چگونه یک تریدر منضبط شویم؟

چگونه یک تریدر منضبط شویم؟
در بازار بورس گاهی شرایطی رخ میدهد که قیمتها با نتایج تحلیل بنیادی تطابق ندارد و به گونهای غیر منطقی، بالاتر یا پایینتر از رقمهای پیشبینی شده است. این حالت را اصطلاحا پیشخور شدن قیمت ها میگویند. امروز قصد داریم معنای دقیق این اصلاح را بررسی کنیم. هدف نهایی این است که بتوانیم این وضعیت را در مورد سهمهای مختلف تشخیص دهیم و معاملات خود را با در نظر گرفتن این فاکتور با ریسک کمتری انجام دهیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
منظور از پیشخور شدن قیمت ها چیست؟
چه عواملی بر پیشخور شدن قیمت ها تاثیر میگذارند؟
چگونه از پیشخور شدن قیمت ها باخبر شویم؟
منظور از پیشخور شدن قیمت ها چیست؟
هدف همه تحلیلهای بنیادی این است که فاصله قیمت روز سهم را با ارزش ذاتی آن پیدا کنند. فرض بر این است که هر سهمی در بلندمدت به سمت ارزش واقعی خود حرکت خواهد کرد. اگر مبلغ خرید و فروش فعلی یک سهم کمتر از ارزش واقعی آن باشد، احتمال رشد قیمت در مورد آن وجود دارد و خرید آن معقول به نظر میرسد. پیشخور شدن قیمت ها معادلات را تا حدودی به هم میریزد. همان طور که گفتیم این اصطلاح به شرایطی اشاره میکند که قیمتها و نوسانهای یک سهم با تحلیلهای بنیادی تطابق ندارد.
شرکتها موظفاند گزارشها و صورتهای مالی خود را به صورت دورهای و منظم ارائه کنند. اگر این گزارشها وضعیت شرکت را مناسب و رو به رشد نشان بدهند، قاعدتا قیمت سهام باید رشد کند. بر عکس این شرایط نیز وجود چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ دارد. یعنی زمانی که گزارشها چندان مثبت نیستند، به صورت منطقی قیمتها باید کمتر شوند. گاهی این روند عملی نمیشود. یعنی قیمت سهام یک شرکت یا سهمهای یک صنعت، قبل از این که گزارشهای جدید منتشر شود یا تغییری در صورتهای مالی رخ دهد، بالا و پایین میرود. در چنین شرایطی میگویند قیمتها پیشخور شدهاند.
چه عواملی بر پیشخور شدن قیمت ها تاثیر میگذارند؟
موارد متعددی را میتوان از جمله عوامل تأثیرگذار بر پیشخور شدن قیمت ها مطرح کرد. برای مثال وقتی اخباری منتشر میشود که انتظار میرود روی صنعت خاصی تأثیر بگذارد و رونق آن را کاهش یا افزایش بدهد. گاهی نیز اخبار مربوط به تصویب مصوبههای جدید به گوش میرسد که روی فرایندهای یک صنعت خاص اثر خواهد گذاشت. در چنین شرایطی، قبل از انتشار گزارشها و صورتهای مالی جدی، یعنی قبل از این که در عمل تغییر رخ داده باشد، قیمتها دچار نوسان میشوند.
تغییرات بنیادی در شرکتها نیز یک عامل دیگر است. زمانی که هنوز خبری به صورت رسمی اعلام نشده است اما تحولات شرکت اصطلاحا به بیرون درز کرده و مردم از طریق شایعهها و اخبار تاییدنشده، اطلاعاتی پیدا کردهاند. در این حالت نیز قیمتها دچار نوسانهایی میشوند که با تحلیلها و پیشبینیها مطابقت ندارند.
عامل مؤثر دیگر، تغییر در قیمتهای جهانی است. این مسئله به ویژه در مورد شرکتهایی که محور فعالیتشان بر صادرات و واردات میچرخد، دیده میشود. فعالیت این گونه شرکتها کاملا تحت تأثیر قیمتهای جهانی است و اگر اخباری مبنی بر تغییر در این قیمتها منتشر شود، قیمت سهام آنها با نوسان مواجه میشود. این تأثیر قبل از منتشر شدن صورتهای مالی رخ میدهد و قیمتها پیشخور میشوند.
نوسانهای نرخ ارز در بازار آزاد بر همه بازارها کم و بیش اثرگذار هستند و طبیعتا روی بورس نیز تأثیر خواهند گذاشت. این تأثیر روی بعضی سهمها بیشتر و روی بعضی دیگر کمتر است. در هر صورت، گاهی کاهش یا افزایش نرخ ارز، عامل پیشخور شدن قیمتها است.
هر کدام از این عوامل ممکن است شرایطی را پدید آورند که در آن، هنگام باز شدن سهام یک شرکت، تعدیل مثبت اما نوسان قیمت منفی و رو به پایین باشد. عکس این شرایط نیز ممکن است پدید آید. یعنی سهام با تعدیل منفی اما نوسان مثبت مواجه شود.
در مجموع توجه به یک نکته مهم ضروری است: گاهی اخبار و شایعات میتوانند بیشتر از گزارشهای رسمی شرکتها، روی قیمتها تأثیر داشته باشند.
چگونه از پیشخور شدن قیمت ها باخبر شویم؟
هر کسی که قصد معامله و خرید و فروش در بورس را دارد، لازم است بتواند این شرایط را تشخیص دهد. در غیر این صورت، در دام پیشخور شدن قیمتها میافتد و دچار ضرر میشود. راهکارهای زیر میتوانند در این زمینه مؤثر باشند:
قبل از هر چیز لازم است نسبت p/e سهم را در نظر بگیرید. نسبت پی به ای انتظار سرمایهگذاران از بازدهی آینده یک سهم را نشان میدهد و به آن نسبت قیمت به درامد نیز گفته میشود. این نسبت یکی از فاکتورهایی است که برای ارزشگذاری سهام مورد استفاده قرار میگیرد. با ضرب این نسبت در سود سهام یا eps، ارزش یک سهم به دست میآید. مثلا اگر p/e یک سهم ۵ و قیمت آن سهم ۱۰۰ تومان باشد، ارزش سهام آن شرکت ۵۰۰ تومان است. حال اگر قیمت روز این سهم کمتر از ۵۰۰ تومان باشد، خریدن آن منطقی است و انتظار کسب سود از آن میرود.
برای اطلاع یافتن از پیشخور شدن قیمت ها، لازم است این فاکتور را در نظر داشته باشیم. برای مثال اگر نسبت p/e یک سهم ۶ بوده و حالا رسیده به ۱۵، باید تعدیل مثبت خیلی شدیدی رخ دهد تا این نسبت دوباره به حالت منطقی برگردد.
مسئله دیگر، جو بازار در روزهای بازگشایی سهم است. اگر جو بازار مثبت باشد، یعنی میزان تقاضا بیشتر از عرضه باشد، حتی با تعدیل منفی نیز قیمتها رشد خواهند کرد.
همچنین لازم است انتظارات بازار را در نظر بگیرید. بازار طبق شرایط مختلف، میزانی حدودی برای تعدیل در نظر دارد. اگر این انتظارات براورده نشوند، نوسانهایی در قیمتها رخ خواهد داد. مثلا ممکن است یک سهم تعدیل مثبت بدهد اما این تعدیل کمتر از انتظار بازار باشد، در این حالت نوسان منفی خواهد بود.
سخن آخر
پیشخور شدن قیمت ها اصطلاحی است که به یک وضعیت خاص در بازار اشاره دارد؛ زمانی که بدون دلیل منطقی قیمتها زیاد و کم شوند. در این حالت نوسان قیمتها با تحلیلهای بنیادی مطابقت ندارد؛ یعنی قبل از این که گزارشها و صورتهای مالی شرکتها منتشر شوند و عملا تغییری رخ دهد، قیمتها تغییر میکنند. در این حالت، قیمت پیشخور شده است و دگر در زمان انتشار گزارشها افزایش یا کاهش چشمگیر نخواهد داشت. سرمایهگذاران باید بتوانند این شرایط را تشخیص دهند. اگر سهامی خیلی سریع رشد کرده یا کاهش قیمت داشته است، بهتر است به امید منتشر شدن گزارشهایی که اوضاع را بهتر کنند خرید نکنید. در غیر این صورت ممکن است در دام پیشخور شدن قیمت ها بیفتید.
بهترین چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ کتاب برای آموزش فارکس
هر سیستمی در دنیا علاوه بر حالت ورودی، یک حالت خروجی و یک حالت مهمی بنام فیدبک نیز دارد.
پرده سوم در فارکس: سال ۱۳۹۶
معاملهای که انجام دادی، چرا خوب بود؟ معاملهای که ضرر داد، دلیلش چی بود؟ الان چکار کنیم؟
سه پردهی بالا را با چشم خریدار مجددا نگاه کنیم. در تمام سالهای عمرمان چه خوشمان بیاید و چه نیاید، باید یاد بگیریم برخی مواقع برای کارهایی که انجام دادهایم، فارغ از درست یا غلط بودنشان، بشینیم، فکر کنیم، تحلیل کنیم و بهتر از قبل ادامه دهیم. این فیدبکگیری به ظاهر سادست، ولی در حقیقت بسیار سخت است.
اگر تا انتها با من همراه باشید، ارتباط نوشتههای بالا و فارکس را کاملا درک میکنید.
بهترین کتاب برای آموزش فارکس
۱- کتاب معاملهگر منضبط اثر مارک داگلاس
مارک داگلاس نویسنده کتاب ” معامله گر منضبط “ به زیبایی در ۱۷ فصل و ۴ بخش است، به ما تاکید میکند که یادگیری مسائل فنی و تکنیکال فقط ۲۰ درصد موفقیت ما در بازار و معامله گری فارکس هست. این کتاب به زوایای پنهان یک معامله و عوامل موثر بر آن پرداخته است. این اولین معرفی ما از بهترین کتابهای آموزش فارکس است.
در انتهای این مقاله میتوانید توضیحات مفصلی در مورد این کتاب را مطالعه کنید.
۲- کتاب معاملات فارکس برای تازه کاران اثر مامتا میشرا
اگر در ابتدای راه هستید و قصد دارید دید کلی از بازار فارکس پیدا کنید، این کتاب مامتا میشرا را بخوانید. در این کتاب ۶ فصلی این عناوین به چشم میخورد:
۳- کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان مورفی
در صورتی که قصد دارید این بازار را بصورت علمی با جزییات آن یاد بگیرید، خواندن این کتاب را در اولویت خود قرار دهید. بعد از خواندن این کتاب شما با مواردی مانند درک مفهوم ترند در بازار، ساختار نمودارهای تحلیلی و انواع چارتهای آن آشنا میشوید. انجام معامله در بهترین زمان و با بهترین قیمت یکی از رموز موفقیت در این بازار است که در این کتاب به آن اشاره شده است.
۴- کتاب تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی اثر مارک داگلاس
کلید واژهی اصلی این کتاب شکلدهی محیط ذهن است. مارگ داگلاس معتقد است که معامله گران به سه دسته اصلی تقسیم میشوند.
- فاتحان بازارهای مالی که ۱۰ درصد از بازار را تشکیل میدهند.
- بازندگان بازار مالی که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد بازار را تشکیل داده اند و بعد از چندین ضرر چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ متوالی از بازار خارج شدهاند.
- چرخه رونق یا ورشکستگان که حدود ۵۰ درصد از بازار را تشکیل دادهاند. آنها سود کردن را بلدند اما حفظ پول را خیر.
۵- کتاب سیاه معاملهگری فارکس اثر پائول لنگر
در معرفی پنجمین کتاب از بهترین کتاب برای آموزش فارکس به کتاب سیاه معامله گری فارکس میرسیم. بر روی جلد این کتاب آمده است: یک روش اثبات شده برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق و سودآور در طی چهار ماه و رسیدن به آزادی مالی با انجام این روش. پئول لنگر یک زخم خورده در از دست دادن پول در بازار بوده است. وی در این کتاب روش موفقیت خودش را پس از شکستهایش تشریح کرده است.
گپ و گفتی در مورد کتاب معامله گر منضبط از بهترین کتابهای آموزش فارکس
پیشگفتاری از مترجم کتاب معامله گر منضبط
شاید شما هم مثل من به این موضوع فکر کرده باشید که چگونه می توانیم در کنار (یا حتی به جای مشاغلی که بابت آنها حقوق ثابت می گیریم)، کسب و کار دلخواه خود را داشته باشیم که از یک سو به سرمایه ی زیادی نیاز نداشته باشد و از سوی دیگر جذاب و سودمند باشد. راهی که من برای آن سراغ دارم این است: بازار بورس اوراق بهادار.
در واقع راهی که وجود دارد این است که اگر سرمایه کافی برای ایجاد یک کسب و کار دلخواه در حوزه هایی مثل فولادسازی، پتروشیمی، تولید سیمان، دارو و غیره را نداریم که خیلی های دیگر هم این چنین سرمایه عظیمی ندارند، می توانیم به اندازه ی سرمایه خودمان و با خرید سهام این شرکت ها در کسب و کارشان شریک شویم.
به عبارت دیگر، اگر نمی توانیم حتی یک کارخانه ی کوچک فولادسازی ایجاد کنیم، می توانیم بخش بسیار کوچکی از سهام یکی از کارخانه های فولادسازی سهامی عام عرضه شده در بورس یا فرابورس را بخریم و متناسب با میزان سهم خود، از این به بعد سود سالانه ی کارخانه و یا افزایش ارزش سهام کارخانه، متعلق به ما باشد. به این ترتیب می توانیم به نوعی عنوان کنیم که به کسب و کاری مانند فولادسازی مشغول هستیم.
به شخصه معتقدم که این کار حتی می تواند از ایجاد یک کسب و کار اختصاصی کوچک هم بهتر باشد. چرا که می توانیم جستجو کنیم و در پربازده ترین کسب و کار موجود که از مدیریت حرفه ای و کارامد برخوردار باشد سرمایه گذاری کنیم.
و هرگاه احساس کردیم آن کسب و کار به هر دلیل در حال افتادن از رونق است، مدیران آن عملکرد خوبی ندارند یا به هر دلیلی سود مورد انتظارمان محقق او نمی شود، با فروش سهم خود (قبل از آنکه خیلی دیر شود) از شراکت با آنها انصراف داده و سرمایه خود را به کسب و کار دیگری منتقل کنیم و نگران هزینه ی دستگاه های خریداری شده، حقوق و مطالبات کارگران، تسویه حساب های مالیاتی و غیره نباشیم. همچنین می توانیم در چند شرکت مختلف سرمایه گذاری کنیم و با چیدمان اصولی و حساب شدهٔ سبد سرمایه گذاری ها، تا حد ممکن ریسک سرمایه گذاری های خود را کاهش دهیم.
بسیاری از معامله گران هیچ گونه سررشته ای از این کار ندارند. یعنی تقریبا هیچ دانش و شناختی از مسائل اقتصادی، تحلیل های مالی، اصول حسابداری و بازار فروش تولیدات و خدمات صنعتی ندارند و صرفا با توصیه های دیگران یا با مشاهده ی روند افزایش قیمت ها اقدام به معامله می کنند و توقع دارند بتوانند سهمی را به قیمتی که فکر می کنند خیلی ارزان است بخرند و پس از مدت کوتاهی آن را به قیمت بالاتری بفروشند و از این محل سود کسب کنند.
اصولا معامله گرانی از این دست، نه تنها قادر به برقراری هیچ گونه ارتباطی میان «ارزش» و «قیمت» سهام نیستند، بلکه بسیار کم صبر و حوصله هم هستند و با رفتار هیجانی و احساسی یکی از عوامل اصلی نوسانات کوتاه مدت قیمت در بازار هستند.
“معامله گر منضبط” موانع روان شناختی پشت پرده ی این رفتارها را به تفصیل شرح می دهد. کنجکاو شدم که آن کتاب (به زبان اصلی) را مطالعه کنم و پس از مطالعه ی آن بود که به صورت ریشه ای با بسیاری از موانع روان شناختی پشت پرده ی شغل معامله گری آشنا شدم و پاسخ بسیاری از سؤالات برایم روشن شد و با توجه به جای خالی آموزش در حوزه ی بورس، و نیاز بازار سرمایه به آموزش های پایه ای (خصوصا در حوزه ی دانش مالی رفتاری)، تصمیم گرفتم این کتاب را ترجمه و به علاقه مندان تقدیم کنم.
عناوین ۱۷ فصل بهترین کتاب برای آموزش فارکس | معامله گر منضبط
- چرا این کتاب را نوشتم
- چرا یک الگوی فکری جدید لازم است
- همیشه حق با بازار است
- پتانسیل سود و ضرر نامحدود است
- قمت ها در حرکت دائمی هستند
- بازار محیطی دون ساختار است
- در بازار دلایل نامربوط اند
- گام های سه گانه برای تبدیل شدن به معامله گر برتر
- شناخت ماهیت محیط ذهنی
- لزوم فراگیری روش تطبیق
- ساز و کار رسیدن به هدف
- مدیریت انرژی ذهن
- تکنیک هایی برای اعمال تغییر
- روان شناسی حرکت قیمت ها
- قدم در راه موفقیت
- قدم در راه موفقیت
- کلام آخر
قسمتی از بهترین کتاب آموزشی فارکس
من معامله گری را از سال ۱۹۶۰ شروع کردم و خیلی سریع متوجه ضرورت روانشناسی در معامله گری و مدیریت سرمایه شدم. به همین دلیل معتقدم که موفقیت در این کار ۸۰ درصد مربوط به روانشناسی و ۲۰ درصد مربوط به استراتژی معاملاتی هست. یعنی اگر شما علم تحلیل تکنیکال و بنیادی را بلد باشید تنها در صورتی سودآور میشوید که بتوانید خودتان را از نظر روانی کنترل کنید. از طرفی اگر یک سیستم معامله گری فوق العاده داشته باشید اما نتوانید خودتان را از نظر روانی کنترل کنید، در نهایت متضرر میشوید.
یک معامله گر خوب میداند که در طی زمان تعداد معاملات ضرردهاش بیشتر از معاملات سودآورش هست. اما مدیریت سرمایه و استفاده از حد ضرر باعث میشود که فاجعه رخ ندهد و در نهایت معاملهگر بتواند سودآور کند.
مدیریت سرمایه از دو جزء مهم تشکیل شده است: مدیریت روان و مدیریت ریسک
مدیریت ریسک از فاکتورهای روانشناسی نشات چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ میگیرد. قبل از در نظر گرفتن ریسک این فاکتورهای روانشناسی، در ذهن تریدر هستند. درست هست که بررسی انگیزه معامله خیلی اهمیت دارد ولی نتیجه این بررسی زمانی دقیق خواهد بود که رفتار معاملهگر در حالت واقعی یعنی تحت فشار روانی در حین ترید بررسی شود. پس باید آهسته شروع کنید و در هر ترید این سوالات را از خود بپرسید:
این معامله را بر چه اساس انجام دادم؟ مدیریت معامله چطوری بود؟ موفقیت آمیز بود؟ چرا؟ ضرر کردم؟ چرا؟
قبل از اینکه معامله بعدی را انجام بدهیم باید به این سوالات جواب دهیم. وقتی ضرر میکنیم دیگران و بازار را مقصر میدانیم. اما مقصر خود شما هستید. مثلا وقتی پدری به کشتن فرزندش اعتراف کرد، گفت که قبل از کشتن فرزندم میدانستم که قرار است چکار شیطانی انجام دهم، ولی خود غیر منطقیام قویتر از خود منطقیام است.
معامله گر منظم یک راهنمای جامع و بهترین کتاب آموزش بورس فارکس برای درک روانشناسی برای تغییر خودمان و منظمتر شدنمان است. تا اینکه بتوانیم به یک معاملهگر موفق تبدیل شویم. این کتاب به شما کمک میکند تا کم کم خودتان را با ویژگیهای روانی دنیای معاملهگری وفق دهید. محیط معاملهگری با محیطی که در آن بزرگ شدهاید کاملا متفاوت است، پس باید خودمان را با آن وفق دهیم. یعنی باورهای ما که باعث شده در جامعه عملکردهای خوبی داشته باشیم، میتواند بعنوان یک مانع روانی در بازار عمل کرده که همین سبب میشود تا معاملهگر خوبی نشویم.
برای اینکه معامله گر خوبی باشیم باید درکمان را از بازار تغییر دهیم. محیط معاملهگری نیازمند درجهی بالایی از اعتماد به نفس و خود کنترلی است. اما ما با توجه چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ به آموزشهای دوران کودکی یادگرفتهایم که در محیط های ساختاریافته و تحت نظر یک فرد کنترلگر و در راستای اهداف جامعه باشیم. این پروسه از طریق جایزه دادن و تنبیه کردن انجام شده است. پس این دو پارامتر سبب کنترل رفتارهای ما در بچگی بوده است.
حال همین فرآیند در محیط بازار جواب نمیدهد. قدرت کنترل بازار فراتر از توان ما است. یعنی ما نمیتوانیم بازار را مجبور کنیم تا همان طوری که میخواهیم رفتار کند. از طرفی محدودیتهای بیرونی که در جامعه وجود دارد و رفتار ما را کنترل میکند، در محیط بازار وجود ندارد. رفتار و رفاه شما در مسیر بازار اهمیت ندارد. یعنی نه شما میتوانید بازار را کنترل کنید و نه بازار شما را. پس مسئولیت رفتارتان فقط و فقط با خودتان است. پس در این بازارها تنها چیزی را که میتوانید کنترل کنید خودتان هستید. به عنوان تریدر یا میتوانید سود کنید و یا میتوانید سودتان را بدهید به یک تریدر دیگر.
هر معاملهای امکان سود و ضرر را برای شما دارد. یعنی هر تریدی امکان این را دارد که شما را به آرزوهایتان برساند و از طرفی پتانسیل از دست دادن کل داراییتان را نیز برای شما دارد. این حالت شاید سبب نادیده گرفتن ریسک در معامله از سمت شما و ندیدن قواعد معامله شود. پس اگر با محیط معاملهگری آشنا نباشید، و طرز فکرتان بر اساس محیط اجتماعی باشد، مطمئن باشید که احساسی عمل کرده و فاجعهی مالی رخ خواهد داد. همین دلیل نشانگر این هست که چرا تعداد کمی در این شغل موفق میشوند.
انعطاف روانی در اینجا به شدت کمک کننده است. ترس از دست دادن پول، چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ ترس از اشتباه کردن، ترس از دست دادن فرصتهای معاملاتی محرک اصلی شما در تصمیمات معاملاتی شما هستند. وقتی ترس محرک اصلی شما شود، چندین مشکل بوجود می آید:
- تمرکز شما کم و فرصتهای معاملاتی را از دست میدهید.
- واکنش به موقع در موقعیت های مختلف نشان نمیدهید.
بر طبق بهترین کتاب آموزشی فارکس برای موفقیت در محیطهای معاملهگری باید اعتماد به نفس و عزت نفستان را زیاد کنید. اعتماد به نفس یعنی نبود ترس و عزت نفس یعنی اینکه بدانید در لحظه چه کاری باید انجام دهید تا بدون تردید آن کار را انجام دهید. تردید سبب شک و ترس خواهد شد.
معامله گری با حالت ترس سبب تجارب منفی خواهد شد، که احساس بیکفایتی و ضعیف بودن را در شما تقویت خواهد کرد.
جملات طلایی معامه گران موفق
- یاد بگیرید که ضرر را متحمل شوید.
- درجهت بازار معامله کنید.
- روند دوست شماست.
- جلوی ضرر را بگیرید و اجازه دهید سود ادامه پیدا کند.
- برای شناخت بازار باید اول خودتان را بشناسید.
کمی بیشتر در مورد مارک داگلاس و بهترین کتاب آموزش بورس فارکس
وظیفه مارک داگلاس مشاوره به معاملهگران بزرگ و صندوقهای مالی بود. بواسطهی شغلش یه یک سری نقطه ضعفها در بین معامله گران پی میبرد که ریشههای ذهنی و روانی دارند. پس تلاش میکند تا راه حلی برای این مشکل بدست بیاورد. آنها را مکتوب و در قالب کتاب معامله گران منظم در بازار ارائه میکند. اعتقاد اون این بود که ۸۰ درصد موفقیت در بازارهای مالی جنبه کاملا روانی و ۲۰ درصد جنبه تحلیلی دارد.
کلام آخر
بر خلاف ساختار فعالیتهای اجتماعی که تعریف مشخصی از آغاز و پایان آن وجود دارد و قوانین سفت و سختی برای کنترل و جهت دهی به رفتار شما دارد، محیط بازار بیشتر شبیه به رودخانهای دائم در حال جریان هست که آغاز و پایان مشخصی ندارد.
سیستم فیدبکگیری مهمترین اصل در دوام معاملهگری است. اینکه چرا من این معامله را انجام دادهام و بعد از مدتی دچار ضرر شدهام؟ و یا چرا سود کردهام؟ پاسخ به این سوالات چراغ ادامه راه شما خواهد بود.
بسیاری از باورهایی که در ذهن ما وجود دارند، قرار بوده به ما کمک کنند تا در جامعه رفتار بهتری داشته باشیم، ولی همانها در محیط تجارت نقش موانع ذهنی ما را بازی میکنند. پس باید تغییراتی در دیدگاههای ما شکل بگیرد. برای این کار باید کنترل رفتار و اعتماد به نفسمان را تقویت کنیم.
مطلب مرتبط با کتاب های آموزشی فارکس
مطالب خواندنی در مورد فارکس
نوبت شماست: بهترین کتاب برای آموزش فارکس کدام است؟
تاکید میکنم این کتابهای پیشنهادی من بود و شاید از نظر شما بهترین کتابهای آموزشی فارکس ، کتاب دیگری باشد.
خوشحال میشوم اگر لطف کنید و شما هم این لیست را بیشتر کنید. به نظر شما چه کتابهایی بخوانیم بهتر است؟
کتابی که اینجا معرفی شد را خواندهاید؟ نظرتان در مورد آن چیست؟
کتاب Trading In The Zone؛ روانشناسی بازار با مارک داگلاس
کتاب Trading In The Zone، دریچهای برای شناخت بازار و شخصیت معاملهگری.
همیشه معامله گران با این چالش روبهرو هستند که چرا نمیتوانند کنترلی کامل بر روی معاملات خود داشته باشند؟! چرا نمیتوانند مدیریت سرمایه خود را به خوبی اجرا کنند؟! و برخی از سوالات دیگر که اکثریت معامله گران مقصر همه آنها را فقط بازار میدانند.
اما باید بدانید پاسخ ابتدا در خود شما نهفته است و پس از آن در مرحله دوم، ماهیت واقعی بازار پاسخ بعدی میباشد.
اکثریت معاملات اشتباه، عدم کنترل، عدم ثبات، ناتوانی در اجرای مدیریت سرمایه و… ریشه در عدم شناخت خودتان و عدم شناخت از ماهیت بازار دارد. کتاب Trading In The Zone همان ابزار جادویی است که میتواند این دو چالش را که هر معاملهگر با آن روبهرو میباشد را حل نماید.
اگر قصد دارید واقعیتی از ماهیت بازار و خود معامله گریتان را بیش از پیش بشناسید مقاله آکادمی آینده در مورد کتاب Trading In The Zone را از دست ندهید.
در این مقاله میآموزید:
- کتاب Trading In The Zone چگونه کتابی است؟
- مارک داگلاس کیست؟
- انگیزه مارک داگلاس برای نوشتن کتاب Trading In The Zone چه بود؟
- چرا معامله گران به کتاب Trading In The Zone نیاز دارند؟
این مقاله برای چه کسانی مناسب است:
- کسانی که به دنبال چکیدهای از کتاب Trading In The Zone هستند.
- افرادی که به دنبال روانشناسی بازار هستند.
- کسانی که میخواهند خود معاملهگر درون خود را بشناسند.
معرفی کتاب Trading In The Zone
کتاب Trading In The Zone به زبان فارسی به معنای تجارت در منطقه یا تجارت متمرکز میباشد.
این کتاب نوشته شخصیت نام آشنای دنیای تجارت و معاملهگری یعنی مارک داگلاس (MARK DOUGLAS) است. البته افراد فعال در حوزه بازارهای مالی، پیشتر مارک داگلاس را با کتاب معاملهگر منضبط میشناسند. اما کتاب Trading in the Zone نیز در راستای کتاب معاملهگر منضبط بوده و مارک داگلاس در این کتاب، درمورد روانشناسی بازار و تجارت سخن میگوید.
در کتاب Trading In The Zone مارک داگلاس به معامله گران کمک میکند تا، به مواردی که باعث عدم ثبات و تصورات ذهنی اشتباهی که باعث از دست رفتن سرمایه میشوند، و تبدیل به یک عادت شدهاند آشنا شوند. مارک داگلاس قصد دارد در این کتاب، با ترکیب مهارت روانشناختی بازار و تحلیل بازار، معامله گران را به سودی مستمر در بازارهای مالی مانند بورس و بازار فارکس برساند.
کتاب Trading in the Zone به معامله گران میآموزد نتایج در بازار، بیشتر از یک تصادف هستند. در حقیقت اتفاقاتی که در بازار معامله گران با آن روبهرو میشوند بیشتر نتایج ریسکهای بزرگ و کوچکی است که خودشان به خودشان تحمیل میکنند.
تقریبا هر معاملهگری که کتاب مارک داگلاس را بخواند متوجه خواهد شد، تمام نکاتی که در آن گفته شده است جزء حقایق بازار میباشد و هر کدام از معامله گران با خواندن قسمتی از آن متوجه خواهند شد که، مطالعه این کتاب برای آنها بسیار ضروری است.
مارک داگلاس (MARK DOUGLAS) چه کسی است؟
کتاب Trading In The Zone از مارک داگلاس | آکادمی آینده
اکنون که قصد داریم به معرفی یکی از کتابهای مارک داگلاس بپردازیم، بیایید کمی با بیوگرافی شخصی که به درک واقعی از ماهیت بازار رسیده است آشنا شویم.
مارک داگلاس متولد سال 1948 میلادی است. وی در سپتامبر سال 2015 در حالیکه 67 سال سن داشت؛ در خانه خود که در ایالت اریزونا قرار داشت، دار فانی را وداع گفت.
کتابی که مارگ داگلاس با نوشتن آن به شهرت رسید، همان کتاب معاملهگر منضبط است. به گفته مارک، نوشتن کتاب معاملهگر منضبط هفت سال نیم زمان برد و این کتاب را در سال 1990 به اتمام و منتشر کرد.
مارک داگلاس پس از اینکه درک کاملی از ماهیت بازارهای مالی به دست آورد و کتاب خود را به اتمام رساند؛ مشغول برگذاری سیمنارهای آموزشی معاملهگری شد. و پس از آن دومین کتاب خود یعنی Trading In The Zone را به انتشار رساند.
مارک همانطور که در کتاب معاملهگر منضبط بیان میکند، ابتدا در شهر دیترویت مشغول به کار، در یک شرکت بیمه بوده است که توانسته بود زندگی خوبی نیز برای خود دست و پا کند. اما این زندگی او را رازی نگه نمیدارد. و تصمیم میگیرد برای کسب موفقیتهای بیشتر و زندگی بهتر به شیکاگو نقل مکان کند. مارک در شهر شیکاگو، مشغول به کار در تالار یک کارگذاری میشود.
(برای اطلاعات بیشتر درخصوص ادامه زندگی مارک داگلاس میتوانید فواصل اولیه کتاب معاملهگر منضبط را مطالعه کنید.)
انگیزه مارک از شروع معاملهگری و نتایج آن
به گفته مارک داگلاس نویسنده کتاب Trading In The Zone، دو دلیل را انگیزه خود برای ورود به معاملهگری بیان میکند.
- تصورات او از معاملهگری به عنوان پلی برای رسیدن به آرزوهایش.
- درآمدی که از قبل داشت در نظر او کافی نبود.
اما مارک داگلاس به انگیزهها و شاید اهداف خود دست نیافت. او در بازار با اشتباهاتی که مرتکب شد باعث ورشکستگی و در نتیجه از دست رفتن سرمایه خود شد. تمام ثروت خود را از دست داد و به کارمندی ساده مبدل شد. البته این شکست و از دست رفتن سرمایه، برای او دستآوردهایی را نیز داشت.
او این دستآوردها و تجربیات گرانبها را در کتابهای خود مکتوب کرده است. که هر خط آنها سرمایههایی باارزش هستند و تا سالیان دراز، افراد فعال حوزه بازارهای مالی از او و این دستاورد گرانبهای او متشکر خواهند بود.
تفسیر نام کتاب Trading In The Zone
تفسیر نام کتاب Trading In The Zone | آکادمی آینده
فلسفهای که درمورد نام کتاب Trading In The Zone وجود دارد در کلمه ZONE نهفته است. کلمه ZONE در لغت فارسی به معنی منطقه یا اختصاص دادن میباشد. اما این کلمه در کاربرد معنی فلسفه گستردهتری دارد.
ZON به این معنی است که، ما زمانی که مشغول کاری هستیم و به طور کاملا عمیقی در آن فرو رفتهایم. و تمام تمرکز خود را به آن اختصاص دادهایم. در این حالت است که گفته میشود ما در حال ZONE هستیم.
برخی از کارشناسان روانشناسی معتقد هستند که در این حالت بیشتر بخش ناخودآگاه ما درگیر کار مورد نظر است. برای این حالت ریاضیدانی را فرض کنید که در حال حل کردن مسئله ریاضی میباشد و غرق در یافتن پاسخ سؤال شده است، به گونهای که حتی اگر او را صدا بزنید توجهی نمیکند. در این حالت او قادر است سختترین مسئلههای ریاضی را حل کند بدون اینکه به چیز دیگری مانند گذر زمان، سختی مسئله و… توجه داشته باشد.
روانشناسان معتقد هستند فردی که در حالت ZONE میباشد قادر است در کار خود موفقیتهای بسیار زیادی را کسب نماید. به همین دلیل مارک داگلاس در نام کتاب خود عبارت ZONE را به کار برده است. تا بیان کند برای کسب موفقیت در بازار، باید در حالت ZONE قرار بگیرید و برای ترید کردن در بازار بگونهای خود را با بازار هماهنگ کنید که تمام حواس خود را معطوف بازار نمایید.
پس میتوان ZONE را منطقهای توصیف کرد که، با قرار گرفتن در آن، هر معاملهگری میتواند موفقیتهای بسیاری زیادی را کسب کند.
آیا کتاب Trading In The Zone باعث موفقیت در بازارهای مالی میشود؟
اجازه دهید مثالی که در بخش قبل گفته شد را با معامله کردن مقایسه کنیم.
زمانی که ریاضیدان بدون توجه به چیزی در حالی که غرق در حل مسئله شده است، سختترین مسئلهها را حل میکند و این یک استعداد خارق العاده است. یک تریدر که بدون ترس و استرس با داشتن علم کافی و درک از ماهیت بازار در حال معامله کردن میباشد و تمام حواس خود را معطوف بازار کرده است به طور قطع میتواند موفقیتهای بسیاری را در بازار طی کمترین زمان ممکن کسب نماید.
این نوع ترید کردن نیز به مانند حل یک مسئله سخت ریاضی توسط یک ریاضیدان، استعدادی خارق العاده است. و این موضوع همان موضوعی است که مارک داگلاس قصد دارد در کتاب خود یعنی Trading In The Zone به آن بپردازد.
چرا معامله گران به کتاب Trading In The Zone نیاز دارند؟
ضرورت مطالعه کتاب Trading In The Zone برای معاملهگران | آکادمی آینده
بهتر است در همین ابتدا پرسش خود را کاملتر کنیم! چرا خواندن کتاب Trading In The Zone برای هر معاملهگر، مثل نان شب واجب میباشد؟
تقریبا 95 درصد از تریدرهای فعال درون بازار در روبهرو شدن با سختیهای بازار (ضررها، نزولها و…) دچار سردرگمی میشوند. و نیمی از این 95 درصد، در حالی که بیشتر سرمایه خود را از دست دادهاند از روی اجبار تصمیم به ترک بازار میگیرند.
در سالهای اخیر چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ با پیشرفت علوم بازار، مشخص شده است که این مشکلات بیشتر ریشه در روانشناسی بازار و مدیریت نادرست سرمایه دارد.
هر معاملهگری اگر این کتاب را بخواند و به آموزههای آن، که حاصل سالها تجربه و تلاش مارک داگلاس میباشد عمل کند؛ هم میتواند سرمایه خود را مدیریت کرده و همچنین به درک صحیحی از روانشناسی بازار برسد. در این صورت است که معاملهگر در بازار به ثبات میرسد و شانس به سود رسیدن خود را در بازار به حد چشمگیری افزایش میدهد.
در آن زمان است که معامله کردن در بازار برای هر تریدری، نه تنها استرس و ترس را به همراه نخواهد داشت، بلکه سرشار از لذت و سرخوشی خواهد بود.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی کتاب Trading In The Zone نوشته مارک داگلاس پرداختیم.
اگر تجربه معامله در بازار را داشته باشید قطعا متوجه هستید که زمانی که درک کاملی از ماهیت خود و بازار ندارید، معاملاتی همراه با ترس و استرس را تجربه میکنید. و معاملاتی که با ترس و استرس همراه باشد، یا شما را به سود نمیرساند یا اگر هم برساند آنقدر به شما استرس وارد میکند که از سود کردن خود با این روش پشیمان شوید.
اما مطالعه کتاب Trading In The Zone باعث میشود شما بتوانید درک مناسبی از روانشناسی معاملهگری خودتان و بازار به دست آورید.
در نتیجه زمانی که هم خود معاملهگرتان و هم بازار را که از هزاران خود معاملهگر شبیه به شما تشکیل شده است بشناسید، میتوانید معاملاتی به دور از استرس را تجربه کنید. دقیقا از آن زمان است که معاملهگری نه تنها برایتان استرسزا و ترسناک نخواهد بود؛ بلکه میتواند بسیار جذاب و لذت بخش باشد.
کتابهایی که در زمینه بازارهای مالی وجود دارند میتوانند تکمیل کننده علومی باشند که شما در کلاسهای آموزشی به دست میآورید. برای شرکت در دوره صفر تا صد آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال، میتواندی همین حالا با پشتیبانی آکادمی آینده ارتباط برقرار کنید.
آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد، انواع دورههای آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال، را متناسب با نیاز شما عزیزان فراهم کرده است.
آرزومندیم این مقاله توانسته باشد شور و اشتیاقی جهت مطالعه کتاب Trading In The Zone در شما ایجاد کند.
چگونه یک تریدر منضبط شویم؟
--> -->
سرمایهگذاری در بورس؛ راهی برای ثروتمند شدن در اقتصاد مدرن
حرفهای تکان دهنده ملوان ایرانی آزاده شده از دست دزدان دریایی سومالی/از شدت گرسنگی، برگ درخت میخوردیم
بورس اوراق بهادار
همه ما عموماً به دنبال آن هستیم تا پول خود را در جایی سرمایهگذاری کنیم که سود بیشتری را نصیبمان کند. در عین حال از قانونی بودن محلی که در آن سرمایهگذاری میکنیم مطمئن باشیم. از دیگر نکاتی که مورد نظر قرار میدهیم، شفافیت اطلاعات درخصوص سرمایهگذاری مورد نظر، سرعت و سهولت نقدشوندگی سرمایه است.
بورس کالا
بورس کالا بازاری است متشکل و سازمان یافته که در آن به طور منظم کالاهای معین با روشهایی از قبل تعریف شده مورد معامله قرار میگیرند. در این بازار تعداد زیادی عرضهکننده و خریدار از طریق کارگزاران اقدام به معامله میکنند، در حال حاضر بورس کالا در ایران در چند حوزه فعالیت دارد که البته در حال گسترش در حوزههای دیگر نیز است، این حوزهها تحت عنوان رینگهای فلزات، پتروشیمی و معاملات مشتقه که فعلا منحصر به معاملات آتی سکه طلا است نام گذاری شدهاند.
بورس انرژی
ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت و گاز و دارنده یکی از بزرگترین ذخایر و منابع هیدروکربوری جهان شناخته میشود. از سوی دیگر با توجه به رویکرد مطرح در تبدیل شدن به کشور اول منطقه از لحاظ اقتصادی لزوم تاسیس بازاری متشکل جهت معامله نفت به عنوان یک کالای استراتژیک در منطقه بیش از گذشته احساس و همین موضوع زمینه ساز طرح قیمت گذاری نفت در داخل کشور شد . از آنجا که یکی از بهترین و شفافترین مکانیزمهای قیمت گذاری محصولات، عرضه آنها در بورس میباشد، ایده تاسیس بورسی برای انجام معاملات نفت طی فرآیندی شکل گرفت. در فاز نخست برای محقق شدن این ایده در اواخر بهمن 1386 مبادلات فرآورده های نفت و پتروشیمی در بازار سرمایه آغاز گردید.
فارکس یار
ترید کردن صرف نظر از اینکه موفقیت آمیز باشد یا خیر حرفه پر استرسی است. زمانی که شخصی ترید میکند چه پولی بدست آورد یا از دست بدهد باید استرس فراوانی را تحمل کند. شما میبایست مانند تمام تریدرهای موفق سعی کنید تا این استرس را از بین ببرید.
من تاکنون ندیده ام که یک تریدر حرفه ای و موفق استرس زیادی داشته باشد. اکثر تریدرهای موفقی که من با آنها صحبت کرده ام ریلکس و آرام به نظر میرسند. به نظر من یکی از عوامل موفقیت آنها همین بوده است که توانسته اند استرس را از خودشان دور نمایند.
یکی دیگر از نقاط اشتراک تریدرهای بزرگ توانایی آنها برای دست کشیدن از ترید است و این توانایی از آنجایی ناشی میشود که آنها در قبال پوزیشنهایشان خونسرد هستند در حالی که بسیاری از آنها معاملاتی با حجم چندصد میلیون دلار را اداره میکنند. در مقابل خیلی از افراد دیگر حتی بامعاملات چند هزار دلاری به شدت هیجان زده میشوند.
اگر شما سعی میکنید که قیمتها و بازار را کنترل کنید در حقیقت وقتتان را هدر داده اید و نتیجه اش تنها تحمل استرس فراوان است . نگاه کردن 24 ساعته به بازار و در تایم فریم های مختلف بعد از باز کردن پوزیشن هیچ نفعی برای شما نمیتواند داشته باشد.
من در پایان روز معاملاتی تمام نمودارها را میبندم و مابقی وقتم را صرف ورزش , مطالعه , نوشتن و پیاده روی میکنم و بطور کامل از بازار دور میشوم . در تمام فعالیتهای اقتصادی لازم است که مدتی را به اینگونه مسایل لازم برای زندگی اختصاص دهیم . از زمانی که من سعی کردم ترید را تنها جزیی از زندگیم به شمار بیاورم و به کارها و تفریحات دیگر هم برسم نه تنها نتیجه معاملاتم بهتر شده بلکه از زندگی شخصی ام نیز بیشتر لذت میبرم.
اما یکبار دیگر رمز موفقیت تریدرهای حرفه ای در این بازار را با هم مرور میکنیم:
- آنها در ابتدا قبول کرده اند که مسئول عملکردشان فقط خودشان هستند و برای موفقیت تصمیم گرفته اند تلاش کنند.
- سیستم مناسبی برای خودشان پیدا کرده اند و آنرا بارها تست نموده اند.
- برای تمام معاملات و جزییات آن برنامه ریزی دارند و به ان عمل میکنند.
- بر روی مسائل اساسی و بنیادی سیستم شان سخت کار میکنند تا آن را بهینه کنند.
- به سیستم و قوانین شان اعتماد دارند و در اجرای بی عیب و نقص سیستم شان اعتماد به نفس بالایی دارند.
- یاد گرفته اند که به اینکار مانند یک بازی نگاه کنند که میبایست از آن امتیاز کسب کنند و هیچگاه موجودی حسابشان را شمارش نکرده و آن را ملاک ارزیابی عملکردشان قرار نمیدهند . اکثر تریدرهای حرفه ای ثروتمند هستند و رمز موفقیت انها در همین است که به اینکار به عنوان یک سرگرمی نگاه میکنند و ناخوداگاه با کسب امتیازهای بیشتر درآمد هم کسب میکنند.
- آنها میدانند که نمیتوانند هیچ کنترلی بر بازار داشته باشند. ترید کردن تمام چیزی نیست که یک تریدر حرفه ای به آن میپردازد. آنها همیشه بین ترید کردن و زندگی شخصی شان تعادل را برقرار می کنند.
ترید کردن تنها جزئی از زندگی شماست. اگر تمام تمرکزتان را بر روی فراز و نشیبهای ان قرار دهید نه تنها نتیجه رضایت بخشی نخواهید گرفت بلکه باعث خواهید شد تا از دیگر جنبه های زندگیتان نیز غافل بمانید.
اگر شما بتوانید یک میلیون دلار ار این بازار درآمد کسب کنید مسلما رضایت بخش خواهد بود اما باید دید این پول به چه قیمتی کسب شده و درمقابل بدست آوردن ان از چه چیزهایی جا مانده اید. هدف تنها رسیدن به مقصد نیست بلکه چون شما مدت بیشتری را در راه رسیدن به هدف به سر میبرید در نتیجه نحوه طی مسیر نیز بسیار مهم است.
شما برای انجام تریدهای موفق نیاز دارید تا بعضی اوقات دست از کار بکشید و تجدید قوا کنید. من کاملا بخاطر دارم چند سال اول که وارد بازار شده بودم تمام روز , شب و تعطیلات آخر هفته را صرف خواندن, نوشتن , نگاه کردن به نمودار و تست سیستم های مختلف میکردم و در حقیقت من تمام نیازهای دیگر زندگی ام را فراموش کرده بودم . بعدها فهمیدم که بدون توجه به دیگر نیازهای زندگی امکان موفق شدن وجود ندارد. بعد از آن سعی کردم تا این اشتباه را دیگر تکرار نکنم و میان زندگی و ترید کردن تعادل ایجاد کنم.
استرس زیاد باعث میشود تا شما نتوانید از زندگی تان لذت ببرید. سعی کنید در ذهنتان ده سال اینگونه ترید کردن را مجسم کنید. به نظر شما بعد از این مدت شما از نتیجه راضی خواهید بود حتی اگر میلیونها دلار پول داشته باشید. ترید کردن مانند مابقی حرفه ها میباشد. شما میبایست از ساعت 9 تا 5 بعدازظهر سخت کار کنید و سپس بطور منظم دست از کار بکشید و به بقیه زندگی تان برسید.
اغلب تریدهای موفق من زمانی بوده است که سهمی را مطابق قوانین چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ سیستم مورد استفاده ام که بلند مدتی میباشد خریداری کردم و سپس حد ضرری برای آن تعیین کرده ام . سپس به تعطیلات و سفر رفته ام و دیگر به قیمتها توجهی نداشته ام . معمولا بعد از بازگشت با سودهای زیادی
مواجه شدم.
اگر شما احساس کنید که میتوانید بازار را کنترل کنید مطمئنا ترید کردن باعث خواهد شد که فکرتان خراب شود و ناامیدتان کند. ولی اگر شما برای خودتان قانونی بگذارید و مثلا بنا به ضرورت سیستم مورد استفاده در طول روز به تعداد معین قیمتها را چک کنید و تصمیم بگیرید بسیار راحت تر خواهید بود و در غیر اینصورت نه تنها وقتتان هدر خواهد رفت بلکه احتمال ارتکاب اشتباه نیز از سوی شما بیشتر خواهد شد.
اگر شما برای معامله سیستم دارید و قوانین آنرا دنبال میکنید پس بعد از انجام خرید و فروش اصولا احتیاجی ندارید تا مدام قیمتها را چک کنید. سعی کنید از وقتتان بطور بهینه استفاده کنید و آن را با نگاه کردن بی مورد به نمودار هدر ندهید.
تجارت در بازارهای مالی یک روش عالی برای کسب پول است ولی ما باید باور کنیم که برای کسب درآمدی قابل توجه میبایست بصورت قابل توجهی نیز کوشش کنیم. اگر شما یک سهم را چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ به قیمت 50 دلار و به میزان 50000 دلار خریداری کنید و بعد از یکسال قیمت سهم 200 دلار باشد در حقیقت شما 150000 دلار درآمد کسب کرده اید . آیا جالب نیست این میزان درآمد را با دنبال کردن قوانین و چک کردن بازار تنها برای چند دقیقه در روز بدست بیاورید. اما بسیاری از تریدرها زمانی که در مثال فوق قیمت به 70 دلار میرسد چگونه یک تریدر منضبط شویم؟ و در حالی که هنوز سیستم سیگنال فروش نداده است سریعا سهم را به فروش میرسانند و به حساب خودشان سودی را کسب میکنند اما بعد از مدتی تمام سود بدست آمده را در یک معامله دیگر از دست میدهند. اگر شما بتوانید به عنوان یک تریدر زمان مناسبی را برای ترید کردن و اجرای درست قوانین اختصاص دهید مطمئنا پول زیادی را نیز کسب خواهید نمود.