آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

علاوهبر شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ بهره که میتواند اطلاعات مهمی برای یک معاملهگر باتجربه باشد، چندین شاخص اقتصادی و رویداد دیگر نیز وجود دارد که میتواند روی عملکرد ارزهای خاصی موثر باشد. در مورد دلار آمریکا، آمار اشتغال غیرکشاورزی، شاخصی است که در میان سایر شاخصهای اقتصادی، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصادملی، صنعت و وضعیت شرکت.
هدف اصلی از انجام اینگونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزشذاتی) شرکتهاست.
تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام بهدرستی ارزشیابی شدهاست یا نه؟
بخش قابلملاحظهای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد.
▪ رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:
۱) تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور.
۲) تعیین وضعیت صنعت.
۳) تعیین وضعیت شرکت.
۴) تعیین ارزش سهام شرکت.
در ادامه، هریک از مراحل بالا را تشریحمیکنیم.
● تجزیه و تحلیل اقتصاد
وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی میشود که مشخص شود آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آیا شرایط کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟
نرخهای بهره در حال افزایش است یا کاهش؟
آیا مصرفکنندگان کالاها را مصرف میکنند؟
تراز تجاری مطلوب است؟
عرضه پول انبساطی است یا انقباضی؟
اینها تنها بخشی از سئوالاتی است که تحلیلگر بنیادی برای تعیینکردن تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجهاست.
● تجزیه و تحلیل صنعت
وضعیت صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، تأثیر قابلتوجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمیتواند بازده مناسبی داشتهباشد. بهقول معروف، سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است.
● تجزیه و تحلیل شرکت
بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصلگردد. این تحلیل، معمولاً از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجاممیشود. از روی این صورتها میتوان نسبتهای مالی سودمندی را محاسبهنمود.
نسبتهای مالی به پنج دسته اصلی تقسیم میشوند:
۱) نسبتهای سودآوری
۲) نسبتهای قیمتی
۳) نسبتهای نقدینگی
۴) نسبتهای اهرمی
۵) نسبتهای کارایی (فعالیت)
هنگام تحلیل نسبتهای مالی شرکت، نتایج حاصل از این تحلیل باید با نتایج سایر شرکتهای موجود در آن صنعت مقایسه شود تا عملکرد شرکت، شفافتر و روشنتر گردد. در ادامه، حداقل یک نسبت معروف را از هردسته معرفی میکنیم.
● حاشیه سود خالص
حاشیهسودخالص شرکت، یکی از نسبتهای سودآوری است که از طریق تقسیمکردن سود خالص به کل فروش محاسبهمیشود. این نسبت نشان میدهد کهاز یکتومان فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
به عنوان مثال، حاشیه سودخالص ۳۰ درصد نشانمیدهد کهاز یکتومان فروش محصولات شرکت، ۳ ریال سودخالص به دست آمدهاست.
● نسبت P/E
نسبت P/E (نسبت قیمت سهام به عایدی هر سهم) از طریق تقسیمکردن قیمت جاری سهام به عایدی هر سهم (EPS) در چهار فصل گذشته به دست میآید.
این نسبت نشانمیدهد که سرمایهگذار برای خریدن یکتومان از عواید شرکت، چقدر باید بپردازد. به عنوان مثال، اگر قیمت جاری سهام، ۲۰ تومان و عایدی هر سهم در چهار فصل گذشته، ۲تومانباشد، آنگاه نسبت P/E، ۱۰ به دست میآید.
به عبارت دیگر، برای خرید یکتومان از عواید شرکت، باید ۱۰تومان بپردازیم. البته، انتظارت سرمایهگذاران از عملکرد آتی شرکت، نقش بسیار مهمی در تعیین نسبت جاری P/E ایفا میکند. رویکرد متداول در تحلیلهای مالی این است که نسبتهای P/E شرکتهای موجود در یک صنعت را با یکدیگر مقایسهکنیم. اگر تمام شرایط دیگر یکسان باشد، شرکتی که P/E آن کمتر است، ارزش بهتری دارد.
● ارزش دفتری هر سهم
ارزش دفتری هر سهم شرکت، یکی از نسبتهای قیمتی است که از تقسیمکردن کل داراییهای خالص شرکت (داراییها منهای بدهیها) به کل سهام موجود آن بهدست میآید.
ارزش دفتری هر سهم میتواند در تعیین این موضوع کمککند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمتگذاری شدهاست (این موضوع، به روشهای حسابداری مورد استفاده شرکت و همچنین، عمر داراییهای آن نیز بستگی دارد).
اگر سهامی به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش دفتری آن به فروش رود، میتواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمتگذاری شدهاست.
● نسبت جاری
نسبت جاری، یکی از نسبتهای نقدینگی است که از تقسیمکردن داراییهای جاری به بدهیهای جاری شرکت محاسبهمیشود. این نسبت، توانایی شرکت را برای پرداخت بدهیها و تعهدات جاری آن نشانمیدهد.
هرقدر این نسبت بالاتر باشد، قدرت نقدینگی آن نیز بالاتر خواهدبود. به عنوان مثال، اگر این نسبت ۳ باشد، بیانگر آن است که داراییهای جاری شرکت، برای پرداخت ۳ برابر بدهیهای جاری آن، کفایت میکند.
● نسبت بدهی
نسبت بدهی شرکت، یکی از نسبتهای اهرمی است که از تقسیمکردن کل بدهیها به کل داراییهای شرکت محاسبهمیشود. این نسبت نشانمیدهد که کلداراییهای شرکت تا چه حد از طریق بدهیها تأمین شده است. به عنوان مثال، اگر نسبت بدهی ۴۰ درصد باشد، بیانگر آن است که ۴۰ درصد از داراییهای شرکت از طریق ایجاد بدهی یا قرضگرفتن وجوه تأمین شدهاست.
بدهیها، همانند تیغ دولبه عملمیکنند. اگر شرایط کلی اقتصاد نامناسب و روند حرکت نرخهای بهره، فزاینده باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالایی دارند، با مشکلات مالی عدیدهای مواجه خواهندبود. اما اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، بدهی میتواند از طریق تأمینمالیکردن رشد شرکت با هزینههای پایینتر، سودآوری را افزایش دهد.
● گردش موجودیها
گردش موجودیهای شرکت، یکی از نسبتهای کارایی است که از تقسیمکردن قیمت تمام شده کالای فروش رفته به موجودیها محاسبهمیشود. این نسبت، کارایی شرکت را در مدیریت موجودیها نشان میدهد.
این کارایی، از طریق محاسبه تعداد دفعات گردش موجودیها در طول سال اندازهگیری میشود. این دسته از نسبتها، وابستگی شدیدی به نوع صنعت دارند. به عنوان مثال، گردش موجودیها در فروشگاههای زنجیرهای، بهمراتب بالاتر از صنایع تولیدکننده هواپیماست. در اینجا نیز مقایسهکردن گردشموجودیها در کلیه شرکتهای یک صنعت، اهمیت زیادی دارد.
● ارزشیابی قیمت سهام
تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصادملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، بهبررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت بهدرستی تعیینشدهاست یا نه؟ برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است.
عمدهترین این الگوها عبارتند از:
الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.
برای یادگیری تحلیل فاندامنتال ( بنیادی ) میتوانید در صفحه زیر فایل آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال رایگان آموزشی را دانلود کنید
برخی از نسبتها و فاکتورهایی که در تحلیل بنیادی بررسی میشود:
مقالات مرتبط با تحلیل بنیادی و اصول سرمایهگذاری:
در ادامه نقاط قوت تحلیل بنیادی و نقاط ضعف این نوع تحلیل را با هم بررسی میکنیم
روندهای بلند مدت
تحلیل های بنیادی برای انجام سرمایه گذاری های بلند مدت بر اساس روندهای بلند مدت کارایی مناسبی دارد. توانایی تشخیص وضعیت بلند مدت اقتصادی، تکنولوژیکی و تمایلات مصرف کننده، که با روش های بنیادین صورت می پذیرد، می تواند سرمایه گذاران صبوری که انتخاب درستی در صنعت و شرکت خریداری شده داشته اند را به سود برساند.
تحلیل بنیادین دقیق می تواند شرکت های ارزشمند را شناسایی کند. بسیاری از سرمایه گذاران پرآوازه با دید بلند مدت به ارزش گذاری سهام می پردازند . گراهام، وارن بافت و جان نف اسطوره های سرمایه گذاری بر اساس روش ارزش ذاتی محسوب می شوند. تحلیل بنیادین می تواند شرکت هایی با دارایی های با ارزش، ترازنامه های قوی، ثبات در سوددهی و قدرت ماندگاری را شناسایی کنند.
یکی از دستاوردهای اساسی تحلیل بنیادین رسیدن به درکی درست از مفهوم تجارت است. سرمایه گذار بعد آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال از زحمتی که برای انجام بررسی های بنیادی و تحلیل شرکت ها انجام می دهد، با محرک های کلیدی در فروش، درآمد و سود شرکت ها آشنا می شود. درآمدها و انتظارات درآمدی می تواند محرکی اساسی برای قیمت سهام باشد. تحلیل گران تکنیکی نیز با این مساله موافقند. درک صحیح از شیوه های تجارت می تواند سرمایه گذاران را از انتخاب شرکت هایی که در معرض افت ارزش قرار دارند، مصون دارد.
قیمت سهم یک شرکت شدیدا تحت تاثیر صنعتی است که شرکت در آن فعالیت می کند. سرمایه گذار می تواند با بررسی صنعت های مختلف، موقعیت های متفاوت را شناسایی و طبقه بندی کند. موقعیت های سرمایه گذاری می توانند به پر ریسک (مثل صنایع مبتی بر تکنولوژی)، کم ریسک (مثل صنایع صنایع همگانی)، رشد محور (مثل صنایع کامپیوتری)، ارزش محور (مثل صنایع نفتی)، غیر چرخه ای (مثل صنایع کالاهای اساسی مصرفی)، چرخه ای (مثل صنایع حمل و نقل) و یا درآمد محور (مثل صنایعی که درآمد بالا به دست می آورند) دسته بندی شوند.
سهام ها عموما حرکت های گروهی دارند. سرمایه گذاران با شناخت مدل کسب و کار هر شرکت می تواند به درک صحیح تری از گروه بندی سهام ها در غالب صنایع مربوطه شان دست یابند. وضعیت تجارت یک شرکت و ترکیب درآمدی آن می تواند به سرعت تغییر یابد.
این اتفاق برای بسیاری از فروشندگان اینترنتی که در واقع ماهیت فروش شان غیر اینترنتی بوده، افتاده است. شناخت شیوه های درست تجارت برای شرکت های مختلف نقش بسزایی در دسته بندی صحیح آنها در صنایع مشخص داشته و می تواند تفاوت زیادی در ارزش گذاری نسبی آنها ایجاد کند.
نقاط ضعف تحلیل بنیادین
تحلیل بنیادین علی رغم این که می تواند بینشی صحیح از موقعیت صنایع و شرکت ها به معامله گر دهد، می تواند بسیار زمان گیر نیز باشد. مدلهای زمان گیر معمولا می تواند منجر به ارزش گذاری هایی شود که با جهت گیری عمومی قیمت فعلی در بازار سهام مغایرت داشته باشد.
زمانی که این اتفاق می افتد سرمایه گذار به این نتیجه می رسد که بازار به درکی نادرست از شرایط موجود رسیده است. این شرایط لزوما به معنی این نیست که درک بازار از کلیه شرکت ها نادرست است، ولی می تواند نشان دهد که قیمت بازار و برآورد کلی بازار سهام از قیمت بعضی از شرکت ها، تفاوت غیر منطقی دارد.
شاخصه های صنعت/شرکت
روش های ارزش گذاری بسته به گروه های مختلف صنعتی و شرایط خاص هر شرکت، با یکدیگر تفاوت دارند. بنابراین برای صنایع و شرکت های متفاوت، شیوه های متفاوتی به کار برده می شود. این فرآیند می تواند زمان بر باشد و نیاز به انجام تحقیقات متفاوتی دارد.
برای مثال یک مدل مبتنی بر تعداد مشترکان می تواند برای شرکت هایی که خدمات اینترنتی ارائه می دهند (ISP Internet Service Provider) موثر واقع شود، ولی برای یک شرکت نفتی الزاما کاربردی ندارد. و یا روش های ارزش گذاری برای شرکت های سرمایه گذاری و یا ارائه دهنده ی خدمات بانکی، با شرکت های تولیدی تفاوت دارد.
برآورد ارزش ذاتی یک سهم وابسته به فرضیات خاصی است که در مدل های ارزش گذاری استفاده می شود. بنابراین هرگونه تغییر در رشد و یا ضرایب مفروض می تواند تغییر زیادی در ارزش گذاری نهایی ایجاد کند. و هر تحلیل گر با استفاده از ضرایب و مفروضات خاصی، ارزش ذاتی خاصی را به دست می آورد که این می تواند با نظر تحلیل گران دیگر که از ضرایب و مفروضات دیگری استفاده کرده است، متفاوت باشد.
از سوی دیگر پاره ای از تحلیل گران با تغییر متغیرهای مدل های ارزش گذاری، ارزش ذاتی دلخواه خود از یک سهم را با استناد به این مدل ها به وجود می آورند. گروهی از تحلیل گران بنیادین نیز، با تغیی متغیر های مدل های ارزش گذاری، تحلیل های خود را به حالت های خوش بینانه، بدبینانه و یا حالتی بین این دو دسته بندی می کنند. با این حال اکثر مدل های ارزش گذاری بدبینانه نیز عموما ماهیت صعودی دارند.
شخصیت تحلیل گر و جهت گیری
بسیاری از اطلاعاتی که در فرآیند تحلیل تاثیر گذار می باشند، بر اساس صورت مالی است که خود شرکت ارایه می دهد. در هر شرکتی بخشی مربوط به ارتباط با سهامداران وجود دارد که وظیفه ی اصلی آنها ارائه صورت های مالی برای سهامداران است.
مارک تواین در جایی می گوید: “دروغ های متفاوتی وجود دارند: دروغ های بزرگ، و آمارها”. در واقع زمانی که به مرحله اطلاع رسانی داده ها و انتشار اطلاعیه ها می رسیم، رئیس هیئت مدیره و مدیر مالی بسیار حرفه ای عمل می کنند. از طرفی زاویه ی نگاه تحلیل گران متفاوت است. گروهی از تحلیل گران صورت های مالی شرکت ها را به جهت خرید سهام آن ها بررسی می کنند.
در واقع تنها تحلیل گران طرفدار خرید هستند که تمایل دارند فراسوی اطلاعات و آمار مربوط به شرکت، به تحقیق بپردازند. تحلیل گران طرفدار خرید عموما برای صندوق های سرمایه گذاری های مشترک و مدیران مالی کار می کنند. آنها گزارشات مربوط به تحلیل گران طرفدار فروش که در جهت منافع سهام داران عمده یا خود شرکت فعالیت می کنند، را بررسی می کنند.
بنابر این هنگام مطالعه گزارشات باید تمامی ملاحظات مربوط به سمت گیری تحلیل گران را در نظر گرفت. از سویی دیگر تحلیل گران طرفدار خرید، صرفا از نقطه نظر سرمایه گذاری کلان و با دیدگاه پرتفوی گردانی به تحلیل شرکت ها می پردازند. این تحلیل گران اگر هم به نوعی با شرکت در ارتباط باشند، ارتباط آنها از جنس ارتباط تحلیل گران طرفدار فروش نمی باشد.
از “علیرضا مهدی پور ”
نکته: به جز تحلیل بنیادی، معامله گران و سرمایه گذاران از تحلیل تکنیکال برای تشخیص زمان مناسب خرید و فروش استفاده میکنند. در مطالب زیر در مورد تحلیل تکنیکال بیشتر بخوانید:
دسته: تحلیل بنیادی
در بخش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال هدف اصلی ما آموزش ارزش گذاری شرکت و همینطور بررسی چشم انداز های سودآوری آن می باشد.همیشه شرکت هایی که بنیاد خوبی داشته اند در میان مدت بازدهی عالی برای سهامداران خود داده اند بنابراین آموزش این بخش را بهتون توصیه می کنیم.
شما در این بخش با استفاده از مطالبی که در پایین ارائه شده است خواهید آموخت چطور یک بنیادی کار عالی باشید.
یک نکته راجب نسبت P/E
تاثیر نرخ دلار بر بورس
نحوه ارزش گذاری وخارزم
آخرین پست های به روز شده
شکست مقاومت چه زمانی اتفاق می افتد؟
اصل تساوی حجم های مشکوک
کاربرد شیب روند در تشخیص ریزش ها
چه زمانی صف فروش یک سهم جمع می شود؟
چگونه قدرت خریدار و فروشنده در بورس را محاسبه بکنیم؟
فیلم آموزش الگوی سر و شانه + حل مثال کاربردی
کاربرد واگرایی حجم معاملات
2 روش جهت مشاهده معاملات بلوکی در بورس
درباره هنر تحلیل
ما در سایت هنر تحلیل بهترین و نام آشناترین اساتید بورس و سکه و ارز را گردآوری کرده ایم تا یک مرجع کامل آموزشی برای مخاطبان ایجاد بکنیم.
چیزی که در این سایت آموزشی در نظر گرفته شده این است که انواع اقسام آموزش ها برای افراد مبتدی تا کاملا حرفه ای ارائه شده است و تنوع آموزش ها در زمینه ها ی تکنیکال ، بنیادی ، تابلوخوانی ، روانشناسی معاملات و آشنایی با مفاهیم بورس و سکه و ارز سایت هنر تحلیل را به یکی از جامع ترین مرجع های آموزشی در زمینه ی سرمایه گذاری تبدیل کرده است.
چگونه در فارکس، تحلیل بنیادی انجام دهیم؟
اگرچه بیشتر معاملهگران از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند اما بعضی معاملهگران با استفاده از تحلیل بنیادی (فاندامنتال)، سعی میکنند درصد موفقیت خود را افزایش دهند. در این مقاله میتوانید اطلاعات بیشتری در مورد تحلیل فاندامنتال کسب کرده و یاد بگیرید چگونه میتوانید از این تحلیل برای معاملات سودآورتر استفاده کنید.
مقدمهای بر تحلیل بنیادی
از نظر پیشبینی حرکات قیمت و شناسایی فرصتهای معاملات فارکس، دو رویکرد اصلی وجود دارد. اول تحلیل تکنیکال که تلاش میکند جهت قیمت را بر اساس دادهها و آمار تاریخی قیمت پیشبینی کند.
رویکرد دیگر تحلیل فاندامنتال یا بنیادی است. این روش همانطور که از نامش پیداست مبتنی بر بنیادهای اقتصادی یک دارایی یا سهام است تا تعیین کند که آیا قیمت فعلی آن بالاتر یا پایینتر از قیمت «منصفانه» و واقعی معامله میشود (با این فرض که در نهایت، قیمت اطلاعات موجود را منعکس میکند). به عبارت دیگر، هدف نهایی تحلیل بنیادی فهمیدن این نکته است که با توجه به اطلاعات موجود، قیمت واقعی یک دارایی پایینتر، بالاتر و یا برابر با قیمت فعلی آن دارایی در بازار است یا خیر؟ و بر مبنای آن تعیین میکنند که آن دارایی را بفروشند یا بخرند.
در روش دیگر این نوع تحلیل، معاملهگر به دنبال کشف آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال نیروهای عرضه و تقاضا در بازار فارکس است و هدف از تحلیل بنیادی کسب سود با کمک درک عوامل مؤثر بر این عرضه و تقاضاست.
معاملات بر اساس تحلیل فاندامنتال یک روش بسیار محبوب است که اغلب به جای استفاده در معاملهگری کوتاهمدت با مفهوم «استراتژی بخر و نگهدار» در ارتباط است. بعضی از بزرگترین سرمایهگذاران، مانند وارن بافت و بنجامین گراهام، مبنای تصمیمات سرمایهگذاری خود را بر تحلیل فاندامنتال قرار میدهند.
معاملهگران سهام معمولا ارزیابیهای فاندامنتال خود را بر اساس صورتهای مالی شرکتها انجام میدهند. این کار به آنها اجازه میدهد تا تعیین کنند که آیا فروش سهام مناسب است یا خرید.
اتخاذ این روش در مورد تحلیل بازار فارکس نیز ممکن است. همانطور که از صورتهای مالی یک شرکت میتوان برای تعیین قیمت منصفانه آن استفاده کرد، شاخصهای اقتصادی (که به ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور کمک میکنند) نیز میتوانند به تعیین قیمت منصفانه برای یک ارز کمک کنند. این دادهها میتواند جهت حرکت کوتاه مدت و بلند مدت ارزها را تعیین کند.
برخی از عوامل وجود دارند که باید قبل از شروع تحلیل بنیادی مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه برخی از شاخصهای اقتصادی بیشتر از سایرین در عملکرد یک ارز تاثیر دارند. این بدان معناست که انتشار برخی شاخصها یا ارقام خاص بیشتر از انتشار سایر اطلاعات یا رویدادهای مرتبط، در بازار تاثیرگذار هستند. دوم اینکه بازارها اغلب بر اساس انتظارات از آینده حرکت میکنند. بنابراین معیارها و پیشبینیهای کارشناسان و تحلیلگران در مورد هر آمار یا رویداد اقتصادی میتوانند بر میزان حرکت بازار قبل و بعد از انتشار اطلاعات (یا وقوع آن رویداد) تاثیرگذار باشد.
بنابراین، یک معاملهگر که علاقهمند به تحلیل به روش بنیادی است، نه تنها باید به ارقام و رویدادها توجه کند بلکه باید پیگیر پیشبینیهای تحلیلگران نیز باشد چرا که انتظارات میتوانند به طرز قابل توجهی واکنش بازار را تحت تاثیر قرار دهند. (منظور آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال از انتظارات، پیشبینیها درباره رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و دیگر شاخصهای اقتصادی آینده است.)
یک مطالعه موردی: دلار آمریکا
بیایید دلار آمریکا را به عنوان یک مثال در نظر بگیریم. دلار آمریکا واحد رسمی پول ایالات متحده است و این بدان معناست که عملکرد آن با وضعیت اقتصادی آمریکا و انتظارات از آن در ارتباط است. بهعلاوه، رفتار قیمتی دلار مستعد آن است که به حوادثی واکنش نشان دهد که لزوما مربوط به خود ایالات متحده نیستند. هر رویداد خاص یا دادهای که مربوط به ارزی دیگر باشد، میتواند معاملهگران را به سمت دلار آمریکا سوق دهد. دلار به عنوان رقیب اصلی بسیاری از ارزهای مهم جهان (مانند یورو و ین) است همچنین به عنوان یک دارایی امن شناخته میشود.
از دیدگاه آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ارقام و شاخصهای مرتبط، چندین مورد وجود دارد که به طور منظم توسط دولت ایالات متحده و همچنین سازمانهای خصوصی منتشر میشود. به عنوان مثال شاخص قیمت مصرف کننده (که به CPI و یا نرخ تورم معروف است) توسط دپارتمان آمار کار ایالات متحده منتشر میشود. این آمار برای تخمین میزان تورم کشور در دورههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
صرف نظر از اینکه معاملهگران چه تفسیری از ارقام اقتصادی آمریکا دارند، در شرایط عادی یک CPI در حال کاهش معمولا به عنوان سیگنال مثبت از سوی بازار تلقی میشود. توجه داشته باشید که CPI پایین به معنای کاهش نرخ تورم و قدرتگیری ارز مورد نظر است. اما لزوما این موضوع برای اقتصاد خبر مثبتی نیست. معمولا ثبات نرخ تورم در حوالی ۲ درصد برای اقتصادهای توسعه یافته نقطه بهینه محسوب میشود.
انتظارات بازار از CPI اغلب در عملکرد ارز تاثیر میگذارد به همین دلیل، معمولا پیش از انتشار داده، پیشبینیها در بازار قیمتگذاری یا به عبارتی پیشخور میشوند.
به همین دلیل، هنگامی که آمار دقیقا مطابق پیشبینیها منتشر میشود، یا یک رویداد طبق انتظار پیش میرود، بازار واکنش نشان نمیدهد چرا که واقعه کاملا قابل پیشبینی بوده و معاملهگران از پیش، قیمتگذاری خود را انجام داده بودند. اما همیشه اینطور نیست. گاهی اوقات پیشبینیها نادرست هستند. در این زمان واکنش شدیدی در بازار ایجاد میشود.
به عنوان مثال، اگر فدرال رزرو کاهش غیرمنتظره نرخ بهره را اعلام کند، این اتفاق احتمالا سرمایهگذاران را به فروش داراییهای دلاری خود سوق میدهد. در نتیجه فشار رو به پایین قابل توجهی بر دلار وارد میشود. در غیر این صورت، اگر این کاهش نرخ پیشبینی شده باشد، سرمایهگذاران از قبل آن را در نظر گرفته و تغییر چشمگیری رخ نمیدهد.
علاوهبر شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ بهره که میتواند اطلاعات مهمی برای یک معاملهگر باتجربه باشد، چندین شاخص اقتصادی و رویداد دیگر نیز وجود دارد که میتواند روی عملکرد ارزهای خاصی موثر باشد. در مورد دلار آمریکا، آمار اشتغال غیرکشاورزی، شاخصی است که در میان سایر شاخصهای اقتصادی، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
برخی از این دادهها، وضعیت واقعی و فعلی اقتصاد را نشان میدهند مانند نرخ بیکاری یا تولید ناخالص داخلی. اما بعضی دیگر از آمار، انتظارات در مورد آینده را منعکس میکنند. اعلامیههای نرخ بهره و همچنین اعلامیهها و بیانیههایی که توسط مقامات دولتی یا بانک مرکزی ارائه میشود از این نوع است.
معمولا هرآنچه در مورد یک ارز صادق است در مورد سایر ارزها نیز صدق میکند. اقزایش شاخص CPI در منطقه یورو نیز تاثیر منفی بر عملکرد یورو دارد. در حالی که ارزیابی مثبت از اقتصاد این منطقه توسط رئیس بانک مرکزی اروپا میتواند آن را تقویت کند. (باید در تحلیل بنیادی ارزها توجه داشت که الزاما افزایش تورم موجب تضعیف ارز نمیشود بلکه باید انتظارات بازار را زیر نظر گرفت. برای مثال اگر تورم افزایش یابد ممکن است انتظار بازار از بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره بیشتر شود و این انتظار میتواند آن ارز را قوی کند.)
تقویم اقتصادی فارکس
با توجه به اینکه معمولا در هنگام خرید و فروش ارز، پیگیری کلیه اطلاعات مربوط به هر ارز خاص بسیار دشوار است، نیاز به روشی کارآمد برای انجام این کار هست. اگرچه استفاده از رسانههای خبری میتواند مفید باشد اما معمولا بروکرها و سایتهای خبری فارکس امکان دسترسی به سرویسهای بروزرسانی خودکار را ارائه میکنند.
یک تقویم اقتصادی معمولا نه تنها اطلاعات کلیدی مربوط به محبوبترین ارزها را بهصورت لحظهای فراهم میکند؛ بلکه اطلاعات مربوط به هر رویداد بعدی را که ممکن است بر بازار تاثیر بگذارد، انتظارات تحلیلگران، ارقام قبلی و حتی میزان احتمال تاثیرگذاری آن را در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
بیشتر تقویمهای اقتصادی را میتوان سفارشیسازی کرد تا فقط اطلاعاتی را که معاملهگر نیاز دارد به وی ارائه شود. به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر به معامله جفت ارز EUR/JPY علاقهمند باشد، میتواند تقویم را فیلتر کند تا فقط اطلاعات مربوط به این جفت ارز برای وی نمایش داده شود.
مشهورترین تقویم اقتصادی فارکس، سایت فارکس فکتوری است. در سایت UtoFX نیز میتوانید با مراجعه به صفحه تقویم اقتصادی، دادهها را دنبال کنید.
با استفاده از دادههای ارائه شده توسط تقویم اقتصادی، یک سرمایهگذار میتواند تعیین کند که آیا یک ارز خاص دارای اصول بنیادی قوی یا ضعیف است. این امر به وی کمک میکند تا تصمیم بگیرد که آیا باید آن ارز را بخرد، بفروشد یا نگه دارد.
یک روش جایگزین یا موازی برای استفاده از تقویم اقتصادی یا تکیه بر ارزیابیهای بنیادی شخصی، این است که تحلیل خود را بر مبنای تحلیلهای یک شخص ثالث قرار دهید. برخی از سایتهای خبری، پلتفرمهای تجاری و بروکرها، ارزیابیهای بنیادی خود را به مشتریان ارائه میدهند بنابراین یادگیری نحوه خواندن تحلیل بنیادی در فارکس و تکیه بر بینش آنها میتواند یک گزینه مناسب باشد. (مجموعه UtoFX تحلیلهای بنیادی روزانه و هفتگی فارکس را بطور مرتب در اختیار مخاطبین قرار میدهد که میتواند مبنای تصمیمگیری معاملهگران باشد.)
انجام تحلیل بنیادی و بکارگیری آن
تمام ارزهایی را که بروکر فارکس به شما ارائه میدهد، لیست کنید. در تقویم اقتصادی، بین تمام دادههای مرتبط با هر ارز به دنبال دادههای اخیر باشید که ممکن است بر رفتار آنها تاثیر بگذارد. تولید ناخالص داخلی و نرخ بهره معمولا از جمله دادههایی است که برای تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرند.
در نظر گرفتن ارقام واقعی و همچنین پیشبینیهای مورد اجماع بازار مهم است. این دادهها در هر تقویم اقتصادی قابل مشاهده است. از این دادهها میتوان برای تحلیل و مقایسه روندها و بررسی اینکه آیا ارقام واقعی با پیشبینیها مطابقت دارد یا خیر، استفاده کرد. این مرحله از آنجا مهم است که تاثیر انتشار اطلاعات اقتصادی به این امر بستگی دارد که آیا رقم منتشر شده دادهها غیرمنتظره بودهاند یا خیر. اگر رقم واقعی، با اجماع بازار مطابقت داشته باشد، تاثیر انتشار آن نسبتا کمتر خواهد بود چرا که احتمالا این اطلاعات پیشتر توسط بازار قیمتگذاری شده است.
به عنوان مثال، اگر اداره تحلیل اقتصادی آمریکا گزارش دهد که تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در سه ماهه گذشته افزایش یافته، بدیهی است که این یک نشانه صعودی است چرا که یک نشانه بنیادی قوی است. با این حال اگر رقم منتشر شده با نظر تحلیلگران یکسان باشد، در لحظه انتشار دادهها تغییر زیادی در بازار مشاهده نخواهیم کرد چرا که این دادهها پیشتر خود را در قیمت دلار نشان داده است.
توجه به این نکته مهم است که در صورت استفاده از دادههای تاریخی (که در تقویمهای اقتصادی عادی نیز وجود دارند)، تحلیل شما میتواند موثرتر نیز باشد. در این حالت، میتوان از دادههای تاریخی برای تعیین اینکه آیا عملکرد اقتصادی آمریکا در یک مسیر صعودی قرار دارد یا خیر، استفاده کرد چراکه علاوه بر مقایسه ارقام منتشر شده با پیشبینیها، روند کلی داده مورد نظر نیز میتواند مهم باشد.
بهتر است تحلیل خود را با استفاده از سایر اطلاعات اقتصادی مرتبط مانند سطح تورم یا PMI تولیدی تکمیل کنید. به عنوان مثال یک PMI تولیدی در حال رشد میتواند نشان از یک اقتصاد به شدت در حال رشد باشد و به حرکت صعودی دلار کمک کند. از طرف دیگر آمار منفی میتواند معکوس عمل کرده و باعث کاهش ارزش دلار شود.
با استفاده از این روش میتوانید تمام ارزها را در سه گروه اصلی طبقه بندی کنید:
- ارزهایی با اصول بنیادی قوی: نشان میدهد که ارز مذکور باید صعودی باشد.
- ارزهایی با اصول بنیادی ضعیف: نشان میدهد که ارز مذکور باید در مقابل سایر ارزها کاهش ارزش داشته باشد.
- ارزهایی با اصول بنیادی مختلط (Mixed): نشان میدهد که باید (حداقل در حال حاضر) از معامله این ارز اجتناب کرده یا در مورد آن بیطرف باشید.
اگر اصول بنیادی یک ارز قوی و یک ارز دیگر ضعیف باشد، رویکرد رایج، فروش ارز با بنیان ضعیف در مقابل ارز با بنیان قوی است. به عنوان مثال اگر تحلیل شما نشان میدهد ین ژاپن صعودی و دلار استرالیا نزولی باشد، باید AUD/JPY را بفروشید.
معاملهگری بر اساس اصول بنیادی: یک هشدار
معاملهگری بر اساس اصول بنیادی میتواند یک روش بسیار قدرتمند برای کسب درآمد در بازارها باشد، به خصوص اگر با استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال همراه شود.
با اینحال، باید بدانید که ممکن است بازارها پس از انتشار دادههای اقتصادی، آنگونه که انتظار دارید واکنش نشان ندهند؛ حتی اگر دادهها به وضوح عملکرد مثبت یا منفی اقتصادی را منعکس کنند. همانطور که قبلا اشاره کردیم، گاهی اوقات بازارها از قبل، بر روی رویدادها قیمتگذاری میکنند و یا تصمیم میگیرد دادهها را به نحو دیگری تفسیر کند. به عنوان مثال، اگر آمار بیکاری بیش از اندازه خوب باشد، میتواند بهصورت نشانهای از رکود قریبالوقوع در بازار کار تفسیر شود. از سوی دیگر، انتشار یک داده منفی دیگر در مورد بازار کار (مانند کاهش میانگین دستمزد) میتواند توجهات را به خود جلب کرده و برای بازار جذاب باشد.
سوالات پرتکرار درباره خواندن تحلیل بنیادی
چگونه در فارکس تحلیل بنیادی انجام دهیم؟
بهترین روش برای انجام تحلیل بنیادی در فارکس، داشتن یک تقویم اقتصادی همراه با تمام اطلاعات مربوط به گذشته و آینده در مورد ارزهایی است که معامله میکنید. باید به رویدادهایی که تاثیر زیادی میگذارند، توجه ویژهای داشت.
چگونه یک تحلیل بنیادی را بخوانیم؟
تغییرات در متغیرهای کلان اقتصادی کشورها مانند تولید ناخالص داخلی، تورم، نرخ بهره و… را در گذر زمان رصد کنید. اعداد اخیر را با پیشبینیها مقایسه کنید. اگر دادهها بهتر از پیشبینیها باشند، بنابراین اصول بنیادین نشان میدهد که آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ارز باید قویتر شود.
اصول بنیادی در فارکس چیست؟
تحلیل بنیادی در فارکس به معنای شناسایی ارزش بنیادی یک ارز است. برای این کار میتوان از چندین شاخص اقتصادی مانند شاخصهای بازار کار، تولید ناخالص داخلی و غیره استفاده کرد.
تحلیل تکنیکال و بنیادی در فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی حرکت قیمت یک ارز معین بر اساس روندهای آماری و دادههای تاریخی است.
تحلیل بنیادی سعی میکند همان کار را انجام دهد اما همانطور که از نام آن مشخص است بر اساس اصول بنیادی یک ارز این کار را میکند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
برای یادگیری معامله بر اساس تحلیل سنتیمنت و اخبار به مطالب زیر مراجعه کنید:
تحلیل بنیادی | دوره جامع تحلیل بنیادی
آن دسته از همراهان کلینیک اقتصاد که تمایل به اخذ گواهی پایان دوره “تحلیل بنیادی سهام – فاندامنتال” دارند، میبایست در دوره های “فیلترنویسی بنیادی”، “فاندامنتال مقدماتی” و “فاندامنتال پیشرفته” شرکت نموده و سپس از طریق لینک زیر، درخواست صدور مدرک نمایند. هزینه صدور مدرک معتبر از سوی موسسه آموزش عالی ترجمان علوم به همراه ترجمه رسمی، ۶۰۰ هزار تومان می باشد.
دوره جامع تحلیل بنیادی سهام
تحلیل بنیادی یا اصطلاحاً تحلیل فاندامنتال، یکی از روش های تحلیل انواع بازار ها می باشد که به کمک آن، سرمایه گذاران میتوانند وضعیت یک شرکت ، ارز یا سهام را بررسی کرده و ارزش واقعی آن را محاسبه کنند. سپس با بررسی ارزش واقعی و قیمت فعلی سهام شرکت یا ارز مربوطه نسبت به خرید یا فروش آن تصمیمگیری کنند. با یادگیری تحلیل بنیادی در کنار سایر روشها، میتوانید تصمیمات بهتری برای معاملات خود اخذ کرده و شانس موفقیت خود را افزایش دهید. ما در دوره جامع تحلیل بنیادی سهام در سایت کلینیک اقتصاد نسبت به آموزش این امر پرداخته ایم. در ادامه به معرفی بخش های مختلف این دوره می پرداززیم:
دوره جامع تحلیل بنیادی سهام شامل چه مواردی است؟
- دوره فیلتر نویسی بنیادی: ۳ ساعت ویدئوی آموزشی
- تحلیل بنیادی سهام (مقدماتی):۳۱ ساعت ویدئوی آموزشی
- دوره تحلیل بنیادی سهام (پیشرفته):۳۴ ساعت ویدئوی آموزشی
فیلتر نویسی بنیادی چیست؟
فیلتر نویسی ابزاری برای طبقه بندی و اولویت بندی سهام می باشد. در واقع با استفاده از فیلتر نویسی سهمهایی را مد نظر قرار می دهیم که ویژگیهای خاصی نسبت به بقیه سهام ها دارند. به عنوان مثال میخواهیم سهمهایی را مد نظر قرار دهیم که صف فروش کمی دارند و امکان دارد صف فروش آنها با زودی شکسته شود و به سمت صف خرید برود. یا برعکس سهمهایی را مد نظر قرار دهیم که صف خرید بسیارسنگینی دارند. این مثال ها و شرایط سهام که مد نظر هر سهام دار و معامله گر می باشد، م تبدیل به کد می شود و در صورت نداشتن اشکال منطقی و نگارشی، معامله گر م تواند از خروجی آن استفاده نماید.
همانطور که در بالا بیان شد برای انتخاب سهم مناسب باید پارامترهای مختلفی را مد نظر قرار داده و بررسی کنیم. به طور قطع خروجی این فیلترها سهام مناسب برای سرمایهگذاری را نشان نمیدهند بلکه سهم هایی را نشان می دهد که با توجه به موقعیت و شرایط تعریف شده، در موقعیت مناسبی قرار دارند. در واقع فیلترنویسی دامنه انتخاب معامله گر را با توجه به شرایط اعمال نموده در فیلتر محدود میکند. گام بعدی در فیلتر نویسی بررسی بیشتر سهام هایی است که در خروجی فیلتر امده است. سهمهای خروجی از فیلتر باید از تمام جهات (بنیادی و تکنیکال) نیز مورد بررسی قرار گیرند تا ریسک معاملات کم شود. انجام معامله صرفا با ابزار فیلترنویسی و توجه نکردن به سایر پارامترها، روش مناسبی نیس و ممکن است در بلند مدت سرمایه شما را به خطر اندازد.
تحلیل بنیادی سهام(مقدماتی و پیشرفته) چیست؟
تحلیل بنیادی یکی از معروف ترین و قدیمی ترین تحلیل های بازار های ریسکی در جهان می باشد و به بنیاد و ارزش سهام یک شرکت که در بورس فعال است مرتبط می شود. بنیاد هر شرکت بورسی را می توان در گزارش های مالی و صورت مالی آن یافت یا در اخباری که به آن سهم یا گروه سهمی مرتبط می شود. هم چنین تحلیل بنیادی بورس های کشور های مختلف با یکدیگر متفاوت است چون کارکرد شرکت ها در کل دنیا با یکدیگر متفاوت است . اکثرا در بورس ایران این ذهنیت منفی را دارند که تحلیل بنیادی در بورس داخل بدرد نمی خورد و این ذهنیت ها شامل موارد زیر می باشد:
- در بورس ایرانتحلیل بنیادی بدون کاربرد است
- بنیاد سهام مناسب تحلیل های کوتاه مدت نمی باشد و برای سهام داران با دید مدت کاربرد دارد.
- تحلیل بنیادی کسلکننده و خسته کننده است.
تحلیل بنیادی و وارن بافت
وارن بافت یکی از معروف ترین تحلیل گران بنیادی دنیا که با یک نگاه به صورت های مالی یک شرکت آینده آن شرکت را پیش بینی می کند و در مورد سود آن نظر می دهد نظر متفاوت تری دارد. او معتقد است که در واقع هیچ سرمایهگذار موفقی را در کل دنیا نمی توان پیدا نمود که بر تحلیل بنیادی تسلط نداشته باشد.
در بازار سهام کشور ایران هم این موضوع صادق است. واقع هرکس که در بازار بورس موفق است، یا تحلیل بنیادی را به طور کامل بلد است و یا بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده میکند.پس به هیچ عنوان تحلیل بنیادی را دست کم نگیرید. دوره تحلیل بنیادی دکتر علی سعد وند یکی از دوره های جامع تحلیل بنیادی بورس ایران می باشد که تمام نیاز یک معامله گر حرفه ای را به تحلیل بنیادی در بورس برطرف می کند. برای اینکه جامعیت دوره به شما اثبات شود آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال سرفصل های دوره را شما معرفی می کنیم:
در این دوره جامع با موارد زیر آشنا می شویم:
- چرا تحلیل بنیادی؟
- کمّیت و کیفیت در تحلیل بنیادی
- ترازنامه
- صورت حساب سود و زیان
- صورت حساب جریان وجوه
- نسبت قیمت/ درآمد به رشدPEG
- فرمول و محاسبات EPS
- محاسبه ارزش کل شرکت به فروش
- درک DDM
- ROA چه مفهومی برای سرمایه گذاران دارد؟
- بدهی مازاد
- مشکلات CAPM
- مدل ارزش سنجی نسبی
- جریان وجوه آزاد (FCF) چیست؟
- خالص ارزش حال چیست؟
- ریسک بازار و ارزش ذاتی
این دوره برای چه کسانی مناسب است؟
۱-کسانی که محدودیت زمانی یا مکانی برای شرکت در دورههای آموزشی بنیادی به صورت حضوری را دارند.
۲-سرمایهگذارانی که به دنبال کسب سود های بیشتر دربازار بورس هستند.
۳-تحلیلگران بنیادی که به یک مرجع آموزشی معتبر برای آپدیت اطلاعات بنیادی خود نیاز دارند.
۴-تحلیلگران تکنیکال که می خواهند با فراگیری تحلیل بنیادی سود های بیشتری را کسب کنند.
۵-دانشجویان یا کارمندانی که برای هزینه های خود دنبال منبع درآمد دیگری هستند و می خواهند با فراگیری تحلیل بنیادی به بازار سرمایه ورود کنند.
۶-تمام کسانی که این موضوع را درک کرده اند که نمی شود بدون یادگیری علوم مرتبط با یک رشته، به آن ورود کرد و موفق شد.
پس از پایان این دوره جامع چه به دست میآورید؟
شما تبدیل به یک تحلیلگر بنیادی خبره می شوید و از اینکه میتوانید با دانش تحلیل خود در بازار بورس سود کنید لذت میبرید.
در این دوره صبور باشید و ممارست داشته باشید و مطمئن باشید هر چقدر که فیلم های دوره را بیشتر ببینید خبره تر می شوید و به نکات جدید ی پی می برید. پس سعی کنید فیلم های آموزشی این دوره را چندین بار نگاه کنید و نکات مهم آن را یادداشت کنید و مطمئن باشید در پایان دوره به یک تحلیل گر حرفه ای تبدیا می شوید.
چگونه تحلیل تکنیکال و بنیادی را با یکدیگر ترکیب کنیم؟
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) و تکنیکال را میتوان با یکدیگر ترکیب کرد تا به یک استراتژی جامع برای معاملهگری دست پیدا کرد. اغلب تریدرها به دنبال مقایسه تحلیل بنیادی و تکنیکال با یکدیگر هستند در حالی که هیچکس نمیتواند با قطعیت بگوید هرکدام از تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی نسبت به دیگری برتری دارد. با این حال، ترکیب این دو روش با یکدیگر میتواند فرصتهای معاملاتی قطعیتری را ایجاد کند و به معاملاتی با سودآوری بالاتر منجر شود. در این مقاله قصد داریم با استفاده از مثالهای عملی، روشهای مختلف ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال را بیان کنیم:
روشهای ترکیب تحلیل تکنیکال و بنیادی:
روشهای زیادی برای ترکیب تحلیل تکنیکال و بنیادی وجود دارد که در اینجا به سه نمونه از آنها اشاره می کنیم:
۱- ترکیب استراتژی معاملات دامنه محدود (range-bound trading) با تحلیل بنیادین
۲- ترکیب استراتژی معاملات بریک اوت (breakout trading) با تحلیل بنیادین
۳- استفاده از اسیلاتورها (Oscillator) به همراه تحلیل بنیادین
ترکیب استراتژی معاملات دامنه محدود با تحلیل بنیادین:
در روش معاملات دامنه محدود، تریدر تلاش میکند تا کانالی را که قیمت بازار در آن محدوده نوسان میکند، مشخص کرده و با استفاده از آن روی خط روند حمایتی پایین اقدام به خرید و در خط روند مقاومتی بالاتر اقدام به فروش کند.
نمودار زیر یک روند بولیش (بالارونده) قوی را در جفت ارز EUR/USD نشان میدهد. در یک بازار رو به رشد قوی، معاملهگرها به دنبال ورود با معامله خرید در پایینترین سطح ممکن هستند تا بتوانند بیشترین بهره را از استراتژی خود ببرند. با این حال رویدادهای خبری میتوانند عملکرد یک بازار دامنه محدود را مختل کند. در این حالت معاملهگر ممکن است از انجام معاملات در طول زمان انتشار اخبار (مثل آمار ضعیف خرده فروشیها یا سفارشات کالاهای بادوام) صرف نظر کند. این اختلالات به خوبی در نمودار زیر نشان داده شده است. همانطور که میبینید.