترید و معاملهگری را روش بهتری برای کسب سود قلمداد میکنند. برای آنها، تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، پراستفادهترین روش برای کسب سود از داراییهای گوناگون است. در یکی دیگر از مطالب به بررسی کامل تحلیل فاندامنتال خواهیم پرداخت. اما منظور از آنالیز تکنیکال چیست، چرا باید از آن استفاده کرد و چه کاربردی دارد؟ آیا نمیتوان بدون آن به خرید و فروش ارزهای دیجیتال پرداخت؟
تحلیل تکنیکال – Technical Analysis چیست؟
یکی از نامهای مرسوم تحلیل تکنیکال، نمودارخوانی است. هدف در این نوع از تحلیل، پیشبینی رفتار آینده بازار طبق حرکات قیمتی (Price Action) و دادههای حجمی معاملات (Volume Data) صورت گرفته در گذشته است. از زمانهای دور، آنالیز تکنیکال کاربرد زیادی در بازار سهام و دیگر بازارهای مالی سنتی داشته است. این نوع تحلیل در حال حاضر بخشی جداییناپذیر از معاملات ارزهای دیجیتال در دنیای کریپتوکارنسی نیز به شمار میرود.
همانطور که گفتیم در مقابل آن تحلیل فاندامنتال قرار میگیرد. رویکرد آنالیز بنیادی در بررسی یک دارایی، به طور کامل متفاوت است. در آنالیز تکنیکال تمرکز فقط روی حرکات قیمتی گذشته (Historical Price Action) قرار دارد و تریدرها از آن برای بازههای زمانی کوتاه، از یک دقیقه تا چند هفته، بهره میبرند.
آنالیز تکنیکال برای استیبل کوینها بیمعنی است. به عبارتی برای خرید و فروش تتر یا سایر ارزهای دیجیتال نظیر یو اس دی سی، که قیمتشان همواره ثابت و برابر یک دلار است، به تحلیل تکنیکال نیازی ندارد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال چقدر است؟
نخستین استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال مربوط به قرن هفدهم میلادی در آمستردام و قرن هجدهم میلادی در ژاپن است. با این حال بیشتر روشهای آنالیز تکنیکال امروزی نتیجه مطالعات آقای چارلز داو (Charles Dow) است. وی فعالیتش را با روزنامهنگاری در حوزه مالی شروع و در ادامه وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) را تاسیس کرد. داو جزو نخستین افرادی بود که رفتارهای قیمتی مشابه بین داراییهای خاص را درک کرد، رفتارهایی که از یک روند مشخص تبعیت میکردند. دستاوردهای این فرد تئوری داو (Dow Theory) نامگذاری شد که پایه و اساس تحلیل تکنیکال امروزی محسوب میشود.
طی اولین سالهای ظهور آنالیز تکنیکال، روشهای موجود ابتدایی بود و تمام محاسبات به شکل دستی، روی صفحات کاغذ، صورت میگرفت. به لطفا پیشرفت فناوری و ظهور ابزارآلات کامپیوتری قدرتمند برای محاسبات مدرن و پیچیده، تحلیل تکنیکال با سرعت بیشتری گسترش پیدا کرد و اکنون یکی از ابزارهای مهم عده زیادی از سرمایهگذاران و معاملهگران محسوب میشود.
آنالیز تکنیکال چه رویکردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بر پایه مطالعه قیمتهای کنونی و گذشته یک دارایی صورت گرفته و فرض اصلی این است که حرکات قیمتی یک دارایی نظیر یک ارز دیجیتال، به شکل تصادفی نبودهاند. به عبارتی فرض بر تکرار شدن تاریخ قرار دارد. بر اساس این دیدگاه قادر خواهید بود روندهای قیمتی فعلی و مخصوصا آینده را به وسیله مطالعه تاریخچه قیمت و الگوهای تشکیل شده طبق آنها، شناسایی کنید.
هسته اصلی تحلیل تکنیکال، عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) است. این در حقیقت نمودی از احساسات بازار (Market Sentiment) را به طور کلی در معرض دید قرار میدهد. به عبارتی قیمت یک دارایی، حاصل تقابل فشار خرید و فروش است و این فشارها ارتباط ویژهای با احساسات تریدرها و سرمایه گذاران (احساساتی مانند ترس یا طمع) دارند.
در نظر داشته باشید آنالیز تکنیکال در بازارهایی که روندهای قیمتی به شکل طبیعی پیش رفته و معاملات درونشان با حجم و لیکوئیدتی بالایی صورت میگیرند، قابل اعتمادتر بوده و تاثیر بیشتری دارد. هرچه حجم معاملات بازار افزایش پیدا کند، امکان دستکاری قیمتها (Price Manipulation) و در نتیجه نوسانات غیر طبیعی کاهش خواهد یافت. این نوسانات غیر طبیعی سبب میشوند سیگنالهای اشتباه در تحلیل تکنیکال بروز کرده و از کارایی و دقتش کاسته شود.
اندیکاتورهای پراستفاده در تحلیل تکنیکال
در اینجا، اندیکاتورها (Indicators) جزو اصلیترین ابزارها تلقی میشوند. بهره بردن از آنها، افزایش کارایی و سرعت در تحلیل تکنیکال را برای معاملهگران به ارمغان میآورد. آنها به شناسایی روندهای موجود کمک کرده و اطلاعات بسیار با ارزشی درباره روندهایی که در آینده نزدیک شکل خواهند گرفت، فراهم میکنند. نباید فراموش کرد اندیکاتورها امکان اشتباه دارند، به همین دلیل بخشی از معاملهگران با هدف کاهش ریسک تحلیل های تکنیکال خود از تعدادی اندیکاتور در کنار یکدیگر بهره میبرند.
افرادی که تحلیل تکنیکال را روش اصلی خود برای تحلیل وضع آینده بر اساس گذشته انتخاب کردهاند، به اندیکاتورها و ابزارهای متنوعی برای شناسایی روندهای بازار طبق نمودارها و دادههای گذشته نیاز دارند. در ادامه مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال را خواهیم شناخت.
اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
اندیکاتورهای متعددی برای آنالیز تکنیکال وجود دارند، اما کارایی و میزان استفاده از همه آنها یکسان نیست. یکی از محبوبترین و پراستفادهترین گزینهها، اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) یا محسوب میشود. همانطور که از نام آن میتوان حدس زد، SMA طبق میانگین قیمتهای پایانی یک دارایی در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میشود. شکل دیگر و اصلاح شده این اندیکاتور، میانگین حرکت نمایی (Exponential Moving Average) یا EMA است که در محاسباتش برای دادههای اخیر در یک بازه زمانی، وزن بیشتری نسبت به دادههای قدیمیتر قائل میشود.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر از اندیکاتورهای متداول در تحلیل تکنیکال شناخته میشود. این مورد در بخش نوسانگرها یا اسیلاتورها (Oscillators) قرار میگیرد. برخلاف اندیکاتور میانگین متحرک ساده، که خیلی ابتدایی تغییرات قیمتی را طی زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای محاسباتی ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و یک سری اطلاعات تولید میکنند. این اطلاعات در یک بازه خاص و از قبل تعریف شده، نشان داده خواهند شد. به عنوان نمونه اندیکاتور RSI در بازه 0 تا 100 در حال نوسان است.
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands)
اندیکاتور بولینگر باند یا به طور ساده BB جزو موارد محبوب و پراستفاده نزد تریدرها به شمار میرود. اندیکاتور بولینگر باند متشکل از دو باند عرضی و جانبی است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. از BB برای شناسایی مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در یک دارایی بهره میبرند. همچنین قادر خواهید بود میزان نوسان بازار (Market volatility) را به لطف آن اندازهگیری کنید.
اندیکاتورهای مشتق شده
آنالیز تکنیکال تنها متکی به ابزارهای ساده و پایهای نبوده و یک سری اندیکاتور نیز وجود دارند که طبق دادههای به دست آمده از سایر اندیکاتورها عمل میکنند. به عنوان نمونه اندیکاتور Stochastic RSI با اعمال کردن یک سری فرمولهای ریاضی روی RSI معمولی (میانگین متحرک ساده) محاسبه میشود. نمونه دیگر، اندیکاتور شناخته شده و پرطرفدار مک دی یا واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) است که با تفریق دو EMA (آنها خط اصلی MACD را میسازند) شکل میگیرد. گفتنی است این اندیکاتور دارای یک هیستوگرام است که ساخت آن، طبق اختلاف دو EMA اشاره شده در بالا صورت میگیرد.
تحلیل تکنیکال بر اساس سیگنالهای معاملاتی
در تحلیل تکنیکال علاوه بر استفاده از اندیکاتورها به عنوان ابزارهایی کاربردی به منظور شناسایی روندهای کلی، این امکان وجود دارد که آنها را برای شناسایی نقاط احتمالی ورود و یا خروج (سیگنالهای خرید یا فروش) به کار برد. زمانی که اتفاقات خاصی در نمودار رخ میدهند، این سیگنالها تشکیل خواهند شد. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید:
اندیکاتور RSI در حال نشان دادن عددی بالاتر از 70 در بازه خود است. این عدد ممکن است بیانکننده قرار داشتن بازار در شرایط اشباع خرید (Overbought) باشد. بر اساس همین منطق، وقتی اندیکاتور نام برده در حال نمایش عددی زیر 30 است، قرارگیری بازار در شرابط اشباع فروش (Oversold) را نشان میدهد. این اطلاعات به شما برای یافتن نقاط ورود و خروج احتمالی کمک فراوانی خواهند کرد.
همانطور که در این مطلب چندین مرتبه تاکید کردیم، سیگنالهای معاملاتی ارائه شده در تحلیل تکنیکال همواره دقت بالایی نداشته و نویزها و سیگنالهای اشتباه متعددی توسط اندیکاتورها ایجاد میشود. اگر بدانید بازار کریپتوکارنسی بسیار کوچکتر و پرنوسانتر نسبت به بازارهای سنتی است، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. پس در صورت تکیه به تحلیل تکنیکال برای دریافت سیگنال بهترین زمان خرید و فروش و ترید ارزهای دیجیتال، اطلاعات دریافت شده از اندیکاتورها را عاری از خطا تصور نکرده و اطلاعات اضافی بیشتری از منابع مختلف، قبل از گرفتن تصمیم نهایی برای خرید یا فروش، جمعآوری کنید.
چه انتقاداتی به آنالیز تکنیکال وارد میشود؟
آنالیز تکنیکال پراستفادهترین روش به منظور خرید و فروش داراییها در بازارهای مختلف محسوب میشود، با این حال به نظر برخی متخصصان، تحلیل تکنیکال غیر قابل اطمینان و بحث برانگیز است. این دسته افراد، از روش نام برده به عنوان پیشگویی خودآموز (Self-Fulfilling Prophecy) و توجیه رفتار خود یاد میکنند. طبق پیشگویی خودآموز، یک رویداد زمانی رخ میدهد که تعداد بسیار زیادی از مردم چنین اعتقادی داشته باشند. به عبارتی عده زیادی به وقوع پیوستن آن رخداد را متصور شوند.
منتقدها در این رابطه عقیده دارند در بستر بازارهای مالی، در صورتی که عده بسیار زیادی از تریدرها و سرمایهگذاران روی یک نوع از ابزار مانند خطوط حمایت و مقاومت متمرکز شده باشند، احتمال عملکرد بهتر آن افزایش پیدا خواهد کرد.
از طرفی دیگر با افراد حامی تحلیل تکنیکال رو به رو هستیم که عقیده دارند هر فرد چارتیست و نمودارشناس، دارای روش منحصربهفرد خود برای تحلیل نمودارها است و در نگاه کلان، ممکن نیست که تعداد زیادی از تریدرها، اندیکاتورها و استراتژی یکسانی را به منظور خرید و فروش دنبال کنند.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
در آنالیز تکنیکال تصور بر این است که قیمت یک دارایی نظیر یک ارز دیجیتال خاص، همه عوامل بنیادی و فاندامنتال مرتبط با آن را در معرض نمایش قرار داده است. تحلیل تکنیکال روی دادههای قیمتی گذشته و حجم معاملات متمرکز بوده و این اصلیترین تمرکز آن است، اما در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، استراتژیهای تحقیقاتی و مطالعاتی بسیار گستردهتری با هدف تعیین قیمت ذاتی یک دارایی دنبال میشوند.
تحلیل فاندامنتال تصور میکند کارایی آینده یک دارایی به فاکتورهای به مراتب بیشتری علاوه بر دادههای قدیمی بستگی دارد. آنالیز فاندامنتال روشی برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت یا دارایی بر اساس گسترهی بزرگی از شرایط و عوامل اقتصادی خرد و کلان مانند مدیریت شرکت، اعتبار، شرایط بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت و دیگر موارد است.
به تحلیل تکنیکال معمولا به عنوان روشی برای پیشبینی حرکات قیمتی و رفتار بازار نگاه میکنند، اما تحلیل فاندامنتال راهکاری به منظور شناسایی این که آیا یک دارایی بر اساس بستر بازار و پتانسیل خود، بیش از اندازه ارزش گذاری (Overvalued) شده است یا خیر، شناخته میشود. آنالیز تکنیکال بیشتر مورد استفاده معاملهگران کوتاه مدت است، اما تحلیل فاندامنتال بیشتر مورد توجه مدیران صندوقهای سرمایه گذاری (Funds Managers) و سرمایهگذاران بلند مدت قرار میگیرد. برای درک بهتر منظور از سرمایه گذاری کوتاه مدت باید با استراتژی سوئینگ تریدینگ آشنا شوید.
نتیجهگیری
پیشنهاد میکنیم برای پی بردن به بهترین زمان خرید و فروش ارزهای دیجیتال یا هر دارایی دیگر، از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده کنید. به عبارتی بهتر است از ویژگیهای هر یک از دو روش نام برده به طور همزمان به نفع خود بهره ببرید. این راهکار به عنوان انتخابی بهینه و منطقیتر توسط بسیاری از افراد، مخصوصا کسانی که با یکی از این دو روش مخالفت شدید دارند، پذیرفته شده است. تحلیل فاندامنتال بیشتر در استراتژیهای سرمایه گذاری بلند مدت کاربرد دارد، اما تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری کوتاه مدت، اطلاعات مفیدی درباره شرایط کوتاه مدت بازار ارائه میکند.
چقدر با تاریخچه تحلیل تکنیکال آشنا هستید؟
اصول تجزیه و تحلیل تکنیکالی که ما امروزه با آن سر و کار داریم توسط چارلز داو معروف به پدر تحلیل تکنیکال نوین، ایجاد شده است. نام داو تداعی کننده ی تحلیل تکنیکال است به طوری که نقش پر رنگ او در تاریخ این رشته ی تحلیل سبب شده که پیدایش و توسعه تحلیل تکنیکال به سه دوره تقسیم می شود:
براساس تقسیم بندی که در بالا ذکر شده تحلیل تکنیکال پیش از چارلز داو نیز مورد استفاده بوده و افرادی در مسیر توسعه آن کوشش نموده اند. برای بررسی پیشینه ی تحلیل تکنیکال، نام افراد زیادی را می توان ذکر کردم اما برخی افراد نقش برجسته ای داشته اند.
پیدایش تحلیل تکنیکال به صدها سال پیش از داو باز می گردد. برای بررسی دوره ی پیش از داو می توان به دو شخض اشاره کرد. جوزف دولا وگا در اروپا و مانهیسا هما در آسیا. این اشخاص با استفاده از نبوغ خود توانسته اند گام های بلند و اساسی را در مسیر توسعه ی این روش تحلیلی بردارند. در ادامه به معرفی این اشخاص می پردازیم.
معرفی جوزف دولا وگا
اصول تحلیل تکنیکال برگرفته از صدها سال داده های بازارهای مالی می باشد. جوزف دولا وگا یکی از اشخاصی است که نامش در تاریخ تحلیل تکنیکال پررنگ است.
زندگی نامه ی دولا وگا گره خورده با نام کشور هلند است. هلند از جمله مکان هایی است که یهودیان بسیاری به آن سفر می کنند تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟ و قطعاً بدون بازدید از آمستردام این سفر کامل نیست. پایتخت زیبای هلند نه تنها به دلیل مکان های دیدنی اش بلکه به دلیل آن که یک مرکز فرهنگی در تاریخ یهود است، جذابیت دارد.
پس از وخیم شدن اوضاع در شبه جزیره ی ایبری (شبه جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا است که کشورهای اسپانیا، پرتغال، آندورا و جبل الطارق را در بر میگیرد)، یهودیان به دنبال مکانی برای اسکان بودند که پذیرای آن ها باشد ازجمله یهودیانی که در هلند اسکان داشتند و آثار برجسته ای در تاریخ فرهنگی این منطقه ثبت نموده است، جوزف دولا وگا می باشد. اما او دقیقاً کیست؟
جوزف دولا وگا در قرن هفدهم
جوزف دولا وگا نویسنده ی یهودی تباری است که معروف به جوزف پنسو می باشد. وی در سال ۱۶۵۰ متولد شد که البته محل تولد او نامشخص است. او به همراه پدرش ایزاک پنسو فیلیکس به هلند آمد.
وگا آثار ادبی بسیاری خلق کرده است که البته در بین آثار وی “اغتشاش اغتشاشات” اثر متمایز و مورد توجه است. او در این کتاب به توضیح روابط موجود در بازار سهام می پردازد!
کتاب اغتشاش اغتشاشات نگاه اجمالی به نحوه کار بورس اوراق بهادار آمستردام در قرن هفدهم دارد. این کتاب زمینه مطالعات مدرن مالی رفتاری را نیز فراهم کرده است. وگا در مقدمه کتاب خود نوشته است که تمایل دارد ابهامات در خصوص بازار سهام را از بین ببرد و نقاط تاریک این دنیای پر رمز و راز را، روشن کند.
وگا چهار اصل را تنظیم کرده است که او اعتقاد دارد امروزه هر تازه واردی باید آن ها را در نظر بگیرد:
۱. هر معاملگری قطعاً اشتباهاتی خواهد داشت، پس هرگز با توصیه دیگران خرید و فروش نکنید.
۲. از سود های از دست رفته ابراز پشیمانی نکنید. همواره به یاد داشته باشید که نباید برای سودهایی که نتوانسته اید کسب کنید، حسرت بخورید.
۳. هر معامله ی سود دهی می تواند در هر لحظه به زیان تبدیل شود.
۴. صبر و سرمایه دو عامل مورد نیاز برای رشد یک تاجر و معامله گر می باشند.
کتاب “اغتشاش اغتشاشات” به صورت ابتدایی اصول اساسی بازار سهام را توضیح می دهد. جوزف دولا وگا متن این کتاب را به صورتی بسیار جذاب و گفت و گویی میان چند نفر که از جمله آن ها می توان به یک فیلسوف، بازرگان و سهامدار اشاره کرد، به رشته ی تحریر درآورده است. نبوغ این نویسنده سبب شده که افراد، مفاهیم مربوط به معاملات اوراق بهادار (که در این کتاب به بورس آمستردامِ اشاره شده) را به صورتی کاملا جذاب و با زبانِ محاوره ای بیاموزند.
و اما تمام دوره ی پیش از داو محدود به اروپا و هلند نمی باشد بلکه بخش اساسی از آن در آسیا و توسط مردی ژاپنی رقم خورده است.
مانهیسا هما مرد ژاپنی افسانه ای، یکی دیگر از اشخاصی است که تاثیر بسزایی در تاریخ تحلیل تکنیکال دارد؛ البته برای دانستن در خصوص زندگینامه ی هما اقتصاد ژاپن در آن زمان را باید مطالعه کرد. در این متن قصد داریم شما را با هما بیشتر آشنا کنیم.
مانهیسا هما در قرن هفدهم
مانهیسا هما که در قرن هفدهم می زیست، برخلاف اکثر افراد موفق، او خانواده ای ثروتمند داشت که نکته ای جالب توجه درمورد او می باشد. وی پس از فوت پدرش، برخلاف رسوم آن زمان که فرزند ارشد وارث قدرت پدر بود اما به دلیل تیزهوشی خود، با آن که فرزند کوچک خانواده شان بود، سُکّان مدیریت خانواده و اموال را در دست گرفت.
او در بازار برنج فعالیت های گسترده ای داشت و با ثبت عواملی همچون آب و هوا و سابقه قیمت های پیشین، سعی در تحلیل و پیش بینی بازار داشت. قواعد معاملاتی هما در بازار برنج کاربرد فراوانی داشت که سبب ایجاد تکنیک الگوهای شمعی ژاپنی شد.
کندل های شمعی ژاپنی که هر تحلیل گر تکنیکالی قطعا با آن سرکار دارد شاکله های اصلی تحلیل تکنیکال می باشد اما باید به این نکته توجه کرد که الگو های شمعی ژاپنی که هما ابداع گر آن است با الگو هایی که امروزه توسط تحلیل گران مورد استفاده قرار می گیرد، متفاوت است؛ در این راستا افراد زیادی تحقیقاتی انجام داده اند که می توان از میان آن ها به استیو نیسون اشاره کرد.
استیو نیسون نویسنده و سخنران مشهوری است. او سه کتاب تالیف کرده است که جا دارد به مشهورترین آن ها یعنی کتاب الگوهای شمعی ژاپنی، اشاره کرد. این کتاب توسط آقایان کامیار فراهانی فرد و رضا قاسمیان لنگرودی ترجمه شده است و از جمله مرجع های اصلی در آموزش الگوهای شمعی در ایران است.
تا اینجا به بررسی دوران پیش از داو پرداختیم و مهم ترین افرادی که در پیدایش و معرفی تحلیل تکنیکال نقش داشتند را معرفی کردیم. اکنون زندگینامه چارلز داو که به عنوان پدر تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال نوین شناخته می شود و نظرات او توسط افراد بسیاری گردآوری و مدون شده اند را، توضیح می دهیم.
و اما چارلز داو پدیده ی دنیای تحلیل تکنیکال!
چارلز هنری داو، در ششم نوامبر ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالات کنتیکت (ایالت کنکتیکت در شمال شرقی کشور آمریکا واقع شده است) متولد شد. پدر او کشاورز بود و چارلز در سن ۶ سالگی او را از دست داد.
روزنامه اسپرینگفیلد (Springfield) با آن که داو هیچ گونه تحصیلات آکادمیک در مورد روزنامه نگاری نداشت، او را در سن ۲۱ سالگی به عنوان روزنامه نگار، استخدام کرد. این روزنامه از سال 1867 منتشر شده است و جوایز بسیاری نیز دریافت کرده و البته در این سال ها توسعه و گسترش یافته است.
روزنامه اسپرینگفیلد (Springfield)
بعد از ۵ سال در سن ۲۶ سالگی چارلز داو توانست به روزنامه ی providence (پراویدنس) بپیوندد و در قسمت مقالات تجاری مشغول به کار شود.
ژورنال پراویدنس، که به زبان عامیانه با نام ProJo شناخته می شود روزانه در کلان شهر پراویدنس، رود آیلند منتشر می شود. این روزنامه بزرگترین روزنامه در رود آیلند است. پراویدنس برای اولین بار در سال 1829 منتشر شد و قدیمی ترین روزنامه ای است که به طور مداوم در ایالات متحده منتشر می شود.
داو بسیار زیرک بود و یکی از ترفندهای که در نویسندگی به کار می گرفت، این بود که با ارائه ی چگونگی توسعه صنایع مختلف و چشم انداز آینده آن ها در متون خود، مطالب را به صورتی جذاب برای مخاطبین ارائه می داد.
در سال ۱۸۸۰ او از روزنامه ی providence جدا شد و به مجله ی اخبار مالی وال استریت کیهرنن پیوست.
داو از ادوارد جونز که یکی از همکاران پیشین او بود، تقاضا کرد که در ارائه گزارش های مالی در وال استریت به او ملحق شود. عدم ارائه گزارش های خلاف واقع، سرلوحه ی کار آن دو بود.
چارلز داو و ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ مجموعه ی خود به نام کمپانی داو جونز را تاسیس کردند.
این شرکت برای مشتریان خود اخبار مالی را جمع آوری و خلاصه نویسی می کرد. طولی نَیَنجامید تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟ که تعداد مشتریان این منبع خبری، افزایش چشمگیری یافت.
آن ها بعد از گذشت مدتی شرکت خود را توسعه داده و به جای ارایه ی گزارش به مشتریان، آن را به عنوان روزنامه منتشر کردند.
داو موسس وال استریت ژورنال که معتبرترین ژورنال در حوزه اخبار مالی می باشد، است. وال استریت ژورنال یک روزنامه بین المللی آمریکایی است که حوزه ی مطالب آن، تمرکز بر تجارت می باشد. این روزنامه بسیار پر طرفدار است به طوری که نسخه های بین المللی آن به زبان های چینی و ژاپنی نیز موجود است.
مهم ترین هدف روزنامه ی آن ها این بود که اخبار تأثیرگذار روزانه ی بازارهای مالی، همچون نوسانات قیمت سهام، اوراق بهادار و برخی از کالاها را به صورت جامع و البته عادلانه و بدون جهت گیری، بیان کنند.
داو در سال ۱۸۹۶ میانگین صنعتی داوجونز را ابداع کرد. او با استفاده از میانگین قیمت سهام ۱۲ شرکت، شاخص داو را ایجاد کرد و مدت زمانی پس از ابداع آن، برای اولین بار در تاریخ ۲۶ می سال ۱۸۹۶ این شاخص در روزنامه منتشر شد و او بعدها شاخصی برای سهام شرکت های ریلی نیز معرفی نمود.
در آغاز شاخص داوجونز فقط از ۱۲ شرکت صنعتی تشکیل شده بود اما با گذشت زمان و البته با گسترش بازار، تمرکز شاخص نیز تغییر کرد و سایر صنایع نوظهور در اقتصاد صنعتی آمریکا نیز به جمع آن 12 شرکت، افزوده شد.
در این شاخص، شرکت از صنایع مختلفی تاثیر گذارند؛ مانندِ، نفت و گاز، کالاهای مصرفی، فناوری، امور مالی، مراقبتهای بهداشتی، مخابرات، خدمات عمومی و…
این شاخص اکنون از سهام ۳۰ شرکت صنعتی فعال در بازار بورس آمریکا تشکیل شده است. از جمله شرکت های در این لیست، میتوان به شرکتهایی همچون مکدونالدز ، اپل، IBM ، مایکروسافت، بوینگ، نایکی، جیپی مورگان و… اشاره کرد.
داو علاوه بر این شاخص، بر روی توسعه ی تئوری خود تلاش کرد که البته توسط خودِ داو جمع آوری و منتشر نشد بلکه پس از مرگ وی، افراد دیگری در تدوین و انتشار آن کوشش نمودند. نظریه داو در شش بخش اصلی به رشته ی تحریر درآمده است:
بررسی جایگاه تحلیل تکنیکال به همراه معرفی بهترین مرجع آموزش تحلیل تکنیکال در کشور
در بازارهای مالی و بورس، ما با داده ها و شاخص های متنوعی روبه رو می باشیم که درک روابط میان آنها کمک بسیار زیادی به شناخت بازار و ارتباط داده ها به ما خواهد کرد. برای درک این روابط، تکنیکها و روش متعددی ارائه شده، یکی از مهمترین آنها تحلیل تکنیکال می باشد.
به گزارش ایسنا، بنابراعلام سهامیر، امروز قصد داریم به موضوع جایگاه تحلیل تکنیکال همچنین بهترین مرکز آموزش تحلیل تکنیکال بهمراه معرفی بهترین آموزشگاه تحلیل تکنیکال در کشور بپردازیم.
اما تحلیل تکنیکال چیست؟ تاریخچه آن چیست؟ در ادامه به تعریفی از این روش مهم در تحلیل بورس و بازارهای مالی و تاریخچه آن خواهیم پرداخت.
همهچیز از «چارلز داو» شروع شد.
«چارلز داو» جایگاه مهمی در تاریخ بازارهای مالی دارد. او بیشتر به عنوان یک ژورنالیست و کارآفرین در دنیای اقتصاد معرفی شده است. او بنیانگذار نشریه «والاستریت ژورنال» میباشد.
«شاخص صنعتی داو جونز» نیز توسط چارلز داو ایجاد شده است.
او بدون اینکه آموزش بالایی را طی کرده باشد زمانی که ۲۱ سال سن داشت در شهر ماساچوست به عنوان یک خبرنگار برای روزنامه «اسپرینگ فیلد» مشغول به کار شد.
بعدها طی رویدادهایی در روزنامه دیگری با نام “کی یرنان” با “ادوارد دیویس جونز” همکار شد و این دو پس از مدتی خبرگزاری خودشان را دایر کردند و نام آن را “داو، جونز و شرکا” نهادند.
همکار بعدی این دو “چارلز برگ استرسر” یک شخص خبره در انجام مصاحبه و دریافت گزارش ها بود. آنها شروع به انتشار خظبرنامهای از اخبار مالی نمودند و در مدت کوتاهی اشتراک خبرنامهشان به بیش از هزار عضو رسید و به عنوان یکی از منابع خبری برای سرمایهگذاران مطرح شدند.
با این وجود هنوز مهمترین کارهای آنها در راه بود و آنها توانستند در چند سال بعد روزنامه «وال استریت ژورنال» را به صورت عمومی درآورند و شاخصهای مختلف داوجونز را برای سنجش عملکرد سهام شرکتها معرفی کنند.
چارلز داو درها را به روی تحلیل تکنیکال باز کرد؛ او با ثبت متوسط بالا و پایین قیمتهای روزانه، هفتگی و ماهانه به مرتبط کردن الگوهای آنها با جریانات بازار پرداخت. و شروع به نوشتن مقالاتی در نشریه «وال استریت ژورنال» نمود.
سه اصل نظریه داو به شرح زیر است:
بازار همهچیز را منعکس میکند (همهچیز در قیمت لحاظ شده است)؛
قیمتها براساس روندها حرکت میکنند (تغییرات قیمت تصادفی نیست)؛
تاریخ تکرار میشود (واکنشی تکراری به محرکهای مشابه در بازار نشان داده میشوند).
و حالا تعریف تحلیل تکنیکال: تحلیل تکنیکال در بازار های مالی روشی برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار از طریق دادههای گذشته همچون قیمت و تغییرات آن، حجم معاملات و موارد دیگر می باشد.
تحلیل تکنیکال در تمام بازارهایی که بر اساس عرضه و تقاضا می باشند کاربرد دارد، بازار ارز، بورس اوراق بهادار، بازار طلا و مسکن را با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان تحلیل کرد.
پرسش اساسی که شاید برای شما پیش بیاید این است که کجا می توان تحلیل تکنیکال را به صورت اصولی، مفید و کاربردی آموزش دید؟ با بررسی سرفصل ها، مدرسین و میزان به روز بودن منابع آموزشی می توان به موسسه مورد نظر رسید. ما قصد تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟ داریم با توجه به تجربیات دانشپذیران و علاقه مندان بازار سرمایه یکی از موسسه هایی که سالها در این حوزه فعالیت داشته را به شما معرفی کنیم.
موسسه آموزش عالی سهامیر
این موسسه با ۳۱ سال سابقه آموزشی و دارا بودن مدرسین و کادر مجرب و منابع به روز می تواند کمک بسیاری به شما در زمینه فراگیری تکنیکهای موفقیت در بازار سرمایه از جمله تحلیل تکنیکال کند. از ویژگیهای مهم سهامیر، پشتیانی مستقیم از دانش آموختگان حتی بعد از پایان دوره آموزشی می باشد.
برای فراگیری تحلیل تکنیکال، ما سهامیر را به شما پیشنهاد می کنیم. به منظور کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با این موسسه می توان به آدرس اینترنتی سهامیر به نشانی sahamir-ac.com مراجعه نمایید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک سری اصول معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه ها و شناسایی فرصت های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی، مانند حرکت و حجم قیمت به کار می رود.
بر خلاف تحلیل بنیادی، که سعی دارد ارزش اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال روی بررسی قیمت و حجم تمرکز دارد. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق راه هایی استفاده می شود که از طریق آنها عرضه و تقاضا اوراق بهادار روی تغییرات قیمت، حجم و نوسانات ضمنی تأثیر میگذارند. تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های معاملاتی کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده می شود، اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک سهام نسبت به بازار گسترده تر یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین و ارزیابی کلی خود را بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را می توان برای هرگونه اوراق بهادار با داده های معاملاتی تاریخی استفاده کرد. این داده ها شامل سهام، معاملات آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارز و سایر اوراق بهادار است. در آموزش بورس، ما معمولاً سهام را در مثالهای خود تجزیه و تحلیل خواهیم کرد، اما به خاطر داشته باشید که این مفاهیم می توانند برای هر نوع اوراق بهادار کاربرد داشته باشند. در حقیقت، تحلیل تکنیکال به مراتب بیشتر در کالاها و بازارهای فارکس متداول است که معاملهگران روی حرکت کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند.
مبانی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال که امروزه از آن نام می بریم برای اولین بار توسط چارلز داو و در نظریه داو در اواخر دهه 1800 معرفی شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی همیلتون، رابرت ره، ادسون گولد و جان مگی از آن پس به پیشرفت مبانی و مفاهیم تئوری داو کمک کردند. در عصر حاضر، تحلیل تکنیکال تحول پیدا کرده است و شامل صدها الگو و سیگنال می شود که طی سالها مطالعه و تحقیق توسعه یافته اند.
تحلیل تکنیکال از این فرضیه نشات می گیرد که فعالیت معاملاتی گذشته و تغییر قیمت یک سهام می تواند شاخص های ارزشمندی از حرکت قیمتهای آینده آن سهام در آموزش بورس باشد و با قوانین مناسب سرمایه گذاری یا معاملاتی هماهنگ است. تحلیلگران حرفه ای غالباً از تحلیل تکنیکال در کنار دیگر انواع تحقیق استفاده می کنند. معامله گران خرده فروش ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت اوراق بهادار و آمارهای مشابه تصمیم گیری کنند، اما تحلیلگران حقوق صاحبان سهام تحقیقات خود را به ندرت محدود به تحلیلهای بنیادی یا تکنیکال می کنند.
فرضیات بنیادی تحلیل تکنیکال
دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورت های مالی یک شرکت برای تعیین ارزش متعارف آن شرکت است، در حالی که تحلیل تکنیکال مبتنی بر این فرضیه است که قیمت اوراق بهادار منعکس کننده تمام اطلاعات در دسترس عموم است و در عوض روی تجزیه و تحلیل آماری حرکات قیمت تمرکز میکند. تحلیل تکنیکال به جای تجزیه و تحلیل رفتارهای بنیادی سهام، تلاش می کند با بررسی الگوها و روندها، منطق پنهان در روند قیمت های بازار را درک کند.
چارلز داو یک سری از مقاله ها را منتشر کرد که به مبحث تئوری تحلیل تکنیکال می پردازند. نوشته های وی شامل دو فرضیه بنیادی است که همچنان به شکل چارچوبی برای تحلیل تکنیکال باقی مانده اند.
بازارها با مقادیر تعیین کننده عوامل موثر بر قیمت سهام کارآمد هستند، اما
به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار با الگوها و روندهای قابل شناسایی، که با گذشت زمان میل به تکرار دارند، حرکت می کنند.
امروزه موضوع تحلیل تکنیکال بر کارهای داو استوار است. تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرضیه کلی را برای این اصل قبول دارند:
1: بازار همه چیز را محاسبه می کند
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از اصول یک شرکت گرفته تا فاکتورهای گسترده بازار تا روانشناسی بازار همگی در قیمت سهام گنجانده شده است. این دیدگاه با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت ها فرض می کند، سازگار است. تنها نکته باقیمانده تحلیل حرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا یک سهام خاص در بازار می دانند.
2: قیمت در روندهای خاص حرکت می کند
تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت ها حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون در نظر گرفتن چارچوب زمانی، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت سهام به جای حرکت نامنظم احتمالاً روندی که در گذشته داشته است را ادامه می دهد. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال براساس همین فرضیه است.
3: تاریخ تمایل به تکرار دارد
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خود را دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود که براساس احساساتی مانند ترس یا هیجان بسیار قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تحلیل این احساسات و از حرکات بعدی بازار برای درک روندها استفاده می کند. در حالی که بسیاری از انواع تحلیل تکنیکال بیش از 100 سال است تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟ که مورد استفاده قرار می گیرد، هنوز اعتقاد بر این است که این تحلیل ها کاربردی هستند زیرا الگوهای موجود در حرکات قیمت را نشان می دهند که اغلب خود را تکرار می کنند.
تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار می گیرد؟
تحلیل تکنیکال سعی در پیش بینی حرکت قیمت ابزار معاملاتی دارد که عموماً تحت تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا باشد، از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز. در واقع برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه نیروهای عرضه و تقاضا می دانند که در حرکات قیمت بازار یک سهام بازتاب می شود. تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت بکار گرفته می شود، اما برخی از تحلیلگران اعداد دیگری غیر از قیمت، از جمله حجم معاملات یا رقم بهره باز را ردیابی می کنند.
در سراسر صنعت بورس صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از معامله با تحلیل تکنیکال توسعه یافته اند. تحلیلگران تکنیکال همچنین انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را توسعه داده اند که در پیش بینی و معامله بر اساس حرکات قیمت به آنها کمک میکنند. برخی از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله حوزه های پشتیبانی و مقاومت متمرکز هستند، در حالی که برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. شاخص های پرکاربرد تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خطوط روند، کانالها، میانگین حرکت و شاخص های حرکت هستند.
به طور کلی ، تحلیلگران تکنیکال به انواع گسترده ای از شاخص های زیر نگاه می کنند:
روند قیمت
الگوهای نمودار
شاخص های حجم و حرکت
نوسانگرها
میانگین حرکت
سطح پشتیبانی و مقاومت
تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، دو عمده مکاتب فکری وقتی به بازارها ورود پیدا میکنند، در دو انتهای مخالف طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روندهای آینده در قیمت سهام استفاده می شود و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل تکنیکال در این مورد با تحلیل بنیادی تفاوت دارد که قیمت و حجم سهام تنها داده های ورودی برای تحلیل هستند. فرضیه اصلی این است که تمام مبانی های شناخته شده در تعیین قیمت تعامل دارند بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران تکنیکال سعی ندارند که ارزش ذاتی اوراق بهادار را بسنجند، بلکه در عوض از نمودار سهام استفاده می کنند تا الگوها و روندهایی را مشخص کنند که نشان می دهند سهام در آینده چه رویکردی خواهد داشت.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند تا EMH اثبات کند که چرا آنها نباید توقع داشته باشند اطلاعات عملی در داده های گذشته قیمت و حجم درج شود. با این حال، با همین استدلال، چرا مبانی یک شرکت نباید اطلاعات عملی را ارائه دهند. این دیدگاه ها به عنوان جنبه های ضعف و نیمه قوی EMH شناخته می شوند.
سومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که در بعضی موارد عمل میکند اما فقط به این دلیل که شامل یک پیشگویی است که تنها خود را قانع میکند. به عنوان مثال بسیاری از معامله گران تکنیکال دستور توقف ضرر را زیر میانگین حرکت 200 روزه یک شرکت خاص قرار می دهند. اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام دهند و سهام به این قیمت برسد، تعداد زیادی درخواست فروش وجود خواهد داشت که روند سهام را تحت فشار قرار می دهد و حرکات پیش بینی شده توسط معامله گران را تأیید می کنند.
سپس سایر معامله گران آموزش بورس شاهد کاهش قیمت خواهند بود و جایگاه خود را نیز به فروش می رسانند که موجب افزایش قدرت روند میشود. این فشار فروش کوتاه مدت می تواند قانع کننده باشد، اما نمی تواند به طور دقیق تعیین کند که قیمت دارایی از هم اکنون تا هفته ها یا ماه ها کجا خواهد بود. در مجموع، اگر تعداد کافی افراد از همان سیگنال ها استفاده کنند، می توانند باعث پیش بینی حرکت توسط سیگنال شوند، اما این گروه از معامله گران نمی توانند به تنهایی و در دراز مدت قیمت را هدایت کنند.
این بود خلاصه ای از کاربرد تحلیل تکنیکال در آموزش بورس برای اینکه در بازار بورس فعالیت داشته باشید پیشنهاد میکنیم پکیج آموزش بورس را تهیه کنید.
آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی بورس
بسیاری از افراد برای سرمایه گذاری بهتر در بازار بورس، بازار جهانی، ارزهای دیجیتال و … برای آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده اقدام می کنند و دوست دارند در ابتدای امر آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی رو ببینند و در ادامه به آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته بپردازند و روند سودسازی خود را از بازارهای مالی بهبود ببخشند. حال سوالات اصلی این است که؛ تحلیل تکنیکال چیست و کاربردهای تحلیل تکنیکال در بورس از چه قرار است؟ آیا نرم افزار تحلیل تکنیکال اتوماتیک وجود دارد و می توان به آن استناد کرد؟ آیا خرید کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی می تواند در یادگیری مبانی تحلیل تکنیکال به ما کمک کند؟ در این مقاله آموزشی قصد داریم به آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده بپردازیم و تحلیل تکنیکال را بسیار ساده و کاربردی برای شما تعریف کرده و کاربردها و نحوه استفاده از آن را در بازار بورس برای شما عزیزان بیان کنیم.
آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده
در جواب به این سوال که تحلیل تکنیکال چیست باید گفت که در حقیقت در تحلیل تکنیکال یا همان یا فنی، بر این باوریم که قیمت سهام را عرضه و تقاضا تعیین مشخص می کند. تحلیل گران فنی اعتقاد دارند که با وجود نوسانات روزانه، قیمت سهام از الگوهای خاصی پیروی می کند که برای مدت طولانی تغییری نخواهند کرد.
یکی از ابزارهای اساسی تحلیلگران تکنیکال، نمودارها به شمار می روند. تحلیل گران تکنیکال، وضعیت سهم را در کوتاه مدت و بلند مدت تخمین می زنند و روند کلی و جزئی قیمتی را پیش بینی می کنند.
آن ها در واقع رفتار بازار را با روش های محاسباتی تخمین می زنند و زمان مناسب برای خرید و فروش یک سهم را تشخیص می دهند، اما تحلیلگران فاندامنتال یا بنیادی که بررسی سهام ها و شرکت ها به صورت بنیادین می پردازند و تعیین می کنند که سهام شرکت x سهام بنیادین به حساب می آید و ارزش هر سهام شرکت چقدر است و آیا ارزش خرید در بازه بلند مدت را دارد یا خیر. پس الان می دانیم که تحلیل تکنیکال به زبان ساده چی هستش و قراره در این مطلب آموزشی با آن آشنا بشیم.
ابزار اصلی در تحلیل تکنیکال همانطور که پیش تر اشاره هایی داشتیم، نمودارها محسوب می شوند. تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که روند نمودارهای گوناگون طبق عوامل اقتصادی، سیاسی، پولی، روان شناسی و … رخ می دهد و می توان به این موارد استناد کرد. بر همین اساس، اطلاعات مالی در قالب نمودارها بیان می شود و برای یافتن الگوهای تکراری بررسی و تحلیل می شوند.
اساس تحلیل تکنیکال به چه صورت است؟
بررسی تغییرات عرضه و تقاضا در نمودارها، مهم تر بودن قیمت های گذشته سهام نسبت به علت آن قیمت ها، اثرات نقل و انتقال عرضه و تقاضا بر تغییرات روند سهام، تعیین ارزش بازار به وسیله عرضه و تقاضا جزو مواردی هستند که تحلیلگران تکنیکال یا همان فنی به آنها باور دارند.
البته خود تحلیل گران تکنیکال به این موضوع اشاره می کنند که بعضی اوقات قیمت، اصلا از هیچ روند خاصی پیروی نمی کند و بیشتر تحت تأثیر عرضه و تقاضا و هیجانات بازار است.
اگر بخواهیم آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده را در دستور کار داشته باشیم باید گفت که، تحلیلگر تکنیکال بر این باورند که باید به دنبال چیستی قیمت باشیم و چرایی آن اهمیت چندانی ندارد.
از نظر آن ها این بیشتر بودن تقاضا که در قالب سفارشات خریداران نمایش داده می شود، نسبت به عرضه که در قالب سفارشات فروش پدیدار می شود، است که قیمت را زیاد می کند و ارزش هر چیز به پولی است که در ازای آن می پردازید و علت آن هم حائز اهمیت نیست.
کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی همواره یکی از بهترین مراجع موجود در خصوص با تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به حساب می آمد و همین موضوع سبب شده که بسیاری از تازه واردان به بورس و بازارهای مالی، به خرید کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی برای تقویت دانش تحلیل خود اقدام کنند.
انواع مختلف تحلیل تکنیکال
به صورت کلی، تحلیل تکنیکال به دو نوع ذهنی و عینی تقسیم بندی می شود.
در حقیقت تحلیل تکنیکال ذهنی حاوی مجموعه روش ها و الگوهایی می باشد که از پیش توضیحی برای آن ها تعیین نشده است.نتیجه حاصل از روش ذهنی مبتنی بر تفسیر فردی روش های استفاده شده به وسیله تحلیلگر است.
معمولا این روش موجب خواهد شد که دو تحلیلگر با وجود این که اطلاعات مشابهی را مورد استفاده قرار می دهند، نتایج متفاوتی دریافت کنند، از همین روی روش ذهنی غیر قابل آزمایش است و امکان برنامه نویسی آن در کامپیوتر هنوز ممکن نمی باشد.
ولی روش عینی به این صورت نیست.در واقع در تحلیل تکنیکال عینی قوانین در قیاس با تحلیل تکنیکال ذهنی، به روشنی توضیح داده شد است و تفسیر افراد در این تحلیل مشابه هم خواهد بود.
جالب است بدانید که معیار استفاده از روش عینی در اطلاعات موجود در بازار بسیار دقیق است، پس قادر هستیم از این روش روی داده های قدیمی هم استفاده کنیم تا از قوانین مشخصی استفاده کنیم.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
در آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده که در واقع بیشتر آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی به حساب می آید تا آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته، باید به بررسی تحلیل تکنیکال به زبان ساده پرداخت و از ذکر کردن مواردی که در قدم های بعدی یادگیری فرآیند تحلیل فنی قرار دارند، خودداری کرد، پس الآن قصد داریم ما در خصوص با ابزارهای تحلیل تکنیکال با شما صحبت کنیم تا دید مناسبی در مورد موضوع تحلیل تکنیکال به شما بدهیم.
نظریه داو
نظریه داو در واقع، تعبیری از قانون سوم نیوتن است که می گوید هر عمل با عکس العملی همراه است، بدین شکل که هر صعودی، نزولی را به همراه خواهد داشت و برعکس.
داو بر این باور بود که بورس سهام یک معیار قابل اطمینان از شرایط کلی تجارت در اقتصاد به حساب می آید و با تجزیه و تحلیل بازار، می توان آن شرایط را به دقت ارزیابی مورد تحلیل و بررسی قرار داد و جهت گیری های روند اصلی بازار و سهم را بدین وسیله تعیین کرد.
نظریه داو یکی از بهترین و قدیمی ترین نظریه ها در تحلیل تکنیکال می باشد که همچنان کاربردهای خود را در زمینه تکنیکال دارد.
نظریه داو 5 پخش بسیار مهم داشت که به شرح زیر است:
قیمت همه چیز است. داو بر این باور بود که همه چیز روی قیمت سهم اثرگذار خواهد بود و قیمت تنها چیزی است که باید در تحلیل و بررسی ها مورد توجه قرار داد.
شاخص ها باید یکدیگر را مورد تایید قرار دهند. یعنی سیگنال هایی که در یک شاخص اتفاق می افتد، می بایست با سایر سیگنال ها در تناسب باشد. چنانچه یک شاخص، روند اصلی صعودی جدید را تایید کند، ولی شاخص دیگر بیانگر روند اصلی نزولی باشد، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی شروع شده است.
روندها تا وقتی که اتفاق خاصی نیوفتد، ادامه خواهند داشت. برگشت در روندهای اولیه می تواند با روند ثانویه اشتباه گرفته شود. تشخیص اینکه آیا صعود در بازار خرسی یک بازگشت است یا یک نوسان کوتاه مدت، سخت است. در این خصوص، تئوری داو احتیاط را در دستور کار خود دارد و این که امکان یک بازگشت احتمالی وجود دارد را تایید می کند.
روندهای اصلی یا اولیه از 3 مرحله تشکیل می شوند. در بازار گاوی، این مرحله انباشت، مرحله مشارکت عمومی که حرکات بزرگ سهم را به همراه دارد و مرحله فزونی است. در بازار خرسی به آن ها مرحله توزیع، مرحله مشارکت عمومی و مرحله وحشت که با نا امیدی سهامداران همراه است، می گویند.
حجم معاملات باید روند را مورد تایید قرار دهد. چنانچه قیمت در جهت روند اصلی در حرکت باشد، حجم معاملات هم باید افزایش پیدا کند و اگر قیمت در خلاف جهت روند اصلی باشد، حجم معاملات هم باید روند کاهشی داشته باشد. در نظر داشته باشید که حجم کم بیانگر ضعف در روند است، برای مثال، در بازار گاوی، با بالا رفتن قیمت، باید حجم آن افزایش پیدا کند و در زمان افت های ثانویه این حجم کم شود، چنانچه در این مثال، حجم در حین پولبک زیاد شود، می تواند نشان دهنده روند معکوس شدن روند به حساب آید، بخاطر این که بیشتر فعالان بازار در جهت نزولی رفتار می کنند.
منظور از قدرت نسبی چیست؟
سهام هایی در بازار وجود دارند که در بازارهای گاوی یا همان صعودی افزایش بیشتری خواهند داشت و در بازارهای خرسی یا نزولی هم کمتر کاهش را تجربه خواهند کرد.
این موضوع، ایده اصلی مفهوم قدرت نسبی است. تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که سهامی که قدرت نسبی بیشتری دارند، بازده بیشتری نسبت به بازده متوسط بازار برای سهامداران خود به همراه خواهد داشت.
حجم معاملات
بیشتر بحث تکنیکال روی قیمت است ولی نمی توان از حجم معاملات قافل شد. یک اندیکاتور بسیار کاربردی در این زمینه وجود دارد که حول حجم معاملات می توانید از آن استفاده کنید. اندیکاتور Volume بسیار تئوری داو در تحلیل تکنیکال چیست؟ کاربردی است، بخاطر این که تغییرات قیمت با حجم های زیاد خرید یا فروش رخ می دهد و شما همیشه باید به حجم معاملات توجه خاصی داشته باشید، زیرا امکان دارد اطلاعات بسیار مفیدی را از آن متوجه شوید.
میانگین متحرک
میانگین متحرک هم در واقع ابزاری قدیمی و بسیار پرطرفدار در بین تحلیل گران تکنیکال است که در آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده حتما باید به آن اشاره داشت.
می توان این طور بیان کرد که میانگین متحرک، میانگین قیمت سهم در مدت زمانی مشخص است.
به بیانی دیگر، به منظور ارزیابی میانگین متحرک، می بایست دوره زمانی را تعیین کنیم، به عنوان مثال برای میانگین 30 روزه، به راحتی قادریم قیمت سهم را در این 30 روز با یکدیگر جمع کنیم و حاصل را بر 30 تقسیم کنیم، در این صورت، این روش میانگین قیمت سهم در 30 روز گذشته را به ما خواهد داد.
جالب است بدانید که یکی از قابلیت های نمودار میانگین متحرک این است که اجماع رفتار سهامداران در مثلا 30 روز گذشته را بیان خواهد کرد.
چنانچه قیمت سهم پایین تر از نمودار 30 روزه قرار داشته باشد، بیانگر کاهش توقعات سهامداران و به نوعی نا امیدی آن ها از روند قیمتی سهم است و در طرف مقابل، چنانه قیمت سهم بالاتر از نمودار میانگین متحرک قرار بگیرد، نشان دهنده این است که قیمت کنونی سهم و در نتیجه انتظار سهامداران بالاتر از انتظارات آن ها در 30 روز گذشته بوده است.
سهامداران اغلب زمانی که قیمت سهم به پایین میانگین متحرک برسد، آن را به فروش می رسانند و زمانی که با بالای آن برود، سهم مورد نظر را خریداری می کنند. یکی از عیب های روش میانگین متحرک این است که اغلب دیر سهم را خریداری می کنیم و همین طور دیر آن را به فروش خواهیم رساند.
مفهوم حمایت و مقاوت در تحلیل تکنیکال
در واقع به محدوده های قیمتی که انتظار داریم عرضه روی آن ها افزایش یابد و به عنوان مقاومتی در برابر پیشروی سهم به حسابش می آوریم، محدوده مقاومتی قیمت آن سهم گفته می شود.
در نظر داشته باشید که بسته شدن قیمت بالای مقاومت با حجم سنگین نکته مثبت و افزایش حجم معاملات در آستانه مقاومت و برگشت قیمت نکته ای منفی برای آن سهم به شمار می رود.
گفتنی است وقتی که یک مقاومت شکسته شود، این مقاومت در واقع به حمایت تبدیل خواهد شد و برعکس، وقتی هم که یک حمایت از دست رود، این حمایت در آینده تبدیل به مقاومت قیمتی سهم خواهد شد.
در مقابل به محدوده های قیمتی که انتظار داریم در آن افت قیمت متوقف شده و ریزش بیشتری برای سهم متصور نیستیم، محدوده حمایتی نام گفته می شود.
این را در نظر داشته باشید که حمایت روانی با حمایت تکنیکی تفاوت دارد، به عنوان مثال اگر سهم خساپا را 350 تومن در نظر بگیریم، قیمت 100 تومانی برای این سهم یک حمایت روانی به حساب می آید ولی قیمت 295 می تواند یک محدوده حمایتی تکنیکی باشد.
به صورت کلی این موضوع را در خاطر داشته باشید که اعداد رند همواره نقش حمایت و مقاومت روانی را ایفا خواهند کرد. حمایت تاریخی نیز به حمایتی می گویند که در گذشته قبلا برای سهم انجام شده باشد و انتظار رود که دیگر سهم ریزشی بیشتر از آن را به خود نبیند.
لازم به ذکر است که بسته شدن قیمت زیر حمایت با حجم سنگین نکته ای منفی برای سهم است و از طرف دیگر، افزایش حجم معاملات در آستانه حمایت و برگشت قیمت نکته مثبتی محسوب خواهد شد.
انواع مختلف روند زمانی برای انجام معاملات
- نوسانگیری: در کوتاه مدت شما قصد گرفتن نوسان چند درصدی از یک معامله را دارید تا از اختلاف قیمت خرید با قیمت فروش، کسب سود کنید.
- روند کوتاه مدت: این روند هدفی را در چند روز تا 3 ماه به دنبال دارد.
- روند میان مدت: در این نوع روند شما هدفی بین 3 تا 6 ماه را در ذهن دارید.
- روند بلند مدت: در این نوع روند که به تحلیل بنیادی قوی نیاز خواهد داشت، هدفی را در نظر می گیرید که بیش از 6 ماه زمان اجتیاج است تا به مقصود خود دست پیدا کنید.
- اسکالپر: این اصطلاح که بیشتر در بازار فارکس مورد استفاده است و بیش تر در تایم فریم های 1 و 5 دقیقه ای کاربرد دارد.
مفهوم تایم فریم (Time Frame)
تایم فریم یا دوره زمانی، به همان صورت که از اسمش مشخص است، مدت زمان تاریخچه یک پارامتر مثل حجم، قیمت و … را بیان می کند. تایم فریم می تواند روزانه، هفتگی، ماهانه و … در نظر گرفته شود. البته این را در خاطر داشته باشید که انتخاب تایم فریم، به استراتژی تحلیلگر وابسته خواهد بود.
انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
نمودار ها همان طور که پیش تر هم عرض شد، از مهم ترین اجزای تحلیل تکنیکال به حساب می آیند و نقش آن بسیار تعیین کننده خواهد بود. نمودار های زمان-قیمت از مرسوم ترین نمودارهایی به حساب می آید که تحلیل گران از آن استفاده می کنند. نمودارهای تحلیل به صورت کلی به سه دسته نمودارهای خطی، میله ای و شمعی تقسیم می شوند.
شایان ذکر است که نمودارهای شمعی بیشترین کاربرد را در تحلیل تکنیکال دارند و ترجیح بسیاری بر این است که از این مدل از نمودار استفاده کنند ولی به صورت کلی ماهییت این سه نوع نمودار با یک دیگر یکسان است.
- نمودار شمعی: نمودار شمعی یا همان کندل، روند قیمتی و اطلاعات دیگر اعم از قیمت بازگشایی، قیمت بسته شدن سهم، کم ترین قیمت، بیش ترین قیمت را با رنگ های مختلفی که بیشتر سبز و قرمز است نشان می دهد. این شمع ها در کنار هم قرار گرفته و در تایم فریم های گوناگون، روند های منظمی را تشکیل خواهد داد که تحلیل گران قادرند به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه و … از آن ها استفاده کنند. شمع قیمتی تو پر دارد که به آن بدنه شمع گفته می شود و قسمتی خطی مانند در دو طرف خود دارد که به آن سایه می گویند. بدنه دامنه نوسان قیمت و قیمت باز و بسته شدن سهم را به ما نشان می دهد و سایه هم بیشترین و کم ترین قیمتی که سهم تجربه کرده است را نمایش خواهد داد.
- نمودار خطی: این نوع از نمودار ها در واقع نمایش گرافیکی از عملکرد قیمتی به نمایش می گذارند که مجموعه ای از نقاط مختلف را به هم وصل کرده و خطی را به عنوان خط قیمتی به کاربر نمایش می دهند. استفاده از این نمودارها معمولا رایج نیست ولی برای تغییرات قیمت روزانه سهم کاربرد خوبی از خود نشان داده اند.
- نمودار میله ای: نمودارهای میله ای با استفاده از میله های مستطیلی یا ستون ها، سعی در ترسیم روند قیمتی دارند. این نمودارها بیشتر در تجزیه و تحلیلات مالی و برای نمایش داده های مختلف کاربرد دارند و نمودار های حجم معاملات بهتر است به صورت نمودارهای میله ای باشد.
کلام آخر
در این مقاله فهمیدیم که تحلیل تکنیکال چیست، در واقع تحلیل تکنیکال دانشی است که به شما کمک خواهد کرد تا در زمان مناسب وارد شوید و در زمان مناسب هم خارج شوید و به کمک آن متحمل ضرر های سنگین نشوید و بیشترین مقدار سود را از هر گونه موج صعودی و نزولی و در تایم فریم های مختلف کسب کنید.
در این مقاله آموزشی با قوانین و مبانی اولیه تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و به صورت کلی می توان گفت که الان دیگر آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را دیده ایم و برای آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته در نظر داریم که مقاله ای تهیه و در اختیار شما عزیزان قرار دهیم تا تخصصی تر و عمیق تر مبانی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید ولی خب به طبع در ابتدا باید تحلیل تکنیکال به زبان ساده را فرا بگیرید تا به آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته برسید.
در انتها به شما عزیزان توصیه دارم که به دنبال نرم افزار تحلیل تکنیکال اتوماتیک نروید و خودتان سعی کنید هرچند کم و هرچند با ضرر، فرآیند تحلیل کردن یک سهم در بازار سرمایه را یاد بگیرید و مطمئن باشید که بعد از چند تحلیل ابتدایی که امکان دارد سخت باشد و متحمل ضرر شوید، دستتان راه می افتد و دیگر به هیچ فرد و یا کانال و پیجی برای سیگنال دادن نیاز نخواهید داشت و به سادگی قادرید بهترین سهم های بازار را تشخیص داده و بیشترین سودها را از آن ها کسب کنید.